- Nov
- 2,887
- 4,994
- 149
- وضعیت پروفایل
- آۿــآې مـڔڈمـ ډڹــێا، بــشڼۊيـڋ پــڗؤإك مــڕآ!! ڨلب مڕا دڒ ڄڛـم ۿأێڜ زڼډآنې ڪۯډ ۉ بڔڊ،ڀښ بىٵۈريد ڨڵب مڔٳ...
اجتماعی
چه شاد بود آن کس که در خیالش، پایان مشکلات را خودکشی میپنداشت؛ اما نمیدانست که خودکشی آغاز تمام مشکلات بود.
زمانی که بر لبهی پشت بام میایستی و به آسمان مینگری و احساس رهایی در رگ هایت موج میزند، اما کافیست نگاه کوچکی به زیر پایت بیاندازی و جنازهی از هم گسستهی خود را بر روی خیابان تصور کنی؛ آیا باز هم آن رهایی در رگ هایت جریان دارد؟
اگر کمی شهامت را در خون هایت به جریان بیاندازی، دیگر نیازی نیست که به لبهی پشت بام پناه ببری.
۱۳۹۹/۱۲/۲۳
چه شاد بود آن کس که در خیالش، پایان مشکلات را خودکشی میپنداشت؛ اما نمیدانست که خودکشی آغاز تمام مشکلات بود.
زمانی که بر لبهی پشت بام میایستی و به آسمان مینگری و احساس رهایی در رگ هایت موج میزند، اما کافیست نگاه کوچکی به زیر پایت بیاندازی و جنازهی از هم گسستهی خود را بر روی خیابان تصور کنی؛ آیا باز هم آن رهایی در رگ هایت جریان دارد؟
اگر کمی شهامت را در خون هایت به جریان بیاندازی، دیگر نیازی نیست که به لبهی پشت بام پناه ببری.
۱۳۹۹/۱۲/۲۳
آخرین ویرایش توسط مدیر: