هیچ چیز در زندگی شیرینتر از این نیست که کسی انسان را دوست بدارد.
من هر وقت فهمیدهام که مورد محبت کسی هستم،
مثل این بوده است که دست خداوند را بر شانه خویش احساس کردهام ......
میدونی؟ اصلا گور بابای هر چی غم و غصه
هر وقت به تهش رسیدی، به این فکر کن
که هنوز کلی راهِ نرفته داری..
هنوز کلی کافه نرفتی..
هنوز کلی آدم هست که ندیدی..
نرسیده هنوز اون روزی که از تهِ دل بخندی واسه شادیِ حضور اون کسی که خدا آورده وسط زندگیت تا واسه خودت باشه..
نرسیده هنوز اون روزی که سوار ماشینِ مورد علاقهات بشی!
نیومده هنوز اون روزی که با ذوق تو خیابون شهری که دوست داری قدم بزنی!
اره کلی چیزای خوب هست که واسه خودته و هنوز نرسیده!
اگه رسیدی به تهش یه لبخند بزن و واسه حسایی که هیچوقت تجربهاش نکردی، ادامه بده..! برنده کسیه که جا نزده… @zilan @|Bubble|
_او پژواک روح من بود، در طبیعتی محزون.
چشمانش انعکاس پنجره های کلبه متروکی بود در میان مه.
برای حرفهای خنیاگرانه ام پاسخی نداشت.
ستایشهایم را با لبخندی کریمانه میپذیرفت
و باز سر در گریبان خویش فرو میبرد.
من میبخشم، خیلی زود. همیشه هم به خودم میگم «مگه کی هستی که نبخشی؟» اما کاغذ مچاله مثل روز اولش صاف نمیشه. تیکههای متصلشدهی شیشه مثل روز اولش جوش نمیخوره. دیگه پارچهای که وصله دار شد مثل روز اولش یکدست نمیشه. من میبخشم، خیلی زود. اما مگه تیکههای شکستهی این شیشه رو چند بار میشه جوش زد؟ چند بار میشه کسی رو مچاله کرد و از نو صافش کرد و ازش انتظار فراموشی داشت؟ @نیـاز
«من استاد حرف زدن در سکوتم. کل زندگیام در سکوت حرف زدهام و در سکوت تراژدیهای زیادی را با خودم زندگی کردهام. آه که چه قدر بدبخت بودهام. همه طردم کرده بودند. مطرود و فراموش شده و هیچ کس نمیداند، احدی خبر ندارد.»
دمت گرم پسر آدم ها هر چقدر زدن تو بلند شدی ، هر چقدر واست نخواستن تو خواستی ، هر چقدر خسته شدی بیشتر مبارزه کردی ، هر چقدر دوست داشتن تو بیشتر دوستشون داشتی ، هر چقدر نه شنیدی بیشتر جنگیدی . تو بهترینی پسر
چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 5)
دیدن جزئیات