تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد کاربران نقد رمان غاشیه| محدثه

  • شروع کننده موضوع Mohadeseh.jh
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 191
  • پاسخ ها 5
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
685
727
118
آغو*ش خود ⁦;)⁩
وضعیت پروفایل
از آیینه بپرس، نام نجات ‌دهنده ‌ات را...
رمان غاشیه
ژانر: جنایی، معمایی، عاشقانه
نویسندگان: Mohadeseh.jh




93281_bcda3be5ce46b374db2d5711ec10a9b4.png




خلاصه:
سیبل نگاهت را به دنیا دوخته‌ای!
و مگر می‌‌شود انسان‌های جان پرست؛
آن را با گلوله‌های زبان‌شان تار و مه آلود نکنند؟
فرار شاید تنها چاره‌ای برای زندگی باشد.
اما سرنوشت منحوس را چه باید کرد؟
زنده در برزخ مانده‌ای و آوای تمناهایت، پرده‌ی گوش‌ها را می‌کِشد!
سکوت کن؛
این‌جا سکونتگاه جان پرست‌هاست... .



لینک رمان غاشیه
 
آخرین ویرایش:
برترین منتقد سال ۱۴۰۲
مدیر بازنشسته
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
1,345
10,879
168

43565_2cd1f758b5974a1b1c7e9cda7c31847c.png



با یاد اوس کریم
نویسنده عزیز از شما بابت انتقاد‌پذیری و احترام به نظرات دنبال‌کنندگان رمانتون سپاس‌گذاریم.
خواهش‌مندیم پس از ایجاد تاپیک نقد کاربران مروری بر قوانین ساب نقد کاربران داشته باشید؛
?️قوانین ساب نقد کاربران

همچنین در صورت بروز هرگونه پرسش یا سوالی می‌توانید در تاپیک زیر مطرح کنید؛
?️تاپیک جامع پرسش و پاسخ تالار نقد

نویسنده ارجمند شما نیز می‌توانید انتقادات، پیشنهادات و شکایات خود را در تاپیک زیر با ما به اشتراک بگذارید؛
?️تاپیک جامع انتقادات و پیشنهادات تالار نقد

یاحق
تیم مدیریت تالار نقد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
سلام
خسته نباشی بانو
در مرحله اول میدونم که رمان غاشیه یه داستان کاملا جنایی با رگه‌های از معما و تلفیقی از یه عاشقونه رو در حاشیه روایت میکنه، نقد کوتاه من شروع و بخشی از میانه رو در برمیگیره چون قسمت محدودی از رمانتون رو مطالعه کردم.
پس یه راست میریم سر اصل مطلب!
خلاصه با مخاطب قرار دادن خواننده، مرز بین روایت خیالی رو با محدودیت واقیعت به حداقل رسونده.ایده‌ مبتکرانه‌ای بود...
محسوس شدن احساس کارکتر با مخاطب قرار دادن (ما) به خوبی حس ترس و اخطار رو منتقل کرده. دقیقاهمون چیزی که از ژانر جنایی انتظار میره!!!
باتوجه به خلاصه و تعلیقی که همون اول کار انداختی وسط ماجرا میتونم یه پیرنگ فوق‌العاده رو پیش‌بینی کنم. اخر ماجرا رو نمیتونم ببینم! چرا؟ چون به خوبی تونستی مغز مخاطب رو تنها با یه حرکت کیش و مات کنی! انتخابت برای زاویه نگرش تو خلاصه انتخاب قوی بود! دمت گرم دختر...
و اما مقدمه !!!!!!
مثل این میمونه یه صفحه‌ای پر از اطلاعت کارکتریزیشن غاشیه رو تلپ انداخته باشی وسط پارت اول!!
یه ریز اسپویل کارکترت قابلیت معلق نگه داشتن من رو داشت اما دختر اون هفت هشت خطی که برای مقدمه دست‌نویسی کردی ریز اسپویل نبود! یه اسپویل کامل و جامع بود!!
در ادامه با شروع ملایمی که روایت رو استارت زدی با مقدمه به شکل کاملا واضحی در تضاد بود.
داستان استارت نخورده یه سقوط عمیق داشت و سناریو تا چندین پارت همین روال رو دنبال کرده بود،
صرفا روزمرگی‌ها بودن و روزمرگی‌ها! بدون هیچ نکته خاصی! انگار هدف نویسنده از شروع تنها حجم‌دهی به محتوا بود و بس.. اواسط پست ۷ غاشیه پررنگ شد و داستان تازه جنایت رو وارد روایت کرد.
این صحنه مابین اون همه پستی که صرفا روزمرگی بودند، اوج شدیدی داشت و داستان به سمت مسیر اصلی کشوند، غاشیه وارد شد و اینجا کارکتر قدرتمندی که در مقدمه ساختید، با جزئیات بیشتری ظهور کرد.
شخصیت پردازی در این چند پاراگراف به وضوح قابل مشاهده بودند، هرچند که حجم بیشتر کارکتریزیشن به دوش مونولوگ ها بودن، اما دیالوگ‌ها هم شخصیت پردازی کارکتر به صورت یه فرد پرنفوذ و خطرناک نشون داده بودن.
نتیجه کلی به صورتیه که پرداخت شما در صحنه ها بیشتر از روایت‌های معمولیه،
در کل فضاسازی، کارکتریزیشن، دیالوگ ها و مونولوگ‌ها و اوج‌دهی و فرودبخشی هم در صحنه‌های اصلی به صورت حرفه‌ای تر بوده.

قلم خوبی دارین
به امید موفقیت شما
شکارچی
 
آخرین ویرایش:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jul
5,222
2,237
238
محتوای کلی داستان جالب، مرتبط با ژانر و جذاب بود
شخصیت داستان هرکدوم در جای خودش خوب بکار برده شده بود
شخصیت اصلی داستان که غاشیه بود شخصیتی بیسار منفی نشان داده شد ولی در اواخر داستان نویسنده با هوش و ذکاوت خودش شوکی‌رو به خواننده داد و چهره اصلیه غاشیه در پایان داستان برخلاف اول داستان دقیقا بر خلاف شخصیت آخر داستان شد که همین باعث متعجب شدن خواننده شد که این خود میتواند قدرت نویسنده را در نوشتن رمان نشان دهد
ترسیم فضا و مکان های رمان در برخی جاها بسیار عالی در برخی جاها نشان داده شده بود
یکی از شخصیت داستان که در اصل پلیس بود ولی در قالب یک فرد اوتیسمی نشان داده شده بود بسیار جذاب بود .
با آرزوی موفقیت??
مهکامه-
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
685
727
118
آغو*ش خود ⁦;)⁩
وضعیت پروفایل
از آیینه بپرس، نام نجات ‌دهنده ‌ات را...
بنام رب‌العالمین
خسته نباشی بانو
در مرحله اول میدونم که رمان غاشیه یه داستان کاملا جنایی با رگه‌های از معما و تلفیقی از یه عاشقونه رو در حاشیه روایت میکنه، نقد کوتاه من شروع و بخشی از میانه رو در برمیگیره چون قسمت محدودی از رمانتون رو مطالعه کردم.
پس یه راست میریم سر اصل مطلب!
خلاصه با مخاطب قرار دادن خواننده، مرز بین روایت خیالی رو با محدودیت واقیعت به حداقل رسونده.ایده‌ مبتکرانه‌ای بود...
محسوس شدن احساس کارکتر با مخاطب قرار دادن (ما) به خوبی حس ترس و اخطار رو منتقل کرده. دقیقاهمون چیزی که از ژانر جنایی انتظار میره!!!
باتوجه به خلاصه و تعلیقی که همون اول کار انداختی وسط ماجرا میتونم یه پیرنگ فوق‌العاده رو پیش‌بینی کنم. اخر ماجرا رو نمیتونم ببینم! چرا؟ چون به خوبی تونستی مغز مخاطب رو تنها با یه حرکت کیش و مات کنی! انتخابت برای زاویه نگرش تو خلاصه انتخاب قوی بود! دمت گرم دختر...
و اما مقدمه !!!!!!
مثل این میمونه یه صفحه‌ای پر از اطلاعت کارکتریزیشن غاشیه رو تلپ انداخته باشی وسط پارت اول!!
یه ریز اسپویل کارکترت قابلیت معلق نگه داشتن من رو داشت اما دختر اون هفت هشت خطی که برای مقدمه دست‌نویسی کردی ریز اسپویل نبود! یه اسپویل کامل و جامع بود!!
در ادامه با شروع ملایمی که روایت رو استارت زدی با مقدمه به شکل کاملا واضحی در تضاد بود.
داستان استارت نخورده یه سقوط عمیق داشت و سناریو تا چندین پارت همین روال رو دنبال کرده بود،
صرفا روزمرگی‌ها بودن و روزمرگی‌ها! بدون هیچ نکته خاصی! انگار هدف نویسنده از شروع تنها حجم‌دهی به محتوا بود و بس.. اواسط پست ۷ غاشیه پررنگ شد و داستان تازه جنایت رو وارد روایت کرد.
این صحنه مابین اون همه پستی که صرفا روزمرگی بودند، اوج شدیدی داشت و داستان به سمت مسیر اصلی کشوند، غاشیه وارد شد و اینجا کارکتر قدرتمندی که در مقدمه ساختید، با جزئیات بیشتری ظهور کرد.
شخصیت پردازی در این چند پاراگراف به وضوح قابل مشاهده بودند، هرچند که حجم بیشتر کارکتریزیشن به دوش مونولوگ ها بودن، اما دیالوگ‌ها هم شخصیت پردازی کارکتر به صورت یه فرد پرنفوذ و خطرناک نشون داده بودن.
نتیجه کلی به صورتیه که پرداخت شما در صحنه ها بیشتر از روایت‌های معمولیه،
در کل فضاسازی، کارکتریزیشن، دیالوگ ها و مونولوگ‌ها و اوج‌دهی و فرودبخشی هم در صحنه‌های اصلی به صورت حرفه‌ای تر بوده.

قلم خوبی دارین
به امید موفقیت شما
شکارچی
سلام عزیز ممنون از نقد ریزبینانه و کاملت ?
قسمت های که ذکر کردی حتما اصلاح میشه ✨
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته+ نویسنده و مترجم افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Apr
1,233
2,684
167
وضعیت پروفایل
/*ماٰییٖمْ کِه اَزْ باٰدِه یِ بیٖ جاٰمْ خُوشیٖمْ*/
نخست سلام
و اما بعد
من متاسفانه نرسیدم غاشیه رو تموم کنم
من توی اون مسابقه عقرب و نشور و غاشیه رو دمبال میکردم و غاشیه رو بیشتر دمبال میکنم
خودم شاید دو صفه اولش رو خونده باشم بقیه ش رو خواهرم تعریف کرده!
چیزی که من رو اون موقع به غاشیه در ابتدا جذب کرد، این بود که به نظرم داشت در مورد جنایاتی که در زندگی روزمره رخ میده صحبت کرد
صحبت در مورد مافیاهای بزرگ یا عادمای خاص میتونه خیلی هیجان انگیز باشه؛ اما به نظرم در زندگی عادم های عادی هم اتفاقات خوبی میوفته که باید بیشتر بهش اشاره کنیم، به معمولیا زیاد پرداخته نمیشه...
ماهور از خانواده ی خیلی خاصی نبود، برای همین دوسش داشتم، البته داستان در انتها خیلی معمولی نبود و این خواسته ی من تامین نشد!
اما
طبق چیزهایی که خوندم و خواهرم تعریف کرد
بع قدری جامع نوشته بودین که مثل فیلم بود تعریفاتش، و چیزی کم و کسر نداشت
هیچ چیزی نبود که نتونه تصور یا حس کنه
و این ارزش کار شما رو میروسنه!
شور شما هم در طی نوشتنش، بیشتر از همه چیز برای من زیبا بود^^
صفاباشید! یا علی مدد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا