تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

دلنوشته دلنوشته انگار مادرم گریسته بود | اثر اِلی فرجی کاربر انجمن کافه نویسندگان

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
«بسم رب النور...»
____

نام اثر: انگار مادرم گریسته بود
سرشناسه: فرجی، اِلی ، 1381.
موضوع: دلنوشته
سبک/ژانر: تراژدی، اجتماعی.
سال نشر: یک هزار و چهارصد و یک - 1401.
منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته.
***
دیاچه:
تو را بُردند
تو را ربودند
تو را به ما برنگرداندند
صدایت می‌کردم و صدایم درنمی‌آمد!
هر چند نگاه نکرده بودم، اما
انگار مادرم گریسته بود آن شب... !
110758_14e98d5133fd4ffca0ab1f9cfccf6c2f.png
 
آخرین ویرایش:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
109
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
108025_aa934bde3f917d6d5e0a65a29c2bfe98_bpkd.png

نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب "انجمن کافه نویسندگان" برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.

قوانین تایپ دلنوشته در انجمن کافه نویسندگان

شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.

درخواست جلد برای دلنوشته

پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.

درخواست نقد

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.

درخواست تگ برای دلنوشته

همچنین پس از ارسال ۲۰ پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود...

اعلام اتمام آثار ادبی

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود...

درخواست انتقال به متروکه


115797_66f26ebfb4633ad09c3597c14d842af7.gif


|کادر مدیریت ادبیات انجمن کافه نویسندگان|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
ایمان آورده‌ام به آغاز فصلی سرد!
یخبندان دل‌هاست.
فصل کوچ شاپرک‌هایی،
که قرار بود از دل‌های ذوق زده‌یمان،
پرواز را یاد بگیرند.
 
آخرین ویرایش:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
به کدامین لاجوردی ندیده،
نگاهی‌ بیندازم؟
آسمانی نیست!
آواریست تاریک بر خانه‌ی بی‌نور من... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
واژه‌ی امید
لابه‌لای پژواک گریه‌های بی‌صدا،
در محکمه‌ای که همه بر بی‌گناهی‌اش
شاهد بودند، جان داد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
جغد مظلومِ شوم
آشیانه‌اش را
بر روی خرابه‌های احساساتم می‌سازد.
جغد به حال من و من به حال جغد...
آه که چه آه جگرسوزی بود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
چشمان بی‌فروغ نابینای من...
حواسم به کدامین ترک انار پرت بود
که طغیان بی‌امان غارتگر را ندیدم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
وای بر من...وای بر من!
آن‌گاه که ظلمات بر ما چیره شده بود،
در کوچه‌های اقاقیا
خنده‌های کودکانه‌ام را به باد می‌سپردم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
فروغ برایمان خواند:
"در کوچه باد می‌آید
این ابتدای ویرانیست"
فروغ می‌دانست و ما
به رق*ص گیسوان خود می‌اندیشدیم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
Feb
216
46
103
وضعیت پروفایل
[فرض کن حرف‌های غمگین زیادی نوشتم]
پنجره‌ها دیده بودند
که ناله می‌کردند.
ماهی‌ها دیده بودند
که در آب جشن خفگی می‌گرفتند.
و تو را کدامین چشم شور،
به باد سپرد؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا