تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

دفتر تمرین منتقد | fereshteh83

  • شروع کننده موضوع Alien
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 115
  • پاسخ ها 6
وضعیت
موضوع بسته شده است.
برترین منتقد سال ۱۴۰۲
مدیر بازنشسته
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
1,346
10,883
168
بسم‌روح‌القلم

61519_2c74eae6bfab5541e5c93d87ce284ac5.jpg




به دفتر تمرین منتقد @fereshteh83 خوش آمدید.
منتقد ارجمند زین پس تمرینات مرتبط با کارگاه آموزش نقد‌نویسی را در این تاپیک ارسال کنید؛ تا توسط مدیر تالار نقد بررسی شود.
از ارسال هرگونه اسپم و پست نامربوطه بپرهیزید!

پس از پایان آموزش‌های نقد، تاپیک قفل خواهد شد.


مدیریت تالار نقد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جلسه اول:

سیانور:
سیانور کلمه‌ای تک واژه‌ای است که به معنای نوعی ماده سمی‌وخطرناک‌است و پس میتوان گفت شخصیتی بیرحم و قاتل در رمان حضور خواهد داشت و باژانرهای ترسناک/تراژدی/جنایی/پلیسی/تخیلی/علمی/معمایی مطابقت دارد.
این عنوان کلیشه‌ای به حساب می‌آید.

عروس نسیان:
نامی دوواژه‌ای(دوبخشی)است.عروس به معنای دختری‌ست که به تازگی ازدواج کرده و نسیان کلمه‌ای عربی‌ست که به معنای فراموشی است.
بکار بردن کلمه عروس با ژانرهای عاشقانه/تراژدی/معمایی همخوانی دارد.
نکته‌ی قابل توجه این است که این دو کلمه در کنارهم زیاد آوای مناسبی ندارند(ترکیب کلمه ها جذاب نیست)اگر هردو راهم باز به فارسی بنویسیم بازهم جذابیت کافی را ندارد. مثل عروس فراموش‌شده که درکل اصلا عنوان مناسبی به حساب نمی‌آید و باید عنوان تغییر کند.
ومهم ترین نکته‌ای که خواننده جذب میشود عنوان است ولی این عنوان مناسبی نیست.و جذابیت کافی برای جذب خواننده ندارد.

قم*ار اطلس:
این عنوان هم از ترکیب دوواژه‌ای تشکیل شده،کلماتی چون قم*ار،قم*ار کردن در بیشتر رمان ها استفاده شده،پس نامی کلیشه‌ای به نظر می‌آید و اطلس به معنای گرانبها است.
وبا ژانرهای عاشقانه/ تراژدی/اجتماعی تطابق دارد.
از عنوان پیداست که داستان قرار است یک بازنده و یک برنده که سر چیز باارزشی شرط میبندد قرار بگیرد‌.
اگر به جای قم*ار کلمه مناسب تری استفاده میشد مطمئنا
میتوانست جذابیت کافی برای جذب خواننده داشته باشد.
 
آخرین ویرایش:
جلسه سوم:

خلاصه اول:
اندازهٔ خلاصه باید بین ۵تا۱۰ خط باشد که در خلاصه به خوبی رعایت شده یکی از نکته‌های مثبت در خلاصه این بودکه ابهام کافی را دارا بود و خواننده باخواندن چنین خلاصه‌ای سوال های متعددی برایش به‌وجود می‌آید و به خواندن آن ترغیب میشود.
این نوع خلاصه‌ها به ژانرهای تراژدی،اجتماعی،معمایی میخورد.

خلاصه دوم:
گرچه خلاصه به اندازه کافی ابهامات را به وجود می‌اورد اما بسیار طولانی نوشته شده و این امر سبب میشودتا خواننده از خواندن چنین خلاصه‌ی طولانی دست بکشد پس خلاصه‌ای کوتاه‌تر لازم است.
در این خلاصه نکته مثبت این است که نویسنده خیلی خوب میتواند از کلمات استفاده کند و خلاصه‌تی زیبا بسازد.ازنوع خلاصه میتوان فهمید به ژانرهای عاشقانه،تراژدی مطابقت دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جلسه چهارم:

مقدمه اول:
با خواندن این مقدمه درمیابیم که اثر دارای ژانر عاشقانه،میباشد.
گرچه نویسنده در مقدمه از کلمات کلیشه‌ای استفاده کرده‌ بود اما به خوبی توانسته بود توصیفات اضافه را حذف کند و از واژگان مناسبی برای نشان دادن ژانر
عاشقانه استفاده کند و مقدمه‌ای کوتاه بنویسد.
همینطور در اینجا چیزی راجب به اتفاقاتی که قرار است در طول داستان باشد اشاره‌های کوچکی شده بود پس میتواند ابهام کافی را به وجود آورد و خواننده ترغیب به خواندن شود و با ژانرها مطابقت داشت و اندازه مقدمه کاملا مناسب است.

مقدمه دوم:
از محتوای مقدمه پیداست که قرار است رمانی با ژانر عاشقانه و تراژدی را بخوانیم.
با اینکه مقدمه از خود نویسنده نیست اما با ذکر منبع هیچ مشکلی ندارد نویسنده توانسته بود ژانرهارا به خوبی بیان کند و با انتخاب این شعر به خوبی توانسته از کلیشه‌ای شدن آن جلوگیری کند.اندازه مقدمه مطلوب بود و کاملا با ژانرهای انتخابی همخوانی داشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جلسه هفتم:

بررسی زاویه دید و صدای روایت:رمان انحطاط توحش از زبان سوم شخص نامحدود روایت شده بود چراکه روایت حول افکار و اهداف تمامی کارکتر ها میچرخید و تمام اطلاعات ذهنی و عینی را روایت میکردو برای اثر هایی که رگه‌های جنایی دارد کاملا مناسب است مانند همین اثر.
زاویه دید از سوم شخص نامحدود استفاده شده بود‌ در این نوع زاویه دید نویسنده از تمامی حال و احوال کارکترها آگاه بوده و به حدی توانمند است که میتواند از همه جا آگاه باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جلسه هشتم:

زمان روایت: زمان روایت انحصار تولا در حال تغییر بود در بعضی قسمت ها به صورت ماضی(گذشته) و در بعضی قسمت‌ها به صورت مضارع(حال) بیان شده بود که ممکنه باعث گیج شدن خواننده بشود.
و از آنجایی که بیشتر رمان در زمان حال تعریف شده
مناسب‌تر است نویسنده فقط همین زمان را به رمان اختصاص دهد.
وبخش‌هایی را که از زمان گذشته استفاده کرده است ویرایش کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جلسه پانزدهم:

شخصیت پردازی رمان تمنای عشق:
شخصیت‌های رمان برگرفته از یک داستان واقعی هستند و تمام کارها،اخلاق،اعتقادات،رفتارها را از خود آنهاست و نویسنده آنهارا بیان کرده است و شخصیت‌ها هیچکدام ساخته‌ی ذهن نویسنده نیستند وهرکدام دارای ویژگی‌های منحصر به فرد هستند و همین ویژگی‌ها باعث میشود خواننده‌ها جذب شخصیت‌ها بشوند نویسنده ویژگی‌های اخلاقی و ظاهر هرکدام را در طول داستان بین اتفاقاتی که می‌افتاد قرار داده.

سایه شخصیتی است که مدام درحال جدال با روح خود بود و اگرچه وقتی عرفان پیش او می‌آمد او احساساتش را پنهان میکرد و خودرا قوی جلوه میداد اما بازم هنگامی که تنها میشد به دختری شکننده تبدیل میشد و گریه میکردو این را بارها در طول داستان مشاهده کردیم همینطور در بعضی‌جاها نمیتوانست احساساتش را کنترل کند برای همین باعث شد که دیگران ازحال درون او باخبر شوند و سایه هم دیگر سعی در پنهان کردن آنچه درش میخواست نشد گرچه کار اشتباهی بود از نظر خودش اما او با ترسش مقابله کرد پس سایه شخصیتی چندگانه دارد.

عمه‌ی‌ سایه شخصیتی است که بیشتر نماد کمک و حامی را برای سایه دارد او همواره در مشکلات به سایه کمک میکند و در بعضی قسمت‌ها که سایه دچار مشکل میشدو نمیدانست که باید چکاری انجام دهد عمه تنها کسی بود که هوای اورا داشت گرچه بعضی شخصیت های فرعی هم به او کمک میکردند اما عمه‌ی سایه نقش پررنگ‌تری را در میان آنها دارد یکی از اخلاقی که خواننده با آن روبه‌رو میشود مهربان بودن و پشتکاری است که دارد وهمینطور وسواسی بودنش.

ارغوان دوست سایه‌ گرچه در راس و هدف داستان قرار نداشت و نقشی فرعی را اجرا میکرداما اوهم در داستان نقشی کمکی و حامی را برای سایه داشته است و عسل دخترعمه سایه هم نقشی مانند ارغوان در داستان داشته اما پررنگ‌تر چراکه او نیز نقشی مهمی در روند رمان داشته است.

میلاد هم در داستان نقش مهمی در روند داستان نداشت و فقط جزوه کارکترهای سیاهی لشکر قرار داشت که شخصیت اصلی فقط با او برخورد میکند اما نقش به‌سزایی در کمک کردن به کارکتر اصلی ندارد.

سمیرا نقش یک شخصیت شرور و همینطور یکی از کارکترهایی بود که نقش اساسی را در روند داستان اجرا میکرد او همیشه درحال جدال و مخالفت با سایه بود و سایه اورا یک مانع برای رسیدن به خواسته خود میدید.

عرفان را هم میتوان یکی از شخصیت‌های مخالف با سایه قرار داد البته او نقشی خشن و بد‌ نداشت و او شخصیاتی خوب و دوست داشتنی هم داشت و فقط با آرمان‌های کارکتر اصلی(سایه) مخالف بود.
شخصیتی داشت که از اشتباهات زنش چشم پوشی میکرد و دلش نمیخواست دیگران به او بقبولند که او در بعضی انتخاب‌هایش اشتباه کرده است و کاری را انجام میداد که میخواست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا