1399/8/3
امید به زندگی هایم، بار وبندیل خود را بستند و عازم سفری بدون بازگشت شدند.
چند روزیست میزبان مهمان ناخوانده ای که خود را امید معرفیکرده هستم.
اکنون که مرا شیفته و وابسته به خود کرده؛ نقاب از چهره برداشته است.
آری! او ناامیدی در پوستین امیدواری بوده است!
امید به زندگی هایم، بار وبندیل خود را بستند و عازم سفری بدون بازگشت شدند.
چند روزیست میزبان مهمان ناخوانده ای که خود را امید معرفیکرده هستم.
اکنون که مرا شیفته و وابسته به خود کرده؛ نقاب از چهره برداشته است.
آری! او ناامیدی در پوستین امیدواری بوده است!
آخرین ویرایش توسط مدیر: