سرپرست بخش ادبیات + مدیر تالار نقد و کافه ژورنال
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
کاریکلماتوریست
شاعر انجمن
مدرس انجمن
سـردبیر انجمن
تیم تگ
منتقد انجمن
مشاور انجمن
ژورنالیست انجمن
گوینده انجمن
مقامدار آزمایشی
برترین مقامدار سال
- Apr
- 1,670
- 7,336
- 148
- 14
- وضعیت پروفایل
- نمیتونی من رو نبینی
نام رمان: کمدین پوچ شده
ژانر: طنز سیاه/اجتماعی
ناظر: @yasaman.Bahadory
نویسنده: آیناز
خلاصه: بچه که بودم هر وقت دلقکها را میدیدم، هرگز از ذهنم نمیگذشت که آنها هم ناراحت میشوند یا گریه میکنند؛ گویا در نظرم آن رنگ قرمزی که به اجبار طرح لبخند را روی ل*بهای پوشیدهشان هک کرده بود را هیچ اشکی پاک نمیکرد و ل*بها را به سمت پایین آویزان، یک نیروی نفوذناپذیر و محکم. کمکم در کمال ناباوری لبخند رنگشدهی دلقکها در طول تاریخ رنگ باختند، آنها سرکش شدند؛ جوکر آمد و اشک به چشمها آورد؛ دلقکهای گستاخی که بیتوجه به شغل و وظیفهشان برای درد و ناراحتی پیش روانشناس میرفتند تا او آنها را به ملاقات با خودشان دعوت کند! دلقکهایی که در ذهن مردم به عنوان قهرمان هک شدند و به جایگاهی والاتر از یک انسان مضحک دست یافتند؛ اما در برابر مجازات مهمترین قانونشان باختند: کمدینها نباید غمگین شوند.
ژانر: طنز سیاه/اجتماعی
ناظر: @yasaman.Bahadory
نویسنده: آیناز
خلاصه: بچه که بودم هر وقت دلقکها را میدیدم، هرگز از ذهنم نمیگذشت که آنها هم ناراحت میشوند یا گریه میکنند؛ گویا در نظرم آن رنگ قرمزی که به اجبار طرح لبخند را روی ل*بهای پوشیدهشان هک کرده بود را هیچ اشکی پاک نمیکرد و ل*بها را به سمت پایین آویزان، یک نیروی نفوذناپذیر و محکم. کمکم در کمال ناباوری لبخند رنگشدهی دلقکها در طول تاریخ رنگ باختند، آنها سرکش شدند؛ جوکر آمد و اشک به چشمها آورد؛ دلقکهای گستاخی که بیتوجه به شغل و وظیفهشان برای درد و ناراحتی پیش روانشناس میرفتند تا او آنها را به ملاقات با خودشان دعوت کند! دلقکهایی که در ذهن مردم به عنوان قهرمان هک شدند و به جایگاهی والاتر از یک انسان مضحک دست یافتند؛ اما در برابر مجازات مهمترین قانونشان باختند: کمدینها نباید غمگین شوند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: