معرفی کتاب قهوهی سرد آقای نویسنده:
این رمان داستان یک نویسنده به نام آرمان روزبه و یک دختر روزنامهنگار به نام مارال است. کتاب با یک خاطره از دروان کودکی آرمان شروع میشود. خاطرهای که در ادامه اساس اتفاقات بعدی کتاب است.
ماجرا از این قرار است که آرمان در کودکی عاشق دختری میشود که ۱۵ سال از خودش بزرگتر است و برای تمرین پیانو به خانه پیرزن همسایه میآید. آرمان عاشق رفت و آمد این دختر برای یادگیری پیانو است. اما پیرزنی که به این دختر پیانو آموزش میدهد یک آهنگ بیشتر نمیداند و بنابراین آرمان تصمیم میگیرد نت های موسیقی آن ها را دست کاری کند تا آموزش پیانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.
پشت جلد کتاب قهوهی سرد آقای نویسنده قسمتی از متن کتاب آمده است:
بهم گفت: «تا حالا شکار رفتی؟»
گفتم «نه.»
گفت: «من قبلا میرفتم، ولی دیگه نمیرم، آخرین باری که شکار رفتم، شکار گوزن بود، خیلی گشتم تا یه گوزن پیدا کردم. من بهش شلیک کردم، درست زدم به پاش، وقتی رسیدم بالای سرش هنوز جون داشت، نفس میکشید و با چشمهاش التماس میکرد، زیباییش مسخم کرده بود، حس کردم که میتونه دوست خوبی واسهم باشه، میتونستم نزدیک خونه یه جای دنج واسهش درست کنم. اما خوب که فکر کردم فهمیدم که اینجوری اون گوزن واسه همیشه لنگ میزنه و هروقت من رو ببینه یاد بلایی میافته که سرش آوردم، از نگاهش فهمیدم بزرگترین لطفی که میتونم در حقش بکنم اینه که یه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم.» بعدش گفت: «تو هیچوقت نمیتونی با کسی که بدجور زخمیش کردی دوست باشی.»
این رمان اینگونه آغاز میشود:
میخوام یه اعتراف بکنم!
من چند سال پیش دیوانهوار عاشق شدم، وقتی که فقط ده سال داشتم، عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک ته استکانی میزد و پونزده سال از خودم بزرگتر بود، اون هر روز به خونهی پیرزن همسایه میاومد تا ازش پیانو یاد بگیره.
ازقضا زنگ خونهی پیرزن خر*اب بود و مع*شوقهی دوران کودکی من مجبور بود زنگ خونهی ما رو بزنه، منم هر روز با یه دست لباس اتوکشیده میرفتم پایین و در رو واسهش باز میکردم، اونم میگفت: «ممنون عزیزم!» لعنتی چقدر تودلبرو میگفت عزیزم!
پیرزن همسایه چند ماهی بود که داشت آهنگ دریاچهی قو چایکوفسکی رو بهش یاد میداد و اون خوشبختانه اینقدر بیاستعداد بود که نتونه آهنگ رو یاد بگیره، بههرحال تمرین به بیاستعدادی چربید و اون کمکم داشت آهنگ رو یاد میگرفت.
اما پشت دیوار، حال و روز من چندان تعریفی نداشت، چون میدونستم پیرزن همسایه فقط بلده همین آهنگ دریاچهی قو رو یاد بده و بعد از اون دیگه خبری از عزیزم گفتنها و صدای زنگها نخواهد بود! ...
«قهوهی سرد آقای نویسنده» مهمترین و پرفروشترین اثر روزبه معین، نویسنده معاصر ایرانی است. این کتاب که در زمان رونمایی با استقبال گستردهای رو بهرو شد، از رمانهای عامهپسند و موفق ایرانی در چندسال اخیر به شمار میرود.
دانلود کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر: