صندلی داغ سری صد و چهارم صندلی داغ|امیر احمد

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,309
امتیاز واکنش
3,016
امتیاز
133
| به نامِ او|

سری صد و چهارم صندلی داغ با حضور کاربر انجمن کافه نویسندگان
@امیر احمد عزیز-53-


قوانین:
1. از سوالات خارج از شئونات اسلامی و با هدف توهین به شخص اکیدا خودداری کنید؛ در غیر این صورت برخورد خواهد شد.
2. سوالات خود را در یک الا دو پست ارسال کنید.
3. مدت باز بودن تاپیک ۱۰ روز است.
برای شرکت در صندلی داغ
اینجا اعلام آمادگی کنید!


داوطلب عزیز، تبلیغ تاپیک به عهده شماست!
 

آســرِه¡

سرپرست و مدیر بازنشسته + طراح آزمایشی وبتون
منتقد انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
مدیر بازنشسته
عضویت
23/12/23
ارسال ها
1,703
امتیاز واکنش
2,620
امتیاز
133
اگه الان این بخش از زندگیتون رو بخواید به یک فصل از سال تشبیه کنید، اون چیه؟ و چرا؟

خاطره‌هایی که باعث لبخندتون میشه رو مرور کنید و اگه دوست داشتید یکیش رو بگید؟

هفت تا از کلمه‌های مورد علاقتون؟

اگه می‌تونستید توی یک فیلم یا کتاب زندگی کنید اسم اون چی بود؟

اگه می‌تونستید به یک لحظه در گذشته برگردید، اون چه لحظه‌ای بود و چرا؟

یکی از اخلاقای بدتون رو بگید و اینکه آیا تا حالا قدمی برای بهتر شدنش برداشتید؟

خواننده مورد علاقه؟ +آهنگ

کارتون مورد علاقه؟

چی شد که وارد دنیای نویسندگی شدین؟

چه کلمه‌ای شما رو تعریف می‌کنه؟
 

امیر احمد

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
13/9/23
ارسال ها
125
امتیاز واکنش
304
امتیاز
63
اگه الان این بخش از زندگیتون رو بخواید به یک فصل از سال تشبیه کنید، اون چیه؟ و چرا؟

خاطره‌هایی که باعث لبخندتون میشه رو مرور کنید و اگه دوست داشتید یکیش رو بگید؟

هفت تا از کلمه‌های مورد علاقتون؟

اگه می‌تونستید توی یک فیلم یا کتاب زندگی کنید اسم اون چی بود؟

اگه می‌تونستید به یک لحظه در گذشته برگردید، اون چه لحظه‌ای بود و چرا؟

یکی از اخلاقای بدتون رو بگید و اینکه آیا تا حالا قدمی برای بهتر شدنش برداشتید؟

خواننده مورد علاقه؟ +آهنگ

کارتون مورد علاقه؟

چی شد که وارد دنیای نویسندگی شدین؟

چه کلمه‌ای شما رو تعریف می‌کنه؟
۱) زمستون( چون اضطراب شدید و نگرانی از امتحانات داره دیوونم می‌کنه)
۲) خب بیشتر خاطره دوران کودکی( زمانی که بچه بودم و بی‌توجه به بقیه تو خیالات و دنیای خودم سیر می‌کردم)
۳) جنگ، آخرالزمان، بالگرد، پول، تانک، ارتش، زامبی
۴) فیلم: دنیای ژوراسیک، ترمیناتور. کتاب: جوینده، سقوط مرگبار، عصیانگر قرن و... .
۵) لحظه‌‌ کودکی( شاید می‌تونستم از اتفاقی که عامل تنبیه شدنم بود جلوگیری کنم)
۶) اخلاق بد... خب موقع غذا خو*ردن بیست یا سی بار و بیشتر و بیشتر قاشق را پر و خالی می‌کنم( چون موقع خو*ردن تو خیالاتم سیر می‌کنم) و به خاطر همین مدام پدر و مادرم و دیگر اعضای خانواده بهم گیر می‌دن و نصیحت و سرزنشم می‌کنن یا اغلب اوقات یواش حرف می‌زنم طوری که طرف اصلاً متوجه نمی‌شه چی دارم می‌گم. تا الان که هر چی سعی کردم قدم مثبت برداشته نشده اما خب دارم سعی می‌کنم به مرور به این عادت‌های بد خاتمه بدم‌.
۷) سیاوش، گل‌های پونه.
۸) خب من تو این سن کارتون نمی‌بینم، اما کارتون‌هایی که دوران کودکی مورد علاقم بود و زیاد می‌دیدمشون: تام و جری، هتل ترانسیروانیا، باب اسفنجی و... البته تو تلوزیون سانسور شده می‌دیدم نه به اون صورت( منظورم از اون موارد خاصِ)
۹) خب در مورد این که چرا وارد دنیای نویسندگی شدم یکم طولانیه... اوایل چندان علاقه‌ای به نویسندگی یا حتی رمان خوندن نداشتم، حتی اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که ممکنه وارد دنیای نویسندگی بشم و بخوام اثری از خودم با کمک قدرت خیالاتم به وجود بیارم... این قضیه بر می‌گرده به سال‌ها پیش... یادمه اولین رمانی که خوندم اسمش فضانوردان سال ۲۴۱۱ بود. بعد‌ها با نصب کردن اپلیکیشن کتابراه رمان پسارستاخیزی جوینده از امین‌فرد رو خوندم و خب حسابی جذب داستانش شدم، بعد از اون کتاب برادرشون معین‌فرد رو خوندم که اسمش سقوط مرگبار بود. یه جور داستان پسارستاخیزی تقریباً شبیه به جوینده اما جالب‌تر و جذاب‌تر از اون بود. بعد‌ها جلد اول رمان همه آنان از خدایان بودند لوح رستگاری رو خوندم و بعد از اون با خوندن جلد دوم جوینده با نام جانور، جلد‌های بعدی سقوط مرگبار، رمان کابوس افعی و عصیانگر قرن و... کم‌کم این ایده به ذهنم رسید که خب شاید من هم بتونم داستان جالبی بهتر و جذاب‌تر از این آثار به وجود بیارم و به همین خاطر تصمیم به نوشتن و وارد شدن به دنیای نویسندگی رو گرفتم. اولش با شور و شوق و بی‌تجربگی شروع به نوشتن کردم، بعد از مدتی فهمیدم می‌تونم با ثبت‌نام کردن تو انجمن رمان‌نویسی آثارم رو راحتر منتشر کنم و در معرض عموم قرار بدم. با نقد شدن اولین اثرم کمی دلزده و نا‌امید شدم اما خب بعد‌ها پی بردم با اهمیت دادن به نقد‌ها و اصلاح کردن اشکالاتم بهتر می‌تونم پیشرفت کنم و... اگه بخوام توضیح بدم طولانی میشه پس میرم سر اصل مطلب. اوایل به خاطر شهرت و این موارد وارد دنیای نویسندگی شدم، با خودم می‌گفتم بقیه اثرم را می‌خونن و حسابی در موردش تعریف می‌کنن و معروف می‌شم و... اما خب تصمیم گرفتم به جاش هدف دیگه‌ای از نوشتن داشته باشم. با نوشتن داستان هر شخصی بهتر می‌تونه عقاید، نظرات و درکی که از دنیای اطرافش داره رو به دیگران نشون بده. به هر حال هر چند سختی‌هایی داره اما خب برای من جالبه... .
۱۰) چه کلمه‌ای تعریفم می‌کنه؟ خب بزرگی، قدرت، شکوفایی، پیروزی وغیره و غیره و غیره... .
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا