شعر لطیف هلمت | شاعر کرد

[دِلکَـــــش]

اگر شاعری به خوابت آمد و
قصد بوسیدنت را داشت
اگر شاعری به خوابت آمد و
قصد ربودنت را داشت
بدان که او کسی نیست جز من
که مگر در خواب به کنارت بیایم

 

[دِلکَـــــش]

نیمی از دلم را عشق فرا گرفته
و نیم دیگرش را شعر
اما تو
نه عشق را می شناسی
نه شعر را
از پشت تمام پنجره های باز و بسته
جستجویت می کنم
اما همیشه دردل من هستی

 

[دِلکَـــــش]

اگر همه ی شیرینی های زمین را
در قطره آبی زلال جمع کنند
به اندازه ی یک بو*سه ، شیرین نمی شود
اگر تمام آبی آسمان را
در برکه ای کوچک جمع کنند
به اندازه ی چشمان تو آبی نیست