?|× چطور شخصیت اصلی رو بکشیم؟
?|× کشتن شخصیت اصلی مثل کشتن بقیهی شخصیتها نیست. داستان حول محور شخصیت اصلیه پس کشتنش واقعا مسئلهی بزرگیه.
?|× مثل بقیهی شخصیتها، توصیه میکنم مرگ رو واقعگرایانه، منطقی و بدون دراما و خالهزنکیبازی بنویسید که واکنش بقیهی شخصیتها منحصر به فرد خودشون باشه. هرچند درمورد شخصیت اصلی راحت باشید و پیازداغش رو زیاد کنید. اون قهرمان داستانه ها. مرگش نباید حوصلهسربر باشه!
?|× قهرمانها معمولا در انتهای داستان میمیرند، پس داستان پس از مرگشون دیگه پتانسیل ادامه دادن نداره. شخصیت اصلی میتونه بره خودش رو برای دیگران فدا کنه، یا شرور قصه اون رو بکشه، یا ممکنه بر اثر سانحه یا بیماریای ناتوان بشه. شاید قهرمانتون در تمام این مدت داشته میمرده و فقط سعی داشته پیش از مرگ به اهدافش برسه! داستان ممکنه بعد از اینکه بقیهی شخصیتها خداحافظیشون رو کردند ادامه داشته باشه یا دقیقا لحظهای که قهرمان چشمهاش رو میبنده تموم بشه.
?|× البته لازم نیست تمام قهرمانها در پایان پایان داستان بمیرند. میتونید در هر قسمتی که خواستید اون رو بکشید. بعد صحنهای بنویسید که در اون شخصیت درجه دومی به راه قهرمان ادامه میده و به هدف اون میرسه تا قصه رو به پایان برسونه.
(این یک نوع پیچش داستانی هم هست:
https://t.me/benevis_s/6539 )
همچنین ادامهی داستان میتونه دربارهی احساسات بقیهی شخصیتها و ادامه دادن زندگیشون بدون قهرمان باشه.
⚰|× حتما به شخصیت اصلی فضا و احساساتی رو که لایقشه بدید. مرگِ شخصیت اصلی باید بیشتر از همه پرتنش و مایه دلشکستگی باشه.
?|× کشتن شخصیت شرور داستان
?|× قبل از خوندن این بخش اول مطمئن بشید شخصیت شرور داستانتون رو خوب پردازش کردید و کلیشهای و سطحی نیست. جنابانِ شرور یوهاهاها دیگه جذاب نیستند. اینکه شرور به خوبی ساخته و پرداخته بشه بار احساساتی صحنهی مرگش رو افزایش خواهد داد.
?|× شرورها میتونن از بهترین شخصیتهای داستان باشن، و خوانندهها ممکنه درست به اندازهی قهرمان بهشون وابسته بشن. پس مرگشون هم باید همونقدر بار احساساتی داشته باشه. درسته، مرگ شرور یعنی قهرمان برده، اما به این معنی نیست که مرگش فاجعهبار نیست. شما میخواید خواننده احساسات درهمی از مرگ شرور داشته باشه، میخواید پیروزی قهرمان رو جشن بگیره و برای از دست رفتن شخصیتی خوب عزاداری کنه.
?|× مهم نیست که کی توی داستان میمیره، همیشه اتفاق غمانگیزیه. درسته، شخصیت شرور شیطانی بود. احتمالا در طول داستان کارهای وحشتناک زیادی انجام داد. ممکنه حقیقتا نفرتانگیز بوده باشه، اما هنوز هم یه آدمه و همیشه مرگ یک انسان غمانگیزه.
?|× شرورها بیدلیل شرور نیستند. شاید شرور داستان با فاجعه، بیماری یا تنگدستی روبهرو شده. شاید از ته قلبش باور داشته داره کار درست رو انجام میده. شاید به خاطر کسِ دیگهای مجبور شده شرور باشه. شاید گمراهش کردند، سرش شیره مالیدند، درکش نکردند. باید خواننده بدونه اشکالی نداره که به خاطر مرگ شرور ناراحت بشه.
?|× نوشتن دربارهی مرگ
?|× وقتی دربارهی چیزی مثل مرگ مینویسید، باید حواستون باشه چطوری مینویسیدش. مهم نیست چه کسی رو میکشید، لازمه تاثیر عظیمی رو که روی بقیه شخصیتها داشته بنویسید. اگه شخصیت بامزهای رو همینجوری بزنید بکشید، احتمالا شخصیت مورد علاقهی یه نفر رو حذف کردید و وجودش رو خوار کردید. کسی خوشش نمیآد که شخصیت موردعلاقهاش بمیره، اما اگه اون بمیره و کسی براش عزاداری نکنه ممکنه علاقهشون رو به داستان از دست بدن.
?|× به زندگیهای از دست رفته احترام بذارید، واقعگرایانه بنویسید، و بیش از همه حس همدلی رو برانگیزید. موفق باشید، نویسندهها!