?میان داستان عالی?
این آموزشها اختصاصی انجمن کافه نویسندگان هستند و هرگونه کپیبرداری از آن حتی با ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
گرچه اولین کلمه تا آخرین کلمه هر داستانی، اهمیت حیاتی دارد، بخش میانی داستان دارای اهمیتی ویژه است. قهرمان داستان به چه موضوعی باید اهمیت بدهد؟ چیزی که او برای به دست آوردن یا حفظ کردن آن، اهمیت زیادی قائل است، در این بخش داستان قرار دارد. این چیز میتواند به دست آوردن یا حفظ قلب همسر محبوبش یا محل مخفی ماهیگیریش باشد.
این موضوع باید برای خواننده قابل قبول باشد، به علاوه نباید آن را دفعتا مطرح کنید. بلکه به طورمکرر به خاطر خواننده بیاورید که چگونه آن موضوع برای شادی شخصیت اصلی شما، حیاتی است. به این ترتیب آنها این موضوع را به خاطر خواهند داشت. شما اهمیت موضوع را در میانه داستان جا می اندازید. اما چگونه این کار را میکنید؟ صرفا با گفتن اینکه، امر فوق برای شخصیت مهم است، این کار را انجام نمیدهید؛ بلکه حوادث را طوری ترتیب میدهید که آن را نشان دهند و ثابت نمایند.
یعنی طراحی رفتار مناسب برای شخصیت اصلی، در قطعات میانی داستان، بیشتر میتواند منظورتان را برآورده سازد تا گذاردن حرفهایی در دهان او.
مردی را در نظر بگیرید که اسب مورد علاقهاش به داخل یک نهر خروشان افتاده است. اگر او با وحشت فریاد بکشد، بیشتر تحت تأثیر علاقهاش به حیوان قرار میگیریم یا اگر به دنبال اسب به رغم به خطر افتادن حتمی زندگیاش خودش را به داخل آب بیندازد؟
قطعات قوی و پر رنگ و حوادثی برای ساختن میانه داستان در بیشتر موارد، حاصل طراحی و نشا کردن و پرورش دادن میباشد و پس از مدتهای طولانی، سرانجام روزی به صورت چیزهایی از جنس تجارب، تلاشها و قضاوتهای شخصی، ظاهر خواهند شد. یا ممکن است زاییدهٔ یک لحظه الهام از آسمان در ضمیر آگاهتان باشد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد دربرابر فرشته اختصاصی خویش کرنش کنید و بیشتر از پیش کار کنید.
زیرا میانهٔ داستان بسیار مهم هستند و چندان بیراهه نیست اگر آنها را قلب هر داستانی بدانید. جایی که داستان نیرو و عمق مییابد و در طی آن زنده و جاندار میشود.
د.و. سواین
? فنون آموزش داستان کوتاه
ترجمه و گردآوری: رضا فرد
این آموزشها اختصاصی انجمن کافه نویسندگان هستند و هرگونه کپیبرداری از آن حتی با ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
گرچه اولین کلمه تا آخرین کلمه هر داستانی، اهمیت حیاتی دارد، بخش میانی داستان دارای اهمیتی ویژه است. قهرمان داستان به چه موضوعی باید اهمیت بدهد؟ چیزی که او برای به دست آوردن یا حفظ کردن آن، اهمیت زیادی قائل است، در این بخش داستان قرار دارد. این چیز میتواند به دست آوردن یا حفظ قلب همسر محبوبش یا محل مخفی ماهیگیریش باشد.
این موضوع باید برای خواننده قابل قبول باشد، به علاوه نباید آن را دفعتا مطرح کنید. بلکه به طورمکرر به خاطر خواننده بیاورید که چگونه آن موضوع برای شادی شخصیت اصلی شما، حیاتی است. به این ترتیب آنها این موضوع را به خاطر خواهند داشت. شما اهمیت موضوع را در میانه داستان جا می اندازید. اما چگونه این کار را میکنید؟ صرفا با گفتن اینکه، امر فوق برای شخصیت مهم است، این کار را انجام نمیدهید؛ بلکه حوادث را طوری ترتیب میدهید که آن را نشان دهند و ثابت نمایند.
یعنی طراحی رفتار مناسب برای شخصیت اصلی، در قطعات میانی داستان، بیشتر میتواند منظورتان را برآورده سازد تا گذاردن حرفهایی در دهان او.
مردی را در نظر بگیرید که اسب مورد علاقهاش به داخل یک نهر خروشان افتاده است. اگر او با وحشت فریاد بکشد، بیشتر تحت تأثیر علاقهاش به حیوان قرار میگیریم یا اگر به دنبال اسب به رغم به خطر افتادن حتمی زندگیاش خودش را به داخل آب بیندازد؟
قطعات قوی و پر رنگ و حوادثی برای ساختن میانه داستان در بیشتر موارد، حاصل طراحی و نشا کردن و پرورش دادن میباشد و پس از مدتهای طولانی، سرانجام روزی به صورت چیزهایی از جنس تجارب، تلاشها و قضاوتهای شخصی، ظاهر خواهند شد. یا ممکن است زاییدهٔ یک لحظه الهام از آسمان در ضمیر آگاهتان باشد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد دربرابر فرشته اختصاصی خویش کرنش کنید و بیشتر از پیش کار کنید.
زیرا میانهٔ داستان بسیار مهم هستند و چندان بیراهه نیست اگر آنها را قلب هر داستانی بدانید. جایی که داستان نیرو و عمق مییابد و در طی آن زنده و جاندار میشود.
د.و. سواین
? فنون آموزش داستان کوتاه
ترجمه و گردآوری: رضا فرد
آخرین ویرایش توسط مدیر: