نقد شورا نقد اولیه رمان سراب مرگبار | امیراحمد

[سادات.۸۲]

با سلام و عرض وقت بخیر

نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.

منتقد اثر شما: @سادات.۸۲

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.

تاپیک جامع شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما

تیم مدیریت تالار نقد​

 

[سادات.۸۲]

نام رمان: سراب مرگبار
نام نویسنده: امیر‌احمد
ژانر: فانتزی، ترسناک، پلیسی
ناظر: @yasaman.Bahadory
خلاصه: باد بدن بی‌جانم را با ضربات و سیلی‌های شلاق‌مانندش نوازش می‌دهد، مهی از مرگ و تاریکی ساختمان‌های سوخته و خیابان‌‌های محو شده را تسخیر کرده است، در‌ها بی‌اراده تکان می‌خورند، چشمانی از حرص و طمع من را زیر نظر گرفته‌اند، بی‌توجه به آن‌ها از کنار اجسادی بی‌جان بر روی زمین عبور می‌کنم و با تغییر دادن مسیرم به ناکجا آباد می‌روم. اما بعد از رهایی چگونه پرده از این راز خوفناک و عجیب بردارم؟

در حال تایپ - رمان سراب مرگبار | امیر‌احمد

نام رمان: سراب مرگبار نام نویسنده: امیر‌احمد ژانر: فانتزی، ترسناک، پلیسی ناظر: @yasaman.Bahadory خلاصه: باد بدن بی‌جانم را با ضربات و سیلی‌های شلاق‌مانندش نوازش می‌دهد، مهی از مرگ و تاریکی ساختمان‌های سوخته و خیابان‌‌های محو شده را تسخیر کرده است، در‌ها بی‌اراده تکان می‌خورند، چشمانی از حرص...

forum.cafewriters.xyz

​

 

[سادات.۸۲]

نقد اولیه شورا | رمان سراب مرگبار
@امیر احمد ​

عنوان:
اسم رمان شامل دو کلمه سراب و مرگبار است. باید بگویم حقیقتا در ابتدای رمان به نظرم اسم جذب کننده‌ای نبود که با محتوا همخوانی نداشت. هرچند جلوتر کاملا متوجه‌ی همخوانی اسم با محتوا شدم و باید به نویسنده برای انتخاب همچین اسمی احسنت گفت. مشکلی در اسم رمان به هیچ وجه دیده نشد. در را*بطه با جذب مخاطب هم تا حدودی کار خود را انجام داده است.

ژانر:
سه ژانر فانتزی، ترسناک و پلیسی توسط نویسنده انتخاب شده است. توصیه بنده این است که ژانر معمایی اضافه گردد در ابتدا سپس فانتزی در پشت آن قرار بگیرد. زیرا رمان از همان شروع به شدت مبهم و گیج کننده بود. در را*بطه با ژانر پلیسی نیز بهتر است ژانر جنایی قرار بگیرد. زیرا کارآگاه ها اکثرا در جنایت ها حضور دارند. همچون قتل، کشتار دسته جمعی و غیره.

خلاصه:
خلاصه قبل از مطالعه محتوای رمان به شدت عجیب است. اما پس از خواندن چند پارت کاملا همخوانی آن با رمان را درک می کنیم. جذابیت خلاصه تأثیر بسیار زیادی برای جذب مخاطب دارد.

مقدمه:
مقدمه یکم از نظر خوانش، مشکل دارد. روان نیست و برای همین خواننده سعی می کند آن را درست بخواند و اصلا حواسش از محتوایی که مقدمه می خواهد بگوید پرت می‌شود. بهتر است کمی ویرایش شود تا جملات نظم بیشتری پیدا کنند.

جلد:
جلد کاملا با فضای رمان همخوانی داشت. هیچ مشکلی نیست. حتی فونت هم به شدت با فضای داستان هماهنگ است.

آغاز:
شروع رمان اندکی ضعیف بود. در چند پارت اول به شدت همه چیز درهم برهم نوشته شده بود. شاید بهتر است نویسنده فکری برای این درهم‌تنیدگی بکند زیرا شاید نیمی از خواننده هایش را بحر همین نقص از دست بدهد. گیج بودن در همان اول رمان خواننده را می ترساند. هرچند که بعدا محتوا روان شد.

میانه:
میانه رمان به شدت جالب بود. به خصوص وقتی به اون مادر و پسر هایش رسیدیم. یا وقتی به شهر رویاها رسید. حقیقتا در ابتدا رمان کشش نداشت اما پس از رسیدن به میانه کشش رمان به شدت زیاد شد. ای کاش از همان اول اینقدر کشش داشت.

شخصیت‌پردازی:
شخصیت پردازی طبق گفته قبل بنده، در ابهام قرار داشت. و البته که برای رمانی جنایی، معمایی کاملا این ابهام پذیرفته است. حتی باید بررسی کرد که آیا نویسنده به خوبی توانسته است این ابهام را نگه دارد یا خیر که باید بگویم بله توانسته است. کم کم با روشن شدن حقیقت ماهم با شخصیت ها آشنا شدیم.

توصیفات (لباس/مکان/چهره/زمان):
خب در رمان های معمایی نباید توصیفات کامل باشند زیرا در آن صورت دیگر رمان معمایی نیست. اما نسبت به اینکه ژانر فانتزی هم در لیست ژانر ها قرار داشت، نویسنده به خوبی تعادل توصیفات در این دو ژانر را حفظ کرده بود. حقیقتا استفاده از دو ژانر معمایی و فانتزی واقعا شجاعت می خواهد زیرا به شدت سخت است.

باورپذیری:
جهان داستان جدید است، با آن‌که انگار یک اتفاق آخرالزمانی رخ داده است اما جهان رمان باورپذیر بود. مشکلی در آن دیده نشد.

کشمکش و تعلیق:
در ابتدای رمان کشمکش دیده نشد، فقط ابهام بود. اما پس از گذر از چند پارت کشمکش زیادی دیده شد و تا کنون که حدود ۲۰ و خورده ای پارت نهاده شده است، هنوز کشمکش به خوبی در جریان است.

ایده:
ایده به شدت جالب و تأثیر گذار است. از آن ایده هایی که گاهی باید بنشینید و واقعا به رخ دادنش فکر کنید.

علائم نگارشی:
مشکلات و اشتباهات تایپی دیده شد.

توصیه منتقد:
تنها توصیه ای که دارم، روان تر کردن قلم شما است. جمله های طولانی و پیوسته باعث افت سطح قلم می شود.
نکته دیگر این است که سعی کنید آن‌قدر پرش زاویه دید نداشته باشید.
و البته که لحن ها را حفظ کنید. در دیالوگ ها جاهایی لحن ادبی مشاهده شد.

سخن منتقد:
واقعا پیشرفت زیادی داشتید. به حتم در آینده ای نزدیک نویسنده بزرگی خواهید شد. البته که پشتکار زیادی لازم است. اما من به شما امیدوار شدم.

موفق باشید.

 

[امیر احمد]

بابت نقد رمانم و گفتن نقاط قوت و ضعف آن سپس‌گذارم.
به محض تموم شدن امتحاناتم طبق نظرتون اشکالات داستانم را برطرف می‌کنم و بهتون خبر می‌دم تا چک کنید و هر مشکلی بود بگید تا اصلاحش کنم.
بعد از اصلاح و ویرایشش هم پارت‌گذاری داستانم را ادامه می‌دم.
در مورد آغاز به خاطر ژانر معمایی بیشتر از ابهام استفاده کردم اما طبق پیشنهادتون از شروع بهتری استفاده می‌کنم.
منظور از درهم تنیدگی چیه؟( اگر میشه با مثال راهنمایی کنید).
برای عدم وجود پرش زاویه کلاً بخشی از داستان به این صورته که شخصیت اصلی با به یاد آوردن خاطرات گذشته و از دید خودش یا افراد دیگه کم‌کم به هویت و چرایی وقوع اتفاقات محیط اطرافش( قتل زن و فرزند یا از بین رفتن شهر‌ها و تمدن‌ها و...) پی ببره. ( البته طبق نظرتون سعی می‌کنم کمتر از زاویه پرش دید استفاده کنم .)
بابت کمک، راهنمایی و نقد سازدتون برای بهتر شدن اثرم ممنون.
شما هم همین‌طور ( موفق باشید).

 

[امیر احمد]

در مورد مقدمه چون داستانم فضای پساآخرالزمانی داشت بیشتر شعری با این مضمون براش به وجود آوردم. اما طبق نقد مقدمه را اصلاح و ویرایش می‌کنم.

 

[سادات.۸۲]

بابت نقد رمانم و گفتن نقاط قوت و ضعف آن سپس‌گذارم.
به محض تموم شدن امتحاناتم طبق نظرتون اشکالات داستانم را برطرف می‌کنم و بهتون خبر می‌دم تا چک کنید و هر مشکلی بود بگید تا اصلاحش کنم.
بعد از اصلاح و ویرایشش هم پارت‌گذاری داستانم را ادامه می‌دم.
در مورد آغاز به خاطر ژانر معمایی بیشتر از ابهام استفاده کردم اما طبق پیشنهادتون از شروع بهتری استفاده می‌کنم.
منظور از درهم تنیدگی چیه؟( اگر میشه با مثال راهنمایی کنید).
برای عدم وجود پرش زاویه کلاً بخشی از داستان به این صورته که شخصیت اصلی با به یاد آوردن خاطرات گذشته و از دید خودش یا افراد دیگه کم‌کم به هویت و چرایی وقوع اتفاقات محیط اطرافش( قتل زن و فرزند یا از بین رفتن شهر‌ها و تمدن‌ها و...) پی ببره. ( البته طبق نظرتون سعی می‌کنم کمتر از زاویه پرش دید استفاده کنم .)
بابت کمک، راهنمایی و نقد سازدتون برای بهتر شدن اثرم ممنون.
شما هم همین‌طور ( موفق باشید).

درهم تنیدگی در اول داستان یعنی مخاطب اصلا متوجه اتفاقات نمیشه
بهتره اگر نمی خوای تغییر بدی توصیفات فضا و حالات رو بیشتر کنی توی اون قسمت

 

[سادات.۸۲]

در مورد مقدمه چون داستانم فضای پساآخرالزمانی داشت بیشتر شعری با این مضمون براش به وجود آوردم. اما طبق نقد مقدمه را اصلاح و ویرایش می‌کنم.

حال و هوای شعر نداشت روان نبود

 

[امیر احمد]

درهم تنیدگی در اول داستان یعنی مخاطب اصلا متوجه اتفاقات نمیشه
بهتره اگر نمی خوای تغییر بدی توصیفات فضا و حالات رو بیشتر کنی توی اون قسمت

آهان، باشه بابت کمک و راهنمایی ممنون.
قصد دارم شروع داستان را تغییر بدم و بهترش کنم.

 

[سادات.۸۲]

آهان، باشه بابت کمک و راهنمایی ممنون.
قصد دارم شروع داستان را تغییر بدم و بهترش کنم.

می تونی شروع رو بذاری اونجایی که پشت کامیون قایم شد و اون مادر و پسراش رو دید