تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
"بِسمِ فاطر الفاطمه"

عنوان اثر: صومعه‌ی سیادت
کاتب: مدیحه
در ژانرِ: مذهبی
به قالبِ: سپید

دیباچه‌ای بر اثر:
میان رگ‌های صداقت تو وزیدی
در عبادت سوسوزنان ستاره رمیدی
تو همان قصه‌ی روانی‌ستی که
در صومعه‌ی پاکی‌ها می‌ریزد
سیادت روحت آخرین برگ سدره‌المنتهی را
در رفعت به حضیض می‌نشاند
آنجا که زهره‌ی ظلمت‌ها و
سپیدی‌ها در فجر دیدگان پیمبر
طلعت می‌‌وزد قصه‌ی تعشق خداوند
در شکفته‌ترین شیار عالم
ز مهر تو، سرور‌النساء می‌‌تراود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر هماهنگی
عضو کادر مدیریت
مدیریت هماهنگی
مدیر ارشد
همیار مدیر
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
‌‌
به نام خالق پیچک‌های باغ واژگان

‌‌
negar_1697269352339_b89o_d0g9.png


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.

قوانین جامع تالار شعر

شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.

درخواست جلد برای مجموعه شعر

پس از گذشت ۱۰ الی ۱۵ پست از مجموعه شعر خود، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید. توجه داشته باشید که مجموعه اشعار تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.

درخواست نقد مجموعه اشعار

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.

درخواست تگ برای اشعار

همچنین پس از ارسال ۲۰ پست پایان مجموعه شعر خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود...

اعلام اتمام مجموعه شعر

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن مجموعه شعر خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود...

درخواست انتقال به متروکه

‌​


مدیریت تالار شعر انجمن کافه نویسندگان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
شیار آوارگی در دیار عشق را
جز سیاهی آکنده از انوار دیدگانت
آموخته نیست
مهر اندوخته در دامان قلبت
سیری چند؟
جثه‌ی عظیم محبت در کوچک‌ترین
رگ‌های جسمت به عالمیان
دیری چند؟
تا که جان محراب را از نوای
عبودیت می‌نوازی
خوشه‌های عطوفت توست
که طعام ایمان را
به جان آدمیان می‌چشاند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
رسته‌ای، از قفس دنیا رسته‌ای
رهایی‌ات میان موج‌های مهری‌ست
که حتی با رفتنت ساحل گناهان‌مان را می‌کوبد
تا که بریزد، تا که ایمان، گوی قداست را
بر جایگه قلب‌مان بجوید
تو همان پروانه‌ای که
به عشق شمع، مسکوت سوخت
بال‌هایت را به دعا باز کردی
تا که ما از سوز گناهان آب نشویم
آن‌قدر تکرر کارت به زیبندگی آغشته بود
که دنیا تاب حُبَّت نداشت
سر آخر میان گلبانگ عشق
کالبدت را در فانی دنیا جا گذاشتی
میان گل‌بارش رحمت، بیداری ابدی را
به آغو*ش جانت چشاندی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
در هیاهوی بی‌مهری آدمیان
سکوت عطوفت در ساحت کردگار
انحنای شلوغی‌ها را گم می‌کند
میان کوچه باغ دل‌های پاک
لاجوردی‌تر از همیشه فرومی‌نشیند
و اینک کوثر نیلی به چنگ
کسرای دین هم منضم او،
در جوار آن کوثر می‌نشیند
آیه‌ای در خفای مالامال از ظهور
بر لبان نیلی کوثر می‌تراود
 
آخرین ویرایش:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
درفش ایمانت در ولادت
نگاهت ثریای زنجیر رسالت
و این‌گونه‌ست که
عطوفت خدا باریده در خانه محمد
هنگامه‌ها می‌بویند نام سکوت
از کرم کرامت باز آمده سخاوت
چشمه‌ها جوشش را در سکون می‌ریزند
و اینک دریا در اقیانوس فقر
دست و پنجه می‌زند
یاس بوی خوش را می‌برد از یاد
طلعت آفتاب در غروب می‌سوزد
و سریر ماه می‌آید به دیدار
همان ناشر الماس‌های آبی در بهار
گویدش زهرا را در نجابت
آیا بیش از او کس دارد طراوت؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
قامت قدمت تو ناپیداست
و لوح محفوظ در ظهور تو
پیشانی به مُهر قلم داده
و اینک مهر سنگین تو را چشیده
توان خاستن به خود مدیده
تا قداست دیرینگی‌ات را
در چشم جهان برویاند
تا عطف مادرِ پدر بودن را
جویده جویده در کام دل‌ها بریزان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
خُردترین بزرگ زنان،
در آبشار روان پاکی‌ها
گویی جامه‌ی جانت شسته شده
که این‌گونه سخنت رنگ نجابت دارد
که این‌گونه نقاب روحت
با نسیم حیا به رق*ص می‌آید
که این‌گونه در جثه‌ی کوچک تو
بزرگی فاطمه بودن گنجانده شده
که این‌گونه پرتوهای محبت
از لابه‌لای سلول‌های قلبت
راه جاری شدن‌
در ترعه‌ی انگشتانت را
از بر می‌شوند
میان سیل این مهر
راه حقارت را گم می‌کنم
عظمت را که بر طاق هفتم نرسیدن‌‌ها گذاشته‌ام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
در جوار ناآرامی‌های پلید دنیا
یک کوثر آرامش تو
شامه‌ی جهان را به بوی دگرگونی
بشارت می‌دهد
و کلام براق چشمانت
سوره‌ی بی‌همتایی خوانَد
در آیت‌ آشفتگی جان‌ها
بحران فراغ‌بالی و تسکین است
وجود ناموجود تو
و انگبین گوارای خنده‌ات به غم‌هامان
جرعه‌ی شیرین شادمانی نوازد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
شاعر انجمن
Sep
402
1,814
103
در نبرد صبح و شام
میان سایه‌ی برجیس و بهرام
بر باله‌ی ستارگان آسمان
چون صدفی، تو در اقیانوس کهکشان
و اینک مانده‌ام در نماز
که چگونه درد تاول‌های پایت را
در صندوق بی‌‌اهمیتی‌اش خالی می‌کند
مانده‌ام در سکوت بلبل که
نوای تسبیح را
در سجده‌های عبادتت گم می‌کند
مانده‌ام در رکوع‌هایی که
تو با او صحبت می‌کنی
اما او با تو.‌‌..
مانده‌ام در شیرینی خواب
در سهمگینی دلچسبش
که چشم‌ بینای آدمیان ربوده
اما ناوردش با تو انیس انهزام بوده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا