منبع عشق خدا

[Aras]

مردمان بسیاری هستند که ذات حقیقی خود را فراموش کرده اند. ما همه تکه ای از روح خدا هستیم پس اصولا تمام اخلاقیات خداوند باید در ما نیز وجود داشته باشد. محبت ، بخشش، فضل، خوبی، مهربانی..
اما اکثرا افراد دارای کینه، تنفر، بدنام کردن یکدیگر، انتقام، دشمنی..هستند. حال سوال پیش می‌آید مایی که ذات حقیقیمان از خداست پس برای چه دارای چنین اخلاقیاتی هستیم؟ خب جواب این است..
ما مانند یک قطره آب از دریای بزرگیم. این قطره زمانی که از دریا جدا می‌شود ممکن است به باتلاق، آب‌های کثیف، لجن‌ها و...راه پیدا کند

 

[Aras]

پس متوجه شدیم که اگر قطره‌ای از دریا جدا شود ممکن است به خیلی جاها برود. حال هدف اصلی ما چیست؟ بازگشت به دریا. ما همیشه چنین سخنانی را می‌شنیدیم اما معنیا حقیقی و عمیق آن را نمی‌دانستم.
(هدف از زندگی بازگشت به خداست)
همیشه می‌گفتیم با مرگ به خدا نزدیک می‌شویم. یا چنین افکاراتی بود که می‌گفتیم اینکونه به خدا بازمی‌گردیم. اما حال معنای حقیقی آن را می‌گویم! معنایش درواقع این است که باید به ذات الهی خود بازگردیم به دریا برگردیم و نیرویمان را با نیروی الهی خداوند یکی سازیم. زمانی که به ذات الهی خود که از روح خدا ایجاد شده بازگردیم دیگر حسادت، طمع، تهمت، دروغ نفرت و...پایان می‌یابد. چرا؟ چون اگر به ذات الهی خود بازگردیم همچو خدا رفتار خواهیم کرد! هرچند درون ما نفسی وجود دارد که مارا از این عمل باز می‌دارد و سعی دارد مارا خشمگین کند و از این منبع الهی دور کند. حتی شی*طان دورن انسان با تقوا راه ندارد اما نفس همیشه هست تا زمان مرگ! ما در زندگی یعنی توسط دونفر شی*طان و نفس امتحان و وسوسه می‌شویم برای همین جیگاه ما از تمام مخلوقات بالاتر است
یک مثال از وسوسه‌های نفس را می‌زنم..

 

[Aras]

شما قصد دارید در آرامش بنشینید و با خدای خود سخن بگویید
.
خواهر ، مادر ، برادر، و...یا هر شخص دیگری می‌آید و با برخوردش شما را خشمگین می‌کند. او سخنان بدی می‌گوید و شما را آزار می‌دهد. کار نفس این است که به شما بگوید فحش بده..فریاد بزن..کتک بزن..اینگونه می‌شود که شما از منبع الهی خداوند دور می‌شوید و باز همان فرد پرخاشگر می‌شویم!
دقت کنید که زمانی که می‌خواهید به منبع الهی و آرامش الهی برسید بیشتر مردم و اطرافیان قصد خشمگین ساختن شما را دارند چون کسی دوست ندارد شما به منبع الهی برسید! پس به یاد داشته باشید در رسیدن به این منبع الهی و یکی شدن با خداوند شما تنها هستید! نه پدر نه مادر نه دوست و نه هیچ کس دیگری با شما نیست شما باید تنهایی این مسیر را طی کنید!
چرا؟
چون اگر شما به منبع وصل شوید چهره نورانی‌ای خواهید داشت و قدرت شما با خداوند یکی خواهد شد! می‌توانید درهوا معلق شوید و به قانون جاذبه زمین غلبه کنید ، می‌توانید شفادهنده باشید، می‌توانید بسیاری از نیروها و قدرت‌ها را داشته باشدی و در اینجا عزیزترین فرد شماهم می‌تواند دشمن شما شود پس مراقب باشید!
وصل شدن به منبع الهی کار برخی انسان‌ها یا انسان‌های خاصی نیست همه انسان‌های عادی می‌توانند به منبع الهی وصل شوند اما چرا انسان‌های کمی به این منبع دست رسی دارند؟
چون همه در تهمت و غیبت و نفرت و دروغ و...غرق شدند و قصد رها شدن از آن را ندارد گویا معتاد چنین رفتاری شدند!
همچنین برخی انسان‌ها هستند که قلبشان قفل شده. می‌گویند ما بهترین انسانیم و راه پیامبران را می‌رویم در حالی که از خود خبر ندارد به عبارتی
گناهکار هیچ گاه نمی‌گوید من گناهکارم او سعی در گول زدن خود و اطرافیان است!
با سخنی کلی این بخش را تمام می‌کنم.
(هرشخص عادی ای اگر می‌خواهد می‌تواند به منبع الهی وصل شود و در این راه باید تنها باشد همچنین وقتی سعی در رسیدن به منبع الهی و عشق خدایی دارد موانع و سختی‌های بسیاری را خواهد داشت باید از آنها سربلند و موفق بیرون بیاید! در این راه نباید ناامید شوید یا نباید بگویید داشتن چنین نیرویی یا رسیدن به خدا غیرممکن است، درواقع در این جهان پر از معجزه همه چیزممکن است فقط باید نگاهمان را از مادیات به سوی معنویات سوق دهیم، باید سه سخن نفس خود گوش ندهیم و با احترام سخنش را رد کنیم! هیچ‌گاه نباید از رسیدن به آرامش دست بکشیم خدا در قلب ما و وجود ما همیشه جریان دارد)
در بخش بعد راه رسیدن به منبع عشق را می‌گویم

 

[Aras]

اولین قدم رسیدن به آرامش است
دشنامت می‌دهد؟ باشد
فحش می‌دهند ؟ باشد
تهمت می‌زنند؟
دروغ می‌گویند؟ کتک می‌زنند؟
باشد مهم نیست. از شر چنین انسان هایی به خدا پناه ببر و از کنارشان رد شو بدون دادن دشنامی بدون کتک زدنی فقط نفس عمیقی بکش و آرام باش بدان خدا جزای آنان را می‌دهد و همیشه کنارت است! بدان دوستت دارد و رهایت نمی‌کند. بدان خدا همیشه هست و تو میان این افراد تنها نیستی!
می‌داینم خشمگین نشدن و حفظ آرامش بسیار بسیار سخت است اما
برای رسیدن به بهترین ها باید سختی بکشی
پیامبران و امامان چه سختی‌هایی که نکشیدند؟
شاید بگویی آنها پیامبر و امام بودند من چه هستم؟
اما من می‌گویم آنها انسان بودند و ما نیز انسانیم ما همه بندگان خداییم و باید برای رسیدن به او سختی‌ها را تحمل کنیم.
باید مقام و جایگاهمان را نزد خدا بالا ببرینم تا کی می‌خواهیم ساده و عادی زندگی کنیم؟
برای ترقی نیاز است گاهی
برخلاف دیگر انسان‌ها و برخلاف
جهت رودخانه حرکت کنیم
(پس اولین قدم حفظ آرامش شد)

 

[Aras]

دومین قدم بخشیدن است آری بخشیدن
بخشیدن تمام کسایی که در حق شما ظلم کرده‌اند و شمارا مورد آزار و اذیت قرار دادند. با بخشیدن آنها کینه و نفرت و ناراحتی را از دلتان پاک می‌کنید. و درواقع آنها را به خدا می‌سپاریت اما خود از شر این احساسات تیر که مانع رسیدن به خداوند می‌شود رها می‌سازید.
دیگر از کسی کینه ندارید همه را دوست می‌بینید. این دید بهتر است یا تنفر از همه انسان‌ها؟
ببخشید تک تک انسان‌هایی که در حق شما بد کردند...حتی قاتل جانتان را نیز ببخشید همانگونه که امم حسین گفت اینان را ببخش این مشرکان نمی‌دانند چه می‌کنند!
همانطور که حضرت یوسف گفت خداوندا برادرانم را ببخش !
و شما نیز باید آنگونه پاک باشید و از ته دل ببخشید.
نمی‌گویم اسان است درواقع برخی زخم‌ها ترمیم نمی‌شوند اما اگر عشق خدایی باشد همه چیز ترمیم شدنی است.
شما برای رسیدن به خدا و عشق او باید کینه و ناراحتی و دشمنی را کنار بکشید.
برای رسیدن به خداوند این کارها سخت نمی‌شود فقط هدفتان را ببینید و بگویید به خاطر خدا من همه انسان‌هایی که در حقم ظلم کردند می‌بخشم!
همچنین در حق هرشخصی که بدی کرده‌اید باید از او معذرت خواهی کنید و حلالیت بخواهید چون اگر شخصی از شما دلگیر باشد رسیدن به خدا سخت می‌شود