چالش شنبلیله

[ساعت دار]

میبینم که همه ریخته اند سر سایه
یه دوستی داشتم به اسم شنبلیله
گویا این را هم زیاد دیده اند برای بنده
پس من نیز میشوم دوست تره
هرکه بخواهد تره را بگیرد از سایه
سایه از پرحاشیگی میرود سوی ستاره
در آخر میشود سلبریتی پر حاشیه
بعد آیناز میگوید یک زمانی این بود توی کافه

خوب به پندای آیناز گوش بده ای دوست شنبلیله
این چه شنبلیله‌ایه که پنجشنبه میلیله؟
خیلیا شدن معروف و الان جاشون تو کاخ فیله
اما توی مشهوریت مهم فقط دلیله و دلیله!

 

[SAYE.mh]

خوب به پندای آیناز گوش کن ای دوست شنبلیله
این چه شنبلیله‌ایه که پنجشنبه میلیله؟
خیلیا شدن معروف و الان جاشون تو کاخ فیله
اما توی مشهوریت مهم فقط دلیله و دلیله!

محبوبیت شرط اوله دوست بی شیله پیله
شنبلیله بودن یا نبودن شده بهانه
تو به من بگو کی میشود در کافه
دست از سر کچل سایه برداشته میشه
#شوخی

 

[جانان]

روزی به این دیار آمد شنبلیله
پادشاه گفت کجا بودی ورپریده
یکم یاد بگیر از این زنجفیله
شنبلیله سرش خورد تو میله
بی حواس بود خیر ندیده!
#شوخی

 

[Zizi]

روزی به این دیار آمد شنبلیله
پادشاه گفت کجا بودی ورپریده
یکم یاد بگیر از این زنجفیله
شنبلیله سرش خورد تو میله
بی حواس بود خیر ندیده!
#شوخی

میبینم که تغییر اسم دادی شنبلیله
مگه شنبلیله بودن چه عیبی داره؟
جانان شدی باچِلاس بازی در آوردی
ولی برای ما هنوزم هستی شنبلیله

 

[yasaman.Bahadory]

میبینم که تغییر اسم دادی شنبلیله
مگه شنبلیله بودن چه عیبی داره؟
جانان شدی باچِلاس بازی در آوردی
ولی برای ما هنوزم هستی شنبلیله

تو ای های و هیاهو شنبلیله
میدونم شوهر تو زن ذلیله
بیا کاری بکن بی شیله پیله
که شاید همسری تورا بگیره

 

[SAYE.mh]

تو ای های و هیاهو شنبلیله
میدونم شوهر تو زن ذلیله
بیا کاری بکن بی شیله پیله
که شاید همسری تورا بگیره

میبینم که تو هم آمده ای به میان
میان سکته دهندگان شاعران
بسی شاعران در گور و خارج از قبرستان
رنج بردند تا شعر را ارج دهند میان آدمیان
حال همه کافه ای ها آمدند به میدان
تا به جای فاتحه، بندری حواله کنند برای شاعران
حال ای شنبلیله تقصیر توست یا این ماه تیتی رویان
که این چالش شده است محفل خنده بازاران

 

[yasaman.Bahadory]

میبینم که تو هم آمده ای به میان
میان سکته دهندگان شاعران
بسی شاعران در گور و خارج از قبرستان
رنج بردند تا شعر را ارج دهند میان آدمیان
حال همه کافه ای ها آمدند به میدان
تا به جای فاتحه، بندری حواله کنند برای شاعران
حال ای شنبلیله تقصیر توست یا این ماه تیتی رویان
که این چالش شده است محفل خنده بازاران

گمانم برده ای رنج ایندرون میدان
که همچون شنبلیله شده ای حیران
نترس کاری به کار تو ندارم من
پسندیدم من این میان، فقط ریحان

 

[SAYE.mh]

گمانم برده ای رنج ایندرون میدان
که همچون شنبلیله شده ای حیران
نترس کاری به کار تو ندارم من
پسندیدم من این میان، فقط ریحان

ببین چه کس حرف از وهم میزند
آن هم به چه کس نسب میدهد
آهای زن اول عباسعلی که با او دیگر نمیپری
بدان قبل تو من بودم اندرون این بازی
شعر من بسی شنبلیله دارد ای بانو
فقط میخواهد چشمان بصیرت و نور

 

[yasaman.Bahadory]

ببین چه کس حرف از وهم میزند
آن هم به چه کس نسب میدهد
آهای زن اول عباسعلی که با او دیگر نمیپری
بدان قبل تو من بودم اندرون این بازی

باختی شنبلیله نداشت

تو ای آهوی پیر ورپریده
چه دانی ارزش این شنبلیله
تورا میکند اندر این بیابان
به همچون گرگی که شکم دریده

 

[Zizi]

باختی شنبلیله نداشت

تو ای آهوی پیر ورپریده
چه دانی ارزش این شنبلیله
تورا میکند اندر این بیابان
به همچون گرگی که شکم دریده

تو ای شاعر شده از شنبلیله
نیا انقد برای ما فیس و افاده
برو درساتو بخون شنبلیله
که آخر این شبِ سیه سفیده