نقد شورا نقد اولیه رمان دیوهای بیگانه|آیناز تابش

[ساعت دار]

با سلام و عرض وقت بخیر



نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.

منتقد اثر شما:
@سادات.۸۲

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!


* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.


* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.


با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.

تاپیک جامع شکایات



به امید موفقیت روز افزون شما

تیم مدیریت تالار نقد​

 

[ساعت دار]

نام رمان: دیوهای بیگانه
نام نویسنده: آیناز تابش
ژانر: درام، تراژدی، اجتماعی، عاشقانه، فانتزی
ناظر: @@TWCA
خلاصه: قاضی شهر قضاوت شطرنجی را در پیش گرفته است: مهره‌های سفید خوب و دوستند و مهره‌های سیاه بد و دشمن. افکارش مطلق است؛ بدها تا ابد عذاب می‌کشند و خوب‌ها لذتی ازل‌وار در پیش دارند. بدهایی که گویا بد زاده شدند و بد زندگی می‌کنند؛ اما هرگز قرار نیست بمیرند. دیوها در قاب عکس قضاوت قاضی حبس می‌شوند و تا ابد در آن رنج می‌کشند. ترحم برای بدها مضحک است و گناهکار نامیدن خوب‌ها ممنوع. قاضی تنها لکه‌ی ننگین سیاهی را روی پارچه‌ی زندگی‌شان می‌بینند و به یاد نمی‌آورد دست‌شان از چه لرزید که جوهر پلیدی را روی سفیدی‌ها ریختند. غبار فراموشی روی شهر نشسته و تنها او در بالاترین اتاق برج نظاره‌گر این قصه و تک تک تار و پودهایش است...

تاثیرگرفته از رمان بیگانه_آلبرکامو​

 

[سادات.۸۲]

ارکان‌های نقد اولیه شورا | رمان دیو های بیگانه
@Violet Winslet ​

ارکان‌های اولیه نقد
۱. عنوان رمان
عنوان رمان شامل دیو های بیگانه است. در نگاه اول خیلی عجیب و فانتزی به نظر می رسد. دیو خودش بیگانه است و از نظر مردم رویا و فانتزی به حساب می آید اما نویسنده در کنارش باز کلمه ی بیگانه را آورده. چه هدفی داشته است؟ ایا می خواهد بگوید دیو ها واقعا بیگانه هستند و تاکید بیشتری بکند یا نه، شاید هدفش چیز دیگری است. شاید دیو آن دیوی که ما گمان می کنیم نیست. در نهایت پیچیدگی و جذابیت اسم رمان، متاسفانه جذابیتی برای جذب مخاطب ندارد. منظور چیست؟ به طور مثال اگر مخاطبی میان صد رمان در حال جست و جوی رمان جدیدی برای مطالعه باشد، ایا این رمان با این عنوان توجه وی را جلب می کند یا خیر؟ البته نمی شود گفت به طور قطع جذاب نیست. در هر حال من تایید می کنم و به نظرم نیازی به تعویض عنوان نیست. زیرا با محتوای جالب رمان هماهنگی بسیار زیادی دارد.

۲. ژانر رمان
ژانر های رمان شامل درام، تراژدی، اجتماعی، عاشقانه، فانتزی هستند. مشکل اصلی این است که در شروع رمان ما شاهد اتفاقات معمایی و هیجان انگیز هستیم. پس ژانر معمایی در ابتدا باید قرار بگیرد که متاسفانه اصلا در بین ژانر های انتخابی نویسنده نیست. در نگاه دوم شخصیت ما کار اشتباهی کرده و دنبالش هستند، دختری که زمانی عاشق وی بوده است هم دیگر بیخیالش شده است، ایا نباید شامل ژانر جنایی شود؟ در نهایت شخصیت تاکید دارد تا نزد ساعت دار برود، کسی که مرموز است و این باعث می شود ژانر فانتزی در نوبت سوم قرار بگیرد. مشکل دیگری هم هست. اسم رمان فانتزی می باشد ولی ژانر اخری که نویسنده انتخاب کرده است فانتزی دیده می شود!

۳. خلاصه رمان
خلاصه به خوبی محتوای رمان را در بر میگیرد. می خواهد بگوید در این داستان همه چیز مطلق است. سفید فقط سفید است و سیاه همیشه سیاه. این به شدت عالی است و در همان نگاه اول به مخاطب میگوید اینجا تفاوت زیادی بین دیگر رمان ها ایجاد می شود. ایده ی جدید از همان اول مشخص است.

۴. جلد رمان
رمان فاقد جلد است.

۵. مقدمه
مقدمه در عین انکه همراه خلاصه است اما حرف دیگری هم برای گفتن دارد. اندکی گیج کننده اما جذابیت کافی را داراست. می خواهد بگوید دیدید گفتیم اینجا سیاه و سفید مطلق هستند؟ اکنون بدانید که اینجا حتی کسی نمی داند چرا سیاه و سفید مطلق است! متن مفهوم خیلی جالبی دارد و باید به نویسنده برای نوشتن این متن احسنت گفت.

ساختمان کلی رمان
۱‌. شروع رمان
شروع رمان با روایتی هیجان انگیز و پر تنش همراه بود. شخصیت رمان در حال فرار به خانه ی عشقش پناه می آورد. کسی که قبل تر گفته بود اگر روزی تو دیو شوی هم کنارت می مانم. اما در کمال حیرت او دیگر کنارش نیست. مخاطب در نگاه اول مشتاق است بداند شخصیت مگر چه کرده است؟ سوال دوم این است که اصلا ساعت دار کیست؟ در کل بخواهم نظر اصلیم را بگویم می شود گفت شروع این رمان بهترین شروع در نوع خودش بود.

۲. میانه رمان
میانه رمان حتی جذابیت بیشتری نسبت به شروع رمان دارد. تا قبل از رسیدن به ساعت دار گمان می کردیم شخصیت دچار یک شکست عشقی عمیق شده و تا اخر رمان ما درگیر انتقام و درد او هستیم. اما با حضور دختری در نزد ساعت دار، خواننده ذوق بیشتری برای ادامه دادن رمان پیدا می کند. به حتم ماجرا به همین سادگی نیست.

ارکان‌های پایانی
۱. ایرادات نگارشی
ایراداتی ندیدم.

۲. سخن منتقد
رمان به شدت از نظر ایده پتانسیل بالایی دارد، از طرفی هم روایت نسبتا برای ایده خوب بود. اما نویسنده ی عزیز حواستان باشد که مخاطب را با روایت های درهم گیج نکنید. این اصلا خوب نیست.

۳. توصیه‌های منتقد
از نوشتن حروف لاتین در متن فارسی جدا خود داری کنید. برای حروف لاتین حتما پانویس بذارید. اصلا مناسب نیست که در میان متن فارسی حروف لاتین دیده شود.

موفق باشید. ​

 

[ساعت دار]

ارکان‌های نقد اولیه شورا | رمان دیو های بیگانه
@Violet Winslet ​

ارکان‌های اولیه نقد
۱. عنوان رمان
عنوان رمان شامل دیو های بیگانه است. در نگاه اول خیلی عجیب و فانتزی به نظر می رسد. دیو خودش بیگانه است و از نظر مردم رویا و فانتزی به حساب می آید اما نویسنده در کنارش باز کلمه ی بیگانه را آورده. چه هدفی داشته است؟ ایا می خواهد بگوید دیو ها واقعا بیگانه هستند و تاکید بیشتری بکند یا نه، شاید هدفش چیز دیگری است. شاید دیو آن دیوی که ما گمان می کنیم نیست. در نهایت پیچیدگی و جذابیت اسم رمان، متاسفانه جذابیتی برای جذب مخاطب ندارد. منظور چیست؟ به طور مثال اگر مخاطبی میان صد رمان در حال جست و جوی رمان جدیدی برای مطالعه باشد، ایا این رمان با این عنوان توجه وی را جلب می کند یا خیر؟ البته نمی شود گفت به طور قطع جذاب نیست. در هر حال من تایید می کنم و به نظرم نیازی به تعویض عنوان نیست. زیرا با محتوای جالب رمان هماهنگی بسیار زیادی دارد.

۲. ژانر رمان
ژانر های رمان شامل درام، تراژدی، اجتماعی، عاشقانه، فانتزی هستند. مشکل اصلی این است که در شروع رمان ما شاهد اتفاقات معمایی و هیجان انگیز هستیم. پس ژانر معمایی در ابتدا باید قرار بگیرد که متاسفانه اصلا در بین ژانر های انتخابی نویسنده نیست. در نگاه دوم شخصیت ما کار اشتباهی کرده و دنبالش هستند، دختری که زمانی عاشق وی بوده است هم دیگر بیخیالش شده است، ایا نباید شامل ژانر جنایی شود؟ در نهایت شخصیت تاکید دارد تا نزد ساعت دار برود، کسی که مرموز است و این باعث می شود ژانر فانتزی در نوبت سوم قرار بگیرد. مشکل دیگری هم هست. اسم رمان فانتزی می باشد ولی ژانر اخری که نویسنده انتخاب کرده است فانتزی دیده می شود!

۳. خلاصه رمان
خلاصه به خوبی محتوای رمان را در بر میگیرد. می خواهد بگوید در این داستان همه چیز مطلق است. سفید فقط سفید است و سیاه همیشه سیاه. این به شدت عالی است و در همان نگاه اول به مخاطب میگوید اینجا تفاوت زیادی بین دیگر رمان ها ایجاد می شود. ایده ی جدید از همان اول مشخص است.

۴. جلد رمان
رمان فاقد جلد است.

۵. مقدمه
مقدمه در عین انکه همراه خلاصه است اما حرف دیگری هم برای گفتن دارد. اندکی گیج کننده اما جذابیت کافی را داراست. می خواهد بگوید دیدید گفتیم اینجا سیاه و سفید مطلق هستند؟ اکنون بدانید که اینجا حتی کسی نمی داند چرا سیاه و سفید مطلق است! متن مفهوم خیلی جالبی دارد و باید به نویسنده برای نوشتن این متن احسنت گفت.

ساختمان کلی رمان
۱‌. شروع رمان
شروع رمان با روایتی هیجان انگیز و پر تنش همراه بود. شخصیت رمان در حال فرار به خانه ی عشقش پناه می آورد. کسی که قبل تر گفته بود اگر روزی تو دیو شوی هم کنارت می مانم. اما در کمال حیرت او دیگر کنارش نیست. مخاطب در نگاه اول مشتاق است بداند شخصیت مگر چه کرده است؟ سوال دوم این است که اصلا ساعت دار کیست؟ در کل بخواهم نظر اصلیم را بگویم می شود گفت شروع این رمان بهترین شروع در نوع خودش بود.

۲. میانه رمان
میانه رمان حتی جذابیت بیشتری نسبت به شروع رمان دارد. تا قبل از رسیدن به ساعت دار گمان می کردیم شخصیت دچار یک شکست عشقی عمیق شده و تا اخر رمان ما درگیر انتقام و درد او هستیم. اما با حضور دختری در نزد ساعت دار، خواننده ذوق بیشتری برای ادامه دادن رمان پیدا می کند. به حتم ماجرا به همین سادگی نیست.

ارکان‌های پایانی
۱. ایرادات نگارشی
ایراداتی ندیدم.

۲. سخن منتقد
رمان به شدت از نظر ایده پتانسیل بالایی دارد، از طرفی هم روایت نسبتا برای ایده خوب بود. اما نویسنده ی عزیز حواستان باشد که مخاطب را با روایت های درهم گیج نکنید. این اصلا خوب نیست.

۳. توصیه‌های منتقد
از نوشتن حروف لاتین در متن فارسی جدا خود داری کنید. برای حروف لاتین حتما پانویس بذارید. اصلا مناسب نیست که در میان متن فارسی حروف لاتین دیده شود.

موفق باشید. ​

ممنونم سادات عزیزم
نقدت عالی بود
خصوصا در زمینه ژانر من گیج شده بودم که اولویتا رو چطور قرار بدم و آیا باید ژانر جنایی معمایی هم بذارم یا نه و خیلی کمک کردی
خسته نباشی فوق‌العاده بود

 

[سادات.۸۲]

ممنونم سادات عزیزم
نقدت عالی بود
خصوصا در زمینه ژانر من گیج شده بودم که اولویتا رو چطور قرار بدم و آیا باید ژانر جنایی معمایی هم بذارم یا نه و خیلی کمک کردی
خسته نباشی فوق‌العاده بود

خواهش بانو
فقط سعی کن ژانر هات رو شلوغ نکنی. کلا سه ژانر اصلی رو بنویس

 

[ساعت دار]

خواهش بانو
فقط سعی کن ژانر هات رو شلوغ نکنی. کلا سه ژانر اصلی رو بنویس

عه
یعنی درام و تراژدی و اجتماعیو حذف کنم؟
آخه شامل اونا هم میشه
اصلا انگار این رمان شامل همه ژانرا هست

 

[سادات.۸۲]

عه
یعنی درام و تراژدی و اجتماعیو حذف کنم؟
آخه شامل اونا هم میشه
اصلا انگار این رمان شامل همه ژانرا هست

ببین شاید رمانی شامل 12 ژانر باشه اما ایا درسته که تموم 12 ژانر رو توی پست اولش بنوسی؟ مخاطب ها فراری میشن. فکر می کنن او این دیگه چه رمان قاطی ای هست.
اصولا سه ژانر اولیه گفته میشه که بیشترین حضور رو در رمان داره. طبق چیزی که دیدم شما می تونی ژانر معمایی، فانتزی و عاشقانه رو توش قرار بدی. اگر عاشقانه ای به اون صورت نداره از درام استفاده کن.

 

[ساعت دار]

ببین شاید رمانی شامل 12 ژانر باشه اما ایا درسته که تموم 12 ژانر رو توی پست اولش بنوسی؟ مخاطب ها فراری میشن. فکر می کنن او این دیگه چه رمان قاطی ای هست.
اصولا سه ژانر اولیه گفته میشه که بیشترین حضور رو در رمان داره. طبق چیزی که دیدم شما می تونی ژانر معمایی، فانتزی و عاشقانه رو توش قرار بدی. اگر عاشقانه ای به اون صورت نداره از درام استفاده کن.

راست میگویی
خودمم دقیقا همین حسو دارم که این چه چیز قاطی پاطی‌ایه نوشتم
دستت درد نکند

 

[سادات.۸۲]

راست میگویی
خودمم دقیقا همین حسو دارم که این چه چیز قاطی پاطی‌ایه نوشتم
دستت درد نکند

خواهش لاو