جستجو در مورد اصیلزادهترینها، ما رو به خاندانِ «گانت» (Gaunt)، یعنی نوادگانِ سالازار اسلیترین و اجداد لرد ولدرمورت میرسونه. گانتها مصمم به حفظ اصالت، خالصی خون و انتقال مهارتهای خاص سالازار اسلیترین مثل «مار زبونی» (Parseltongue) به نسل بعدیشون بودن و برای همین فقط در بین اعضای خانواده ازدواج میکردن. اما به مرور زمان، این مهارتها کم رنگ شدن و در عوض بیماریهای روانی و جسمی، میراثی برای این خانواده شد. در نتیجهی وصلت خانوادگی، نسلهای بعدی از نظر روانی ناپایدار و از نظر جسمی دچار مشکلاتی مثل انحراف چشم بودن.
همونطور که در فیلم «جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها» (Fantastic Beasts and Where to Find Them) متوجه شدیم خاندان «بلک» (Black) اصالتا فرانسوی بودن. بلکها تلاش زیادی برای دور نگه داشتن افراد غیراصیل از خانوادهشون کردن، تا حدی که اسم افراد خائن به اصل و نسبِ خانواده و یا هرکسی که به آرمانهای خانواده پشت میکرد رو از فرشینهی شجرهنامهشون با سوزاندن پاک میکردن و اونها رو برای همیشه از خانواده طرد میکردن. یکی از اصیلترین رشتههای خانوادگی بلک رشتهایی هست که از «سیریوس بلک» پسر «فینیاس نایجلوس» نشات گرفته و در آخر با ازدواج «اوریون بلک» با «ولبورگ بلک» و به دنیا آمدن «سیریوسِ سوم» (Sirius Black III) و «ریگولاس» (Regulus Arcturus Black) پایان یافته. با یه نگاهی سرسری به شجرهنامهی این خاندان هم میشه فهمید که بلکها حلقه ارتباطی بین خاندانهای اصیلزاده هستن.
اپولاکس بلک» که فرزند «کیگانوس بلک» و «ویلت بولسترود» بود، دو فرزند به نامهای «ولبورگ»و «کیگانوس بلکِ دوم» داشت. کیگانوسِ دوم در واقع پدرِ «بلاتریکس» (Bellatrix)، «نارسیسا» (Narcissa) و «آندرومدا» (andromeda) است. بلاتریکس بعد از ازدواج با «رودولفوس لسترنج» (Rodolphus Lestrange) به مرگ خواران پیوست. «نارسیسا بلک» با « لوسیوس مالفوی» (Lucius Malfoy) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج «دراکو» (Draco) بود. اما «آندرو مدا» با فردی مشنگ زاده به نام «تد تانکس» (Ted Tonks) ازدواج کرد و به همین دلیل از خانواده طرد شد! آندرومدا و تد صاحب دختری شدن. آندرومدا اسم «نیمفادورا» (Nymphadora) رو برای دخترش انتخاب کرد که بر خلاف اکثر اعضای دیگهی خانوادهی بلک مربوط به ستارگان یا صوّر فلکی نبود.
اسم «مالفوی» (Malfoy) در واقع از زبان فرانسوی گرفته شده و به معنی «ایمانِ بد» هست. جد مالفویها به عنوان سردار یکی از سپاهها در جنگ فرانسه بر علیه بریتانیا می جنگیده. زمانی که فرانسه در جنگ پیروز میشه، به هر کدوم از سردارها و فرمانروایان جنگ ، زمین بزرگی در کشور بریتانیا داده میشه که یک زمین در «ویلتشیر» به مالفوی میرسه.
«نارسیسا بلک» قابل توجهترین و شناخته شدهترین ارتباطِ بین دو خانوادهی بلک و مالفویه و به همین دلیله که دراکو به وضعیت خون خودش و ثروتی که باهاش اومده افتخار میکنه. سابقهای از بیرحمی نسبت به ماگلها در این خاندان دیده میشه که تقریبا بی سابقه است، برای مثال نیکلاس مالفوی صدها ماگل رو به قتل رسونده که این فاجعه به «مرگ سیاه» معروفه. گفته میشه که با تلاشهای بسیار این خانواده در سال ۱۶۹۲ مجسمه بردگی (مجسمه ای که در وزارت سحر و جادو وجود داره) ساخته میشه. ساخت این مجسمه تونست جایی بزرگ در وزارت برای این خانواده باز کنه و حتی برای مدتی قانونی که مبنی بر جرم بودنِ ازدواج اصیلزاده و مشنگزاده بود رو تصویب کردن.
این خانواده همچنین اکثرا در «اسلیترین» (Slytherin) گروهبندی شدهان، چیزی که بسیار مایهی افتخارشونه. حتی دراکو هم که کمی لطیفتر بود به این سنت پایدار موند. همسر اصیل زادهی دارکو «آستوریا» (Astoria Greengrass) هم اسلیترینی بود و پسرش هم در همون گروه افتاد.
آستوریا از نوادگان خاندان اصیلِ گرین گراس هست. یکی از اجداد این خانواده دچار بیماری خونیایی شد که به نفرینِ گرین گراس مشهور شد؛ این بیماری دوباره در آستوریا ظاهر شد که در نهایت پس از تولد اسکورپیوس بدتر شد و او در تابستون 2019 درگذشت.
همونطور که پیشتر هم گفتیم، «لسترنجها» (Lestrange) ارتباط تنگاتنگی با مالفوی و بلاک ها دارن. در واقع بلاتریکس بلک با خاندان لسترنج به طور خاص به خاطر حساسیت زیادشون روی خون اصیل وصلت کرد. در فیلم «جنایات گریندل والد» (Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald) ما با نسل قبلتری از لسترنجها یعنی «لیتا» و تاریخچه خانوادگیشون آشنا میشیم. این خاندان در نگهداری از اصالتشون خیلی متعصبن و تقریبا هرکاری براش انجام میدن. برای مثال «کوریوس لسترنج» (Corvus Lestrange) با پیمانِ ناگستتنی یکی از اعضای خاندان «کاما» که اصیلزاده بودن رو مجبور به ازدواج با خودش کرد.
«لانگ باتمها» (Longbottom) ثمرهی ازدواج «کالیدورا بلک» با «هارفنگ لانگباتم» هستن که آخرین نسل اونها «نویل» (Neville) خودمونه .
نویل در یک خانوادهی نسل اندر نسل اصیلزاده متولد شده، اما وقتی اعضای خانوادهاش به جادوگر بودنش شک کردن و ترسیدن که فاقد هر گونه توانایی جادویی یا به طور مصطلحتری «فشفشه» باشه، عموش از مچ پا از بالکن آویزونش میکنه به امید اینکه توانایی جادوگریش نمایان بشه. میتونیم نتیجه بگیریم که برخی اعضای خانوادهی لانگ باتم نسبت به داشتن عضو غیر جادوگر در خانواده تعصب دارن اما به طور کل لانگ باتمها جادوگرهای خوشذاتی هستن که حتی جونشون رو در راه مبارزه با جادوگران سیاه از دست دادن.
ویزلیها» (Weasley Family) از نسل «سدرلا بلک» دختر طرد شدهی «آؤکتوروس بلک» هستن، اونها جزء تنها خانوادههای اصیل ولی فقیر در دنیای جادوگری هستن!
یکی از این خانوادهایی که نارضایتی خودش رو بخاطر قرار گرفتن در لیست 28 مقدس به وضوح اعلام کرد، خانوادهی ویزلی بود. ویزلیها با وجود داشتن ارتباط خانوادگی با بسیاری از خانوادههای سرشناس در بریتانیا، به ارتباط اجدادیشون با بسیاری از ماگلهای افتخار میکردن. این مخالفت اونها، باعث شد که مکتب اصیلزادهها اونها رو به عنوان یه لکه ننگ نگاه کنه و به آنها لقب «خائن به اصل و نسب» را بده. این درواقع مهربانی و خوش اخلاقی ویزلیهاست که منتهی به ازدواج چندین تن از خاندانشون با دورگهها یا ماگلزادهها و ایجاد خانوادهای با عشق و مهربانی شده. برای مثال به زوج هرمیون و رو*ن نگاه کنین! همچنین آرتور ویزلی رو داریم که شیفتهی مشنگها و سبک زندگیشونه و حتی کارش رو هم بر اساس این علاقه در بخش سواستفاده از وسایل مشنگی انتخاب کرده. ویزلیها شاید خالصترین خون رو در بین خاندانهای جادوگری نداشته باشن، اما قطعا خالصترین قلب رو دارن!
«پاترها» (Potters) هیچ وقت در لیستِ خالصترینها قرار نگرفتن اما تاریخچهی بسیار جالبی دارن. خانواده جادوگری پاتر به جادوگری از قرن دوازده به نام «لینفرد» از «استینچکمب» برمی گرده. مردی خاص و محبوب که همسایگان مشنگش به خاطر خدمات درمانی بهش مراجعه می کردن اما هیچ کدوم حتی تصورش رو هم نمیکردن که درمان فوق العاده لینفرد برای آبله و تب، جادویی باشه. این پیر مرد دوست داشتنی کاری کرد که پایه ثروت خانوادهی پاتر شد. تاریخ دانها لینفرد را به عنوان خالق تعدادی معجون از جمله رشد دهندهی استخوان میشناسنفروش چنین داروهایی زمینهی ثروت هری پاتره!
بزرگترین پسر لینفرد، «هاردوین» با جادوگری جوان و زیبا به نام «لولانثه پاورل» که از دهکده «دره گودریک» اومده بود ازدواج کرد. لولانثه نوهی «ایگنوتیوس پاورل» (Ignotus Peverell) و وارث شنل نامرئی پدربزرگش بود.
هنری پاتر (که هری هم صداش می زدن) از نوادگان مستقیم هاردوین و لولانثه بود که در ویزنگاموت خدمت میکرد. هنری با محکوم کردن وزیر سحر و جادو ،آرچر اورموند، در ملا عام بخاطر اعلام ممنوعیت کمک به مشنگهایِ درگیرِ جنگ جهانی اول، توسط جادوگرها جنجال کوچیکی به وجود آورد. رک گویی او درباره جامعه مشنگها دلیل برای قرار نگرفتن اسم این خانواده در لیست “بیست و هشت مقدس” شد.
کسانی که خودشون رو اصیلزاده یا خونِ خالص میدونن (Pure-blood)، لزوما از نسلی خالص نیستن، چون تقریبا همه خانوادهها در گذشتهی دور دارای اجدادی غیر-جادوگر بودهان. اعلامِ اصیلزادگی در ابتدا، بیشتر اعتقاد به یه تفکر سیاسی و اجتماعی بود و به وسیلهی اون اعلام میکردن که: «من با یک ماگل ازدواج نخواهم کرد و ازدواج بین جادوگران و ماگلها را یک ننگ میدونم».
در اوایل دههی 30 میلادی، کتابی با عنوان «راهنمای اصیلزادهها» به طور ناشناس در بریتانیا منتشر شد که 28 خانواده رو به عنوان خانوادههای اصیلزادهی حقیقی معرفی کرد. این لیست بعدها به « 28 مقدس» معروف شد.