تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

همگانی درد و دل ادبی کاربران

Jul
12,190
58,178
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...
گاه حرفی در گوشه ای ترین مکان قلبمان را چال میکنیم که باید می‌گفتیم باید این حرف را میزدیم تا حالمان این نشود و حسرت و پشیمانی نخوریم هر لحظه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Oct
1,601
4,246
133
شهر خدا
وضعیت پروفایل
بعضی وقتا ادما ی جور برخورد میکنن احساس میکنی یک قاتلی و باید اعدام بشی .
رمز بین منو تو
عشقه
کی میدونه وقتی حس میکنم دلم گرفته فقط این رمز درستم میکنه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Nov
105
225
63
یه عالمه حرف دارم
ولی به کسی نتونستم بگم
الان همشون شدن یه راز بزرگ
میخوام از یه جا شروع کنم و بگم
ولی گوش شنوا پیدا نمیکنم
دلم میگیره وقتی میبینم به رازدار خیلیا هستم
ولی کسی رازدارم نیست
...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
918
4,564
103
کرج
چرا انقدر من رو دوست داری؟

بهم بگو چرا اندکی رهایم نمی‌کنی؟
#سوال من از کلی کار ناتموم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Oct
1,601
4,246
133
شهر خدا
وضعیت پروفایل
بعضی وقتا ادما ی جور برخورد میکنن احساس میکنی یک قاتلی و باید اعدام بشی .
دلم می خواهد امواج قلبم ارام شود....زلال و ارام آنقدر ارام که بتوانم
خورشید را درونش منعکس کنم....
آنقدر ارام که با نگاه کردن بهش خوابم بگیرد...
به همین ارامی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Oct
1,601
4,246
133
شهر خدا
وضعیت پروفایل
بعضی وقتا ادما ی جور برخورد میکنن احساس میکنی یک قاتلی و باید اعدام بشی .
دلم می خواهد امواج قلبم ارام شود....زلال و ارام آنقدر ارام که بتوانم
خورشید را درونش منعکس کنم....
آنقدر ارام که با نگاه کردن بهش خوابم بگیرد...
به همین ارامی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ناظر انجمن
کاریکلماتوریست‌
مشاور انجمن
ژورنالیست انجمن
Oct
2,537
12,296
168
17
MHD
دلم یکمی آرامش میخواد:/
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,329
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
دوری از جامعه را دوست نداشتم دوری از مدرسه و... اما چی‌شد؟
از وقتی که کرونا آمد شدم یک انسانی که همیشه پای گوشی نشسته.
چه کسی می‌دانست یک روزی کرونا بیاید و آرزو‌هایمان را نابود کند؟
روزی رسید که هیچ وقت و هیج کس انتظارش را نداشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا