معرفی شخصیت های هری پاتر

[شَفَــق]

هری پاتر بدون شک از جذاب‌ترین سری فیلم‌های تخیلی است که هر بیننده‌ای با هر سلیقه‌ای را جذب می‌کند. در طول کتاب و داستان هری پاتر شخصیت های محبوبی نظیر ولدمورت، سریوس بلک؛ دامبلدور و بسیاری شخصیت های دیگر دیده می‌شود که هر شخصیت به‌صورت مجزا جذابیت و لایه‌های پنهان زیادی دارد. بدون شک مجموعه رمان‌های هری پاتر یکی از بهترین شخصیت‌پردازی‌ها در میان رمان‌های تخیلی را دارد که همین هنر نویسنده باعث شده این رمان نه‌تنها رمانی برای نوجوانان باشد، بلکه هر رده سنی گرایش به مطالعه آن داشته باشد.


هری پاتر

شخصیت اصلی و محوری مجموعه فیلم و کتاب هری پاتر، شخص خود اوست که داستان زندگی او بسیار پرفرازونشیب و هیجان‌انگیز است. هری پاتر پسربچه‌ای زاده شده از مادر و پدر جادوگر است که به‌عنوان منجی جامعه جادوگران و چه‌بسا دنیا شناخته می‌شود!
مادر و پدر هری پاتر زمانی که او دو سال داشت به دست لرد ولدمورت یا تام ریدل، کشته می‌شوند. در همین زمان ولدمورت نمی‌تواند یک کودک ۲ ساله را بکشد و مادر هری برای جلوگیری از کشته شدن فرزندش خود را فدا می‌کند. در همین‌جا داستان جدال ولدمورت و هری پاتر آغاز می‌شود.
بر اساس بسیاری از پیشگویی‌ها هری پاتر تنها کسی است که می‌تواند لرد ولدمورت را شکست دهد و او را از بین ببرد. به همین دلیل در طول تحصیل هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز، همه اساتید به او توجه ویژه‌ای دارند و سعی دارند تا او را به‌خوبی برای شکست ورلدمورت تربیت کنند.

 

[شَفَــق]

لرد ولدمورت

ولدمورت به‌عنوان شخصیت بد فیلم و رمان شناخته می‌شود. بدون شک شخصیت ولدمورت یکی از جذاب‌ترین آنتیگونیست های تاریخ ادبیات و سینما است. رالف فاینز در قسمت‌های چهارم تا هشتم نقش ولدمورت را به‌خوبی ایفا کرده است.

ولدمورت تاریک‌ترین و شرورترین جادوگر سیاه است که هدف او از بین بردن جامعه متمدن جادوگری و هری پاتر است. او در مسیرش اساتید زیادی ازجمله دامبلدور و اسنیپ را برمی‌دارد تا به مقصود خود یعنی از بین بردن هری پاتر برسد.

ولدمورت گروهی تخت عنوان مرگ خوارها را تربیت می‌کند و مرگ خوارها لشگر قسم‌خورده ولدمورت هستند.

نکته جالبی که در را*بطه باشخصیت ولدمورت در مسیر فیلم به آن اشاره می‌شود این است که نام اصلی او تام ریدل است که مدتی در مدرسه هاگوارتز درس می‌خوانده است. استعداد تام از همان کودکی بسیار قابل‌توجه بود و اساتید همه او را تحسین می‌کردند.

ولی داستان از آنجایی شروع شد که تام جذب جادوی سیاه شد و تصمیم گرفت با به کار بردن طلسم جان پیچ، یکی از تاریک‌ترین طلسم‌های دنیای جادوگری، جانش را در ۷ شی تقسیم کند تا هیچ‌وقت هیچ‌کس نتواند او را از بین ببرد.

 

[شَفَــق]

سوروس اسنیپ

پروفسور سوروس اسنیپ ابتدا استاد درس معجون بوده است و سپس سمت تدریس درس دفاع در برابر جادوی را در مدرسه هاگوارتز عهده‌دار شد و درنهایت به مقام مدیریت هاگوارتز رسید.

او عهده‌دار یک نقش بسیار مهم، پرخطر و پنهانی در جنگ علیه لرد ولدمورت بود. اسنیپ به‌طور از مادری جادوگر به نام آیلین پرنس و پدری مشنگ (انسان) و غیر جادوگر به نام توبیاس اسنیپ متولد شد. علاوه بر وجود قدرت و ماهیت جادوگری در خانواده اسنیپ، آن‌ها در منطقه‌ای زندگی می‌کرده‌اند.

سوروس اسنیپ به لطف این همسایگی در سن ۹ سالگی با دو فرزند خانواده اونز، یعنی لی‌لی (مادر هری پاتر) و پتونیا آشنا شد و احساس عمیقی از علاقه به لی‌لی اونز را در خود درک کرد و ازاین‌رو با لی‌لی دوست صمیمی شد.

مدت کمی قبل از کشته شدن لی‌لی اونز و جیمز پاتر به دست لرد ولدمورت، اسنیپ موضع خود را تغییر داد و به سمت عضویت در محفل ققنوس گام برداشت و در جنگ جادوگری دوم از اعضای مهم واصلی محفل ققنوس بود

دامبلدور بنا بر دلایل و حقایقی به اسنیپ اعتماد کامل داشت که این دلایل میان آن دو تا زمان مرگشان پایدار ماند. طبق مرگ وی، این دلیل همان عشق و علاقه وی به لی‌لی اونز بوده که موجب تغییر موضع او شده تا به دامبلدور بپیوندد و گامی در مسیر مقابله در برابر لرد ولدمورت بردارد.

ارتباط بین سوروس اسنیپ و آلبوس دامبلدور نوع عجیب و خاصی از وفاداری بوده است؛ تا جایی که اسنیپ حاضر به پذیرش کشتن دامبلدور به درخواست و نظر خود دامبلدور شد.

پیش از کشته شدن دامبلدور، اسنیپ به او قول داد تا دانش آموزان هاگوارتز را در برابر مرگ خواران محافظت کند چون مرگ خواران احتمالاً همان‌طور که وزارت جادوگری را در دست خواهند گرفت، هاگوارتز را نیز به دست خواهند گرفت.

 

[شَفَــق]

سیریوس بلک

سیریوس آخرین فرزند خانواده بلک است. سیریوس یک برادر کوچک به نام ریگولاس و سه دخترخاله به نام‌های بلاتریکس بلک، نارسیسا بلک، آندرومدا بلک دارد. نارسیسا و بلاتریکس نزد خانواده بلک عزیز بودند چون با خانواده‌های خون اصیل بیعت کرده و با مردان جادوگر ازدواج کردند، درحالی‌که آندرومدا نزد آن‌ها بی‌اعتبار بود زیرا با مشنگی به نام تد تانکس ازدواج کرد. برادر کوچک سیریوس، ریگولاس نیز به خاطر پیوستنش به گروه لرد ولدمورت یعنی مرگ خواران مورد تحسین قرار گرفت. سیریوس و آندرومدا به خاندان بلک شباهتی نداشتند. سیریوس از خانواده خود شرمسار بود و خود را بداقبال می‌دانست.

سیریوس با جیمز پاتر (پدر هری) صمیمی بود و با ریموس لوپین و پیتر پتی گرو نیز دوستی داشت.

در سن شانزده‌سالگی سیریوس از خانه فرار کرد تا با خانواده پاتر زندگی کند. این بی‌آبرویی برای خانواده بلک باعث شد که آن‌ها اسم سیریوس را از شجره‌نامه خود خط بزنند. آلفارد بلک، برادر ولبورگ (مادر سیریوس)، با سیریوس همفکری کرد و او را با مقدار زیادی پول یاری داد. ولبورگ با فهمیدن این مسئله نام آلفارد را نیز از شجره‌نامه خانوادگی پاک کرد.

جیمز پاتر دوست صمیمی سیریوس با لیلی اوانز ازدواج کرد که در مراسم عروسی آن دو سیریوس بلک ساقدوششان بود. سیریوس بعدها به‌عنوان پدرخوانده هری پاتر، پسر جیمز انتخاب شد

او بعد از مرگ خانواده‌ی پاتر فهمید رازدار جیمز و لی‌لی یعنی پیتر پتی گرو آن‌ها را به ولدمورت فروخته است. سیریوس برای محافظت ازهری از آزکابان فرار کرد.

وقتی‌که در وزارت جادوگری با مرگ خواران درگیر شده بود توسط دخترخاله خود یعنی بلاتریکس لسترنج کشته شد.

 

[شَفَــق]

آلبوس دامبلدور

دامبلدور مدیر مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز است و نقش بسیار مهمی درکتاب‌های هری پاتر دارد. در کتاب‌های هری پاتر همواره از او به‌عنوان قدرتمندترین جادوگر دنیا یاد می‌شود. آلبوس دامبلدور مؤسس محفل ققنوس است، گروهی که مبارزه علیه لرد ولدمورت و خادمان لرد سیاه یعنی گروه موسوم به مرگ خواران را بر عهده دارد.

دامبلدور در مسیر محافظت از هری و رساندن او به رسالتش، کمک‌های شایانی می‌کند. او کسی است که برای اولین بار به قدرت‌های سیاه تام ریدل یا همان ولدمورت پی می‌برد و سعی می‌کند تا از هاگوارتز در برابر او محافظت کند.

 

[شَفَــق]

هرماینی گرنجر

هرماینی گرنجر در مجموعه کتاب‌های هری پاتر همکلاسی و دوست صمیمی هری پاتر و رو*ن ویزلی است.

او از پدر و مادری متولد شد که هر دو دندان‌پزشک و غیر جادوگر بودند و عده‌ای در جامعه جادوگری به افرادی که والدینشان جادوگر نیستند. او باهوش‌ترین دانش‌آموز در هاگوارتز بود و نمرات عالی در همه درس‌ها می‌گرفت.

رو*ن ویزلی

رو*ن ویزلی،، بهترین دوست هری در مجموعه داستان‌های هری پاتر به شمار می‌آید. او ششمین فرزند خانواده پرجمعیتشان به شمار می‌آید و به همین دلیل، از کمبود اعتمادبه‌نفس رنج می‌برد. در مقایسه با هری که اغلب به دلایل مختلف در مرکز توجه است، به رو*ن معمولاً توجه چندانی نمی‌شود و به همین دلیل گاهی اوقات مشاجراتی بین دو دوست رخ می‌دهد ولی همیشه، این رو*ن است که برای معذرت‌خواهی پیش هری بازمی‌گردد. قد رو*ن از حد معمول بلندتر و صورت او پر از کک‌مک است. او شخصیتی طنزآلود دارد و اغلب طی مواقعی که هری و هرمیون به نظریه‌پردازی‌های دور از ذهن روی می‌آورند، رو*ن سعی می‌کند با شوخی کردن دوستانش را به عالم واقعیت بازگرداند.

دراکو مالفوی

دراکو مالفوی یکی از شخصیت‌های اصلی هری پاتر است پدر او لوسیوس مالفوی یک برگ‌خوار است؛ و مادر او نارسیسا بلک یک اصیل‌زاده از خاندان بلک است. خاله او بلاتریکس لسترنج به مدت سیزده سال در زندان آزکابان بود که بعد ازآنجا فرار کرد و در آخر به دست‌مالی ویزلی کشته شد.

دراکو مالفوی یک اصیل‌زاده پولدار و زیبا است او در ۱۱ سالگی به هاگوارتز فرستاده می‌شود تا جادوگری را به‌خوبی یاد بگیرد. دراکو در ۱۶ سالگی یک مرگ خوار می‌شود و از سوی لرد ولدمورت مأموریت می‌یابد که آلبوس دامبلدور را بکشد و مرگ خواران لرد سیاه را به هاگوارتز ببرد؛ اما به دلیل اینکه قلب کاملاً سیاهی ندارد و ناخواسته این سرنوشت را از سمت پدرش دارد و نمی‌خواهد آسیبی به دامبلدور بزند.