تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

متون و دلنوشته صبحت به خیر دلبر جان | انجمن کافه نویسندگان

L

Lidiya

مهمان
- صبح آمده
برخیز ،
که خورشید تویی..

#مولانا
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
صبح است
چه بی تابانه می خواهمت
و برای گفتن دوستت دارم
لحظه شماری می کنم...
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
امروزت را زندگی کن

فردا را فکر نکن

شادی امروزت را از دست نده

آنقدر بخند که آسمان دلت ستاره باران شود

این بار تو دنیا رو به بازی بگیر
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
همین که | تُ | هر صبح دَر

خیال منی ،

حال هر روز من خوب است
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
جهان بی عشق چیزی نیست جز، تکرار یک تکرار...
صبحت پر از عشق
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
امروز صبح تو اولین چیزی بودی که به ذهن من آمدی و تا همیشه در فکر من خواهی بود. امیدوارم شب خیلی خوبی گذرانده باشی.
صبح بخیر
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
همانند آفتاب درخشان همیشه روحم را روشن خواهی کرد و به زندگی من خوشی و لذ*ت خواهی بخشید.

صبح بخیر
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
باز کن چشمانت را. بگذار زندگی تو را
با خودش ببرد و حس عاشقی به سرت بزند
بگذار این صبح، شادی، یک نفس تو را فریاد بزند.
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
صبح را با نفسِ گرمِ
” تو ” آغـاز کنـم
این همانے‌ست که
از کلِّ جهان مےخواهم !
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
این همه فاصله
اما من صبح بخیر هایت را می خواهم
تو مکرر تکرار کن
صبح یعنی عشق
و عشق یعنی سلامتی تو
و سلامتی تو یعنی قشنگی این دنیا…
و من امروز دنیایی قشنگ آرزو دارم…
 
آخرین ویرایش:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا