به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متون و دلنوشته قصه‌های خیالی ما | کاربر انجمن کافه نویسندگان

گاهی خوابت را می‌ بینم
بی‌ صدا بی‌ تصویر
مثلِ ماهی در آب‌های تاریک که ل*ب می‌ زند
و معلوم نیست حباب‌ها کلمه‌اند یا بو*سه‌ هایی از دلتنگی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

از این ناراحت نیستم کـه

اونی کـه باید می‌شد نشد

از این ناراحتم

چرا با این‌کـه میدونستم اشتباهه

با سماجت تمام ادامه دادم

از این‌کـه واستادم

تا بـه بدترین شکل ممکن ببازم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

بـه یک نفر کـه خودش باشد

خودش بماند

سادیسم نداشته باشد

روحمان را مجروح نکند

چـه بودنش

چـه نبودنش

آدم رابه تهوع نیاندازد

نفسش حق باشد

بماند و گم نشود

نیازمندیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
درسکوت دادگاه سرنوشت
عشق برما حکم سنگینی نوشت
گفته شد دل داده ها از هم جدا
وای بر این حکم و این قانون زشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

نفرین به عشق و عاشقی
نفرین به بخت و سرنوشت

به اون نگاه که عشقتو
تو سرنوشت من نوشت

نفرین به من نفرین به تو
نفرین به عشق من و تو

به ساده بودن منو
به اون دل سیاه تو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا