تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

متون و دلنوشته حس خوب | انجمن کافه نویسندگان

L

Lidiya

مهمان
فرق "آرامش و آسایش" در چیست؟
آسایش یک امر بیرونی؛
و آرامش یک پدیده‌ی درونی‌ست؛
مردم ممکنه خیلی در آسایش باشند؛
اما معدود افرادی هستند که در آرامش زندگی میکنند!
"آسایش" یعنی راحتی در زندگی؛ که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به دست میاد؛ هرچی دلشون بخواد میخرند؛ هر کجا خواستند میروند و...
اما "آرامش" رو فقط کسانی دارند که از درون سالم و سلامتند...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
L

Lidiya

مهمان
اریک فروم تعریف بسیار جالبی از عشق دارد ، او عشق را ترکیبی از چهار عنصر میداند ؛
۱. توجه
۲. معرفت
۳. احترام
۴. مسئولیت

عاشقی از نگاه فروم ابتدا به معنای "توجه به فردِ مقابل" است. اینکه به او بیشتر از دیگرانی که در کنار تو هستند توجه کنی. و البته در کنار آن، شامل احترام گذاشتن به فرد مورد توجه است.
ریشه ی لاتین احترام، از "دیدن" گرفته شده و در واقع احترام به این معناست که مع*شوق را همانطور که هست ببینی و بپذیری...
خواسته های او و تمایلاتش را در نظر بگیری و سعی نکنی او را به دلخواه خود، محدود و منزوی کنی.
و اما مسئولیت به این معناست که در برابر او احساس مسئولیت کرده و کاری نکنی که او و آینده ی او را به خطر بیندازی.
همچنین در جهت مثبت، کارهایی را انجام دهی که منجر به شکل گیریِ بهترین آینده برای او شود...

 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
گاهی ما خودمان باعث شکست خودمان در مهم ترین حادثه ی زندگی میشویم..
دل سپردن به کسی که ارزش ندارد
و در عین حال دل کندن از کسی که میان همه ی آدم ها ارزش پرستیدن هم دارد..
گاهی دوباره به کسی که نابودمان کرد فرصتی برای جبران میدهیم
و عین خیالمان هم نیست ذات آدم ها
هیچگاه تغییر نمیکنند..
و گاهی کسی که برای بار دوم
به سراغمان می آید را بی دلیل پس میزنیم..
ما گاهی از هر دشمنی
در مقابل خودمان دشمن تریم...

?نرگس_حریری
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
من فکر می‌کنم آن چه موجب رنجش آدم ‌ها از یکدیگر می‌شود
این است که:

غالبا ما آدم‌ ها توقع داریم طرف مقابلمان به تمام وقایع دنیا از زاویه ‌ی دید ما نگاه کند!
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوت‌ها، روابط شکل مناسب ‌تری خواهند داشت...!


?گونتر_گراس

 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
هميشه مقداری دلگرمی داخل جيبت بايد باشد...
که اگر ناگهان در خيابان، يا در گوشه يک کافه، يا حتی در خواب، سرمای نا اميدی به سراغت آمد، يا بغضی دهانت را تلخ کرد، دلگرميت را از جيب در بياوری؛ گوشه دهانت بگذاری تا آرام آرام شيرينيش در وجودت بپيچد... يا مثل ژاکتی گرم دور خودت بپيچی و منتظر تابش خورشيد بمانی...
دلگرمی هميشه بايد باشد و ... واي به تمام لحظه‌هايي که هرچه جيب‌ها و کيفت را بگردی دلگرمی پيدا نکنی...!
همیشه دوستت دارم‌ها را... دلخوری‌ها را... نگرانی‌ها را.... به موقع بگویید....
قدر بدانید" داشتنها " را
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است ...

? نکته‌های کوچک اما مهم
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
دلش چنین می خواست.

اما کو جرأت؟!

این است آدمیزاد – دست کم – دو گونه زندگانی می کند؛

یکی آن که هست و دیگری آن که می خواهد!



✍️ محموددولتآبادی
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
هر‌ ویروسی برای‌آنکه خودش را
تکثیر کند به بدنی محتاج است،
به میزبانی که پذیرایش باشد.
ویروس اگر بر در و دیوار بماند
و کسی به او دست نزند،
سرانجام از بین خواهد رفت.
هررذیلتی نیز به‌بدنی‌محتاج‌ست
به تنی که آن را در خود جا بدهد
دروغ اگر روی زمین افتاده باشد
و کسی آنرا بر ندارد، خواهد مرد
اما دروغ را که در دهان میگذاری
جان‌میگیرد؛ دروغ ‌را که میگویی
زنده‌میشود و خودش را میسازد
و تکثیر میکند و سرایت می‌کند
از این دهان به آن دهان.

نفرت اگر روی زمین افتاده باشد،
خودش خواهدمرد اما وقتی آنرا
بر می‌داری و در دلت می گذاری،
از تو تغذیه می‌کند تا بزرگ شود.
حیات او ممات تو خواهد شد.
تنت میزبان نفرت می شود. او
تمام تو را می‌خورد تا زنده بماند.
تو هر روز متنفرتر و متنفرتر و
متنفرتر میشوی تانفرت‌جان‌بگیرد
تو میمیری تا نفرت زنده بماند...

حسادت هم همین است،
خشمگینی و کینه ورزی،
و بدخواهی و حیله گری،
و دسیسه چینی و بی رحمی،
و بد‌اندیشی هم همینطور است.
همه شان بدن می خواهند!
میزبان می خواهند ..
جسمی میخواهند تا آنرا بخورند،
روحی‌می‌خواهندتا سوارش‌شوند
آنها تنت را می خورند،
روحت را می خورند،
قلبت را می خورند،
جانت را می خورند... بعدها،
جنازه ات را هم خواهند خورد.

حالت خوش نیست؟
شاید که بیماری.
بدنت را نگاه کن،
روحت را، جانت را، روانت را،
قلبت را، ببین کدام رذیلت در تو
جا خوش کرده است.
ببین میزبان کدامینی ؟
خوب بودن، ماجرای ترس از
دوزخ و طمع بهشت نیست.
قصه ثواب و عقاب نیست.
شریعت‌نیست طریقت‌هم نیست
خوب‌بودن همان عقلانیت است
همان سلامت است.
خوب بودن این است که نگذاری
رذیلت ها در تنت تکثیر شوند،
این‌ است‌ که نگذاری روحت
میزبان ناراستی ها باشد...
حالت خوب می شود
اگر‌جانت مزرعه‌ پلشتی‌ها نباشد

?عرفان نظرآهاری
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
زندگی بسیار کوتاه است و این شما هستید که میتوانید آن را شیرین کنید.

وقتی در تعریف ویژگی، فردی را شیرین می‌خوانیم، منظورمان این است که این فرد آرام و ملایم، مهربان، خوش قلب و آسان‌گیر است، خلق و خوی جوانی دارد.

اگر میخواهید زندگی را برای خود شیرین کنید باید مشخصه‌های فوق را در رفتار خود بگنجانید.



ضرباهنگ زندگی‌تان را آرام‌تر کنید. در رفتار خود با دیگران ملایم و آرام باشید. سعی کنید دیگران از بودن با شما احساس راحتی داشته باشند. سخاوتمند و دلسوز باشید. اگر کسی از مشکلی رنج می‌برد باید با بذله‌گویی و درک متقابل او را آرام سازید. از لذ*ت ساده‌ی زندگی، از زیبایی و رنگ و بوی گلها، از طعم میوه‌ی تازه و آب‌دار و از آفتاب درخشان لذ*ت ببرید.



مدونا کادینگر

?

 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
آدم سالم کیست؟

روان شناسی در جواب اين سوال میگوید :
آدم سالم ،
آدمي است كه با خودش و با آدمهاى
اطرافش در حال جنگ و ستيز نيست،
نتيجتاً حضورش به آدم انرژى ميدهد!

بيشتر از اينكه انتقادگر باشه، مشوق خوبیست!
بيشتر از اينكه منفى باف باشد، مثبت نگر است!
بيشتر از اينكه متكبر باشد، متواضع است !
بيشتر از اينكه بخواهد خودنمايى كند، دوست دارد در يك فضاى اشتراكى، ديگران را بنگرد و خودش نیز همانطور ديده شود!
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
زندگیِ عزیز ؛

امروز هم ، برایِ گرفتنِ حالِ ما ،

زورِ خودت را بزن ،

مهم نیست ...

ما به خودمان قول داده ایم حالمان خوب باشد !...



نرگس صرافیان
 
آخرین ویرایش:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا