تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

معرفی رباعیات خیام

مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,379
20,208
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
ن و القلم ومایسطرون

در این تاپیک به بررسی و معرفی کتاب رباعیات خیام، اثری از حکیم خیام می‌پردازیم.
برای آشنایی بیشتر با اشعار این مرد فرزانه به لینک زیر مراجعه فرمایید.


(رباعیات خیام)

رباعیات خیام نام مجموعه‌ای است که از رباعی‌های غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خیام نیشابوری مشهور به خیام فراهم آمده. این رباعی‌ها در سده‌های پنجم و ششم هجری قمری به زبان فارسی سروده شده‌اند و عمدتاً بیانگر دیدگاه‌های فلسفی او هستند.
ین اشعار در زمان حیات خیام به واسطهٔ تعصب مردم مخفی ماند و تدوین نشد و تنها بین یک دسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشت یا در حاشیهٔ جُنگ‌ها و کتاب‌های اشخاصی به‌طور قلم‌انداز چند رباعی از او ضبط شده‌است و پس از مرگش منتشر شد. به همین خاطر در تعداد این رباعی‌ها و نیز حقیقی یا جعلی بودن بعضی از آن‌ها اختلاف نظر وجود دارد.
خیام زندگی‌اش را به‌عنوان ریاضی‌دان و فیلسوفی شهیر سپری کرد. این در حالی بود که معاصرانش از رباعیاتی که امروزه مایهٔ شهرت و افتخار او هستند بی‌خبر بودند.[۳] در چند قرن اخیر این رباعیات بسیار مورد توجه قرار گرفته‌است، به زبان‌های بسیاری ترجمه شده‌اند و تصحیحات فراوانی بر آن‌ها صورت گرفته‌است.
کهن‌ترین دفتر گردآمده از رباعیات خیام طربخانه نام دارد.


منبع شناسی

عمده منابع پیرامون رباعیات خیام را سیدعلی میرافضلی، پژوهشگر و رباعی‌پژوه، در کتابی تحت عنوان «رباعیات خیام در منابع کهن» جمع‌آوری کرده‌است. امروزه قدیمی‌ترین مجموعهٔ اصیل از رباعیاتی منسوب به خیام، نسخهٔ بودلن آکسفورد است که در سال ۸۶۵ قمری در شیراز کتابت شده‌است، یعنی سه قرن بعد از خیام و دارای ۱۵۸ رباعی است، که به نظر هدایت رباعیات بیگانه و نامعتبر نیز در این مجموعه دیده می‌شوند.
تا پیش از تصحیحات علمی مجموعه‌هایی که با نام رباعیات خیام وجود داشت؛ مجموعه‌هایی مغشوش از آرای متناقض و افکار متضاد بود به‌طوری‌که به گفتهٔ صادق هدایت اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیدهٔ خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود.
بی‌مبالاتی نسخه‌نویسان و اشتباه کاتبان همیشه در بررسی نسخه‌های خطی دیده می‌شود؛ اما در مورد خیام گاه اشعارش را به‌عمد تغییر داده‌اند تا آن را به مسلک تصوف نزدیک کنند. هدایت حتی می‌گوید یک علت مغشوش بودن رباعیات خیام این است که هر کس می‌خوارگی کرده‌است و رباعی‌ای گفته‌است از ترس تکفیر آن را به خیام نسبت داده‌است.مشکل دیگر این است که بسیاری به پیروی و تقلید از خیام رباعی سروده‌اند و رباعی ایشان بعدها در شمار رباعیات خیام آمده‌است.

ویژگی های ادبی


رباعی، نوع خاصی از شعر است که ایرانیان اختراع کرده‌اند و عبارت از دو بیت است، یعنی چهار مصراع؛ که مصراع اول و دوم و چهارمش بر یک قافیه است و در مصراع سوم، شاعر مختار است که همان قافیه را بیاورد یا نیاورد. وزن رباعی همانند وزن «لا حول ولا قوه الا بالله» است. رباعی مشکل‌ترین نوع شعر است، زیرا کوتاهی کلام فرصت سخن گزاف را به شاعر نمی‌دهد و برای مطلوب شدن شعر شاعر باید طبعی توانا داشته باشد تا بتواند تمام مطلب را در یک مصراع که آن مصراع آخر است ادا کند و سه مصراع دیگر برای مستعد کردن کلام به جهت ادای معنی آن است. باری معلوم می‌شود خیام گذشته از مقامات علم و حکمت، ذوق سرشار و طبع شعری غرا نیز داشته‌است.
خیام نه در قالب شعری، نه در کلمات و اصطلاحات شعری و نه در تفکر شعری‌اش از هیچ شاعری پیروی نمی‌کند چراکه خود در این زمینه صاحب سبک است و تنها از صنعت ایجاز بهره می‌برد. او به سادگی از معنای کلمات برای فهماندن مقصودش بهره می‌گیرد و با چنان مهارتی این کار را انجام می‌دهد که در نظر همگان کاری ساده می‌نماید. گیرندگی تفکرات خیام تنها مخصوص خود اوست و در زبان هیچ شاعر فارسی‌زبان دیگری مشاهده نمی‌شود، زبانی بی‌تکلف دارد و تشبیهات و استعاراتش با ظرافتی خاص و با شکلی ساده و روان چینش شده‌اند.


استفاده از لغات فارسی
ویژگی جالبی که در شعر خیام نمایان است دقت نظر خاص او در استفاده از لغات عربی در شعرش است، یعنی یا کاملاً فارسی‌گو بوده‌است یا مانند فردوسی تا حد امکان از کلمات متداول عربی در فارسی استفاده نکرده‌است و با بهره‌گیری از تنها یک یا چند لغت عربی در شعرش مفهوم خاصی را القا کرده‌است. این ویژگی کاملاً در مفهوم شعری خیام نمایان است. این کار خیام از آن‌رو قابل توجه‌است که در گذشته، زبان عربی را حتی می‌توان به نوعی زبان رسمی ایران دانست چرا که تمام کتب علمی و مذهبی، به زبان عربی نوشته می‌شدند و همان‌طور که دیده می‌شود حتی قرن‌ها بعد از خیام نیز اشعار شاعران ایرانی مملو از لغات عربی‌است و این خود ممیزی است که خیام و فردوسی را از دیگر شاعران ایرانی تمیز می‌دهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,379
20,208
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
مقاله ای به منبع سایت ایرنا

رباعیات خیام تجلی حالات و افکار انسانهاست


سید علی میرافضلی پژوهشگر و مولف رباعیات خیام در منابع کهن، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا به مناسبت بزرگداشت خیام نیشابوری، درباره نقش خیام در ادبیات فارسی گفت: نقشه خیام در ادبیات فارسی بسیار اهمیت دارد جایگاه ویژه علمی او در جامعه و در شعرش، اثر ماندگاری بر ادبیات فارسی گذاشته و جریانی را خلق کرده که به عنوان جریان رباعی خیامی می‌شناسیم، از اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم این جریان استمرار داشته است. خیام از شاعران اوایل دوره سلجوقی است و به اعتقاد بسیاری از اهالی ادب در میان پنج شاعر بزرگ ایرانی از لحاظ اشتهار در ادبیات جهان قرار می گیرد.
این پژوهشگر ادبیات در توضیح این نکته که چرا خیام رباعی را برای سرودن انتخاب کرد، بیان داشت:
"خیام شعرهای غیر از رباعی هم داشته است، چه به زبان عربی چه به زبان فارسی اما تعداد آنها آنقدر زیاد نیست که بتوان به عنوان یک شاخص از آنها یاد کرد. آنچه خیام را شاخص کرده است همان رباعیات است. رباعی در دوره خیام به مرحله تصویب رسیده بود اگر از قرن چهارم در نظر بگیریم حدود ۱۵۰ سال از ظهور رباعی در شعر نوین پارسی می‌گذشت. خیام از این جهت که شاعر حرفه ای و تمام وقت نبوده است رباعیات را در لحظات خاص درخشش فکری و حالات خاص عاطفی می سرود، قالبی را برگزید که متناسب این موقعیت باشد. در آن زمان قالب های اصلی قصیده و مثنوی بودند، و شاعران با این دو قالب توانمندی خود را می سنجیدند. قصیده بیشتر به کار مدح و ثنا می‌آمد اما گاهی مطالبات اجتماعی نیز در آن مطرح می‌شد. مثنوی نیز هم جنبه های حماسی و غنایی داشت و هم برای ادبیات عرفانی استفاده می‌شد. رق*ص عرفانی آن در آثار سنایی و عطار و بخش غنایی آن در آثار نظامی دیده می‌شد. خیام بدون استفاده از قالب‌هایی که شعرا بیشتر از آن استفاده می کردند، شاخه بالنده‌ای را در قالب رباعی ایجاد کرد که مضامین حکمی و فلسفی و آنچه تعامل در مسئله هستی و زندگی انسان است را بازگو کند. تا جایی که این جریان به نام خود خیام شناخته شد و ما آن را به نام رباعی خیامانه می شناسیم و حتی از آن به عنوان گفتمان خیامیت یاد می شود."
این پژوهشگر ادبیات در توضیح این نکته که چرا خیام رباعی را برای سرودن انتخاب کرد، بیان داشت:
" خیام شعرهای غیر از رباعی هم داشته است، چه به زبان عربی چه به زبان فارسی اما تعداد آنها آنقدر زیاد نیست که بتوان به عنوان یک شاخص از آنها یاد کرد. آنچه خیام را شاخص کرده است همان رباعیات است. رباعی در دوره خیام به مرحله تصویب رسیده بود اگر از قرن چهارم در نظر بگیریم حدود ۱۵۰ سال از ظهور رباعی در شعر نوین پارسی می‌گذشت. خیام از این جهت که شاعر حرفه ای و تمام وقت نبوده است رباعیات را در لحظات خاص درخشش فکری و حالات خاص عاطفی می سرود، قالبی را برگزید که متناسب این موقعیت باشد. در آن زمان قالب های اصلی قصیده و مثنوی بودند، و شاعران با این دو قالب توانمندی خود را می سنجیدند. قصیده بیشتر به کار مدح و ثنا می‌آمد اما گاهی مطالبات اجتماعی نیز در آن مطرح می‌شد. مثنوی نیز هم جنبه های حماسی و غنایی داشت و هم برای ادبیات عرفانی استفاده می‌شد. رق*ص عرفانی آن در آثار سنایی و عطار و بخش غنایی آن در آثار نظامی دیده می‌شد. خیام بدون استفاده از قالب‌هایی که شعرا بیشتر از آن استفاده می کردند، شاخه بالنده‌ای را در قالب رباعی ایجاد کرد که مضامین حکمی و فلسفی و آنچه تعامل در مسئله هستی و زندگی انسان است را بازگو کند. تا جایی که این جریان به نام خود خیام شناخته شد و ما آن را به نام رباعی خیامانه می شناسیم و حتی از آن به عنوان گفتمان خیامیت یاد می شود."
"قالب رباعی به دلیل کوتاه بودن و ایجازی که داشته است می‌توانسته درخشش لحظه‌ای اندیشه خیام را در خود نشان بدهد اندیشه نابی که حس خاصی را منعکس و در کوتاه ترین زمان آن را منتقل کند، به خاطر سپردن این قالب ساده بوده و در خاطر افراد جای می گرفته است."


 
آخرین ویرایش:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,379
20,208
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
وی در پاسخ به این سوال که می‌توانیم ادبیات خیام را حکمی و فلسفی بدانیم، گفت:
"بخش عمده ای از آثار خیام تعاملات فلسفی است به ویژه رباعیات آنچه به نام رباعیات خیامانه شناخته شده، شاخه های موضوعی مختلفی دارد اما اگر بخواهیم چند شاخه مبدا را مطرح کنیم و بگوییم که اینها اصلی‌ترین مفاهیم هستند بحث اصلی همین تاملات فلسفی است، بخش دیگر آن پرداختن به دغدغه های بشری است مثل زندگی و مرگ یا فلسفه حضور ما در جهان، بخش دیگر نیز مربوط به شادنوشی و اغتنام فرصت است؛ می‌گوید باید از فرصت هایی که در زندگی داریم استفاده کنیم و در واقع شاد باشیم."
میرافضلی با اشاره به تمثیلات شعر خیام، افزود: زیر شاخه‌هایی هم وجود دارد که به تمثیلات مختلفی اشاره می‌کند، کوزه یکی از این تمثیلات است که نمادی از تسلسل حیات به شمار می آید، از این جهت که انسان ها خاک می شوند و خاک آنها تبدیل به گل کوزه گری می شود و انسان های بعدی در این کوزه ها آب می خورند و سیر حیات را می شود در کوزه مشاهده کرد و ناپایداری زندگی را فهمید. ما به کوزه نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که مجال محدودی در جهان هستی داریم شرابی که در کوزه است نماد همان شادنوشی و اغتنام فرصت است، خیام از این نماد برای بیان یک مفهوم عمیق استفاده کرده است. کوزه در شعر فارسی و پس از رباعیات خیام و آن رباعی مشهور که در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش، اهمیت پیدا کرده و بسیاری از شاعران برای بیان استفاده از فرصت و غنیمت دانستن زندگی از این مفهوم بهره گرفته‌اند.

این پژوهشگر ادبی مهمترین بنیان اندیشه خیامی را مسئله جبر و اختیار دانست و اظهار داشت:
" خیام معتقد است آمدن و رفتن ما به اختیار خودمان نیست، هستی ما در دایره ای است که آمدن و رفتن ما در آن دایره شکل می گیرد در یک نقطه وارد هستی می شویم و در یک نقطه از آن خارج می‌شویم مثل قطاری که در حال حرکت است اما این بودن ماست که به زندگی معنا می بخشد، نحوه بودن ما مهم است."

"خیام می گوید که نحوه بودن را خود می توانیم تسهیل کنیم و باید این عمری که در اختیار ماست را به خوبی خرج کنیم. این مسئله اصلی خیام و پیامی است برای به همه نسل‌ها. ما فرصت محدودی در زندگی داریم و باید از آن به بهترین نحو استفاده کنیم. خود خیام نیز این فرصت را در بخش علم استفاده کرده است و به مطالعه ریاضی و فلسفه و نجوم پرداخته و دستاوردهای فکری بزرگی را به نام خود جاودانه کرده است.
خیام رباعیاتی را سروده که تجلی حالات و افکار انسان‌ها و بهترین نوع تجلی چنین افکاری در ادبیات فارسی است، این زندگی می‌تواند الگوی همه انسان‌ها در همه دوران‌ها قرار بگیرد. دلیل جذابیت شعر خیام نیز همین نکته است که حتی در قالب ترجمه هم دیگران از این اندیشه دم غنیمت شمردن و بهره‌مندی کامل از فرصت حیات لذ*ت می برند. هشتصد سال بعد از خیام حتی کسانی که زبانشان فارسی نیست هم از عمق بیان او بهره می‌برند."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,379
20,208
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
میرافضلی در پاسخ به این سوال که آیا کلام خیام نمادین است، گفت:
"نکته ای که ما باید به آن توجه کنیم این است که زبان شعر و علم دو چیز متفاوت اند خیام فیلسوف وقتی میخواهد اندیشه هایش را بازگو کند از زبان یقینی بهره می گیرد و باید هم اینگونه باشد او در زبان علمی مسائلی را بیان می کند که مباحث رایج در زمان خودش بوده است. اما در زبان شعر رهایی هست، اگر خیام می توانست همه حرف هایش را در زبان علم بزند شاید اصلاً به سراغ شعر نمی‌رفت. محمدرضا شفیعی کدکنی معتقد است شعر خیام صدای حیرت انسان است، آیینه شدن برای این حیرت، جز در یک زبان شاعرانه و اقتضائات آن ممکن نیست، رسالت شاعر تعهد به همان شعر است حتی اگر شاعر دانشمندی مثل خیام باشد."
"شعر را باید محملی برای بیان مجادلات درونی خیام دانست و میان آن با شکل فلسفی در رسالاتش فاصله گذاشت البته که این اشعار نیز از علم او آمده است. شعر در این حالت نمی تواند صراحت داشته باشد، ابزارهای شاعر اندیشه و تخیل و عاطفه است، زبان خیام مانند دیگر شاعران پیرایه های ادبی ندارد اما بدون نکته های شاعرانه هم نیست."
"مهمترین ویژگی شعر خیام استعاره است که آن وجه نمادین و تمثیلی را هم دارد، مثلاً او از دایره برای بیان گردش هستی استفاده می کند، از مفهوم بنا استفاده می‌کند که سرنوشت زندگی و مرگ انسان را بازگو می کند و می پرسد اگر بنای زندگی انسان کامل است چرا خر*اب می‌شود و اگر نقص دارد چرا ساخته می شود. خیام وجود آدمی را به پیاله تشبیه می کند. این روش تمثیلی برخورد شاعرانه او با مفاهیم فلسفی است. او از چارچوبی قاعده مند تمثیل برای ساده کردن مفاهیم علمی و بیان آن چه در دل دارد، استفاده کرده است."
"در رباعیات نیز حداکثر ۷۰ رباعی کاملاً متعلق به خیام دانسته شده است، با بررسی منابع کهن بیشتر خیام پژوهان به این نتیجه رسیدند که تعداد رباعیات مستندی که متعلق به خیام است کمتر از صد رباعی است."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا