مدیر تالار مشاوره + ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
برترین مقامدار سال
خب عزیزم بریم سراغ مشکلات آخر
پارت ۸
-امروز رئیس نیومده.
-خیلی ممنون.
- امروز رئیس نیومده.
- خیلی ممنون.
پارت ۱۲ هم این مشکل دیده شد. بعد از خط فاصله باید فاصله ایجاد بشه.
پارت ۱۰
موهام رو شونه کردم.نمیدونستم
موهام رو شونه کردم. نمیدونستم
بعد از نقطه باید فاصله ایجاد بشه بعد ادامه جمله
گرسنم، خستم، گریم
گرسنهام، خستهام، گریهام
در خصوص اشتباه بالا باید بگم کلماتی که اخرشون به «ه» ختم میشه نباید اون «ه» حذف بشه و بلکه باید (ام، اش، ات و...) به کلمه با نیم فاصله بچسبه و هیچ ربطی به اینکه متن رمان ادبی یا محاوره است نداره این مورد همه جا باید رعایت بشه خوش نویسی.
در خصوص فضاسازی، عزیزم رمان شما به شدت دیالوگ محوره! در این خصوص گفتم باید توصیف کارکتر، فضایی که در اون قرار داره و همچین حالاتی که داره حرف میزنه رو توصیف کنی.
مثلا وقتی نوشتی «چشماش رو زیر کرد و گفت» فقط توصیف حالت کارکتر رو داشتی. حالا همین جملهی تو رو با فضاسازی مکان، شخصیت، حالات و حتی رفتار بهت توضیح میدم. « چشمهای درشت مشکی رنگش رو ریز کرد و در حالی که با انگشت اشاره به منی که روی مبل تک نفرهی مشکی رنگ نشسته بودم اشاره میکرد با لحن مشکوکی گفت»
اینجور توصیفات بهتره!
حالا اینکه یکدفعه ای بیای تمام صورت همتا یا تارا رو توصیف کنی کلیشه و جالب نیست، اما برای اینکه نویسنده بفهمه شخصیت چه چهرهای داره بهتره در مونولوگ هات این شکلی توصیف کنی.
برای درک بهتر ماجرا چند مثال دیگه میگم البته با اسم شخصت های رمان خودت.
حامد دستی تو موهای کوتاه و خرمایی رنگش کشید « اینجا خواننده میفهمه که رنگ موهای حامد چه رنگه»
همتا چشمهای کشیده و حالت دارش رو تو حدقه چرخوند و در حالی که پایین موهای بلند مشکی رنگش بازی میکرد نشست.
و حالا میریم سراغ توصیف مکان، اینکه اتاق همتا یا تارا به چه شکلی هست باید برای خواننده گفته بشه، اما باز هم اینکه اول بیای همه چی رو توصیف کنی جالب نیست. دوباره با خود شخصیت هات میریم جلو
همتا با خستگی روی تخت تک نفرهای که گوشهی اتاق شش متریاش قرار گرفته بود نشست و رو تختی سرمهای رنگ سادهاش رو با خشم و عصبانیت چنگ زد. «اینجا فهمیدیم که اتاق همتا تخت تک نفره با چه رنگ رو تختی داره»
حالا توصیف زمان رو داریم اینکه این برهه از صحبت تارا و همتا در چه زمانی صورت گرفته.
همین جمله که گفته بشه، عقربهها ساعت هشت شب رو نشون میدادن یا هوا رو به تاریکی بود خودش نشون
دهنده توصیف زمان هست.
@Tiam.R
اگر جایی ابهام داشت و موردی داشت بگو تا با هم بیشتر روش تمرکز کنیم
پارت ۸
-امروز رئیس نیومده.
-خیلی ممنون.
- امروز رئیس نیومده.
- خیلی ممنون.
پارت ۱۲ هم این مشکل دیده شد. بعد از خط فاصله باید فاصله ایجاد بشه.
پارت ۱۰
موهام رو شونه کردم.نمیدونستم
موهام رو شونه کردم. نمیدونستم
بعد از نقطه باید فاصله ایجاد بشه بعد ادامه جمله
گرسنم، خستم، گریم
گرسنهام، خستهام، گریهام
در خصوص اشتباه بالا باید بگم کلماتی که اخرشون به «ه» ختم میشه نباید اون «ه» حذف بشه و بلکه باید (ام، اش، ات و...) به کلمه با نیم فاصله بچسبه و هیچ ربطی به اینکه متن رمان ادبی یا محاوره است نداره این مورد همه جا باید رعایت بشه خوش نویسی.
در خصوص فضاسازی، عزیزم رمان شما به شدت دیالوگ محوره! در این خصوص گفتم باید توصیف کارکتر، فضایی که در اون قرار داره و همچین حالاتی که داره حرف میزنه رو توصیف کنی.
مثلا وقتی نوشتی «چشماش رو زیر کرد و گفت» فقط توصیف حالت کارکتر رو داشتی. حالا همین جملهی تو رو با فضاسازی مکان، شخصیت، حالات و حتی رفتار بهت توضیح میدم. « چشمهای درشت مشکی رنگش رو ریز کرد و در حالی که با انگشت اشاره به منی که روی مبل تک نفرهی مشکی رنگ نشسته بودم اشاره میکرد با لحن مشکوکی گفت»
اینجور توصیفات بهتره!
حالا اینکه یکدفعه ای بیای تمام صورت همتا یا تارا رو توصیف کنی کلیشه و جالب نیست، اما برای اینکه نویسنده بفهمه شخصیت چه چهرهای داره بهتره در مونولوگ هات این شکلی توصیف کنی.
برای درک بهتر ماجرا چند مثال دیگه میگم البته با اسم شخصت های رمان خودت.
حامد دستی تو موهای کوتاه و خرمایی رنگش کشید « اینجا خواننده میفهمه که رنگ موهای حامد چه رنگه»
همتا چشمهای کشیده و حالت دارش رو تو حدقه چرخوند و در حالی که پایین موهای بلند مشکی رنگش بازی میکرد نشست.
و حالا میریم سراغ توصیف مکان، اینکه اتاق همتا یا تارا به چه شکلی هست باید برای خواننده گفته بشه، اما باز هم اینکه اول بیای همه چی رو توصیف کنی جالب نیست. دوباره با خود شخصیت هات میریم جلو
همتا با خستگی روی تخت تک نفرهای که گوشهی اتاق شش متریاش قرار گرفته بود نشست و رو تختی سرمهای رنگ سادهاش رو با خشم و عصبانیت چنگ زد. «اینجا فهمیدیم که اتاق همتا تخت تک نفره با چه رنگ رو تختی داره»
حالا توصیف زمان رو داریم اینکه این برهه از صحبت تارا و همتا در چه زمانی صورت گرفته.
همین جمله که گفته بشه، عقربهها ساعت هشت شب رو نشون میدادن یا هوا رو به تاریکی بود خودش نشون
دهنده توصیف زمان هست.
@Tiam.R
اگر جایی ابهام داشت و موردی داشت بگو تا با هم بیشتر روش تمرکز کنیم
آخرین ویرایش توسط مدیر: