تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد شورا نقد شورای داستان سالخورده | سارا مرتضوی کاربر انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است.
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18

51839_45fd456b7e49602592b0fbe2461f9a99.png

با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @شکارچی

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
به‌نام‌تعالی
نام اثر:سالخورده
نام نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: تراژدی، اجتماعی
مقدمه
ترنم می‌نویسد و محبوبه می‌گوید از خاطره‌های شصت سال پیش‌اش. زمانی که مدهوش عشق شد و رویاهایش به دست فراموشی سپرده شد. روزهایی که سیر زندگی‌اش را دگرگون کرد. یادی کرد از گذشته‌هایی که برای او فراموش‌نشدنی و نابخشودنی بودند.

برای مطالعه اثر کلیک کنید!
 
آخرین ویرایش:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
به‌نام‌تعالی
نقد داستان "سالخورده"
منتقد داستان "شکارچی"
نوع نقد "نقد شورای داستان‌کوتاه"
تاریخ تحویل "۲۱ مرداد ۱۴۰۰"

?ارکان‌های اولیه?
۱. عنوان داستان
عنوان یک اثر اولین معرف هر اثر هست و می‌بایست دارای یه سری ویژگی‌ها باشد تا بی‌نقص جلوه‌گر باشد.
عنوان سالخورده، در دسته‌ عنوان‌های تک بخشی جا می‌گیرد و اندازه کوتاه آن از دیگر ویژگی‌ها مثبت عنوان می‌باشد که قابلیت ماندگاری در ذهن را دارد.
از سوی دیگر ماجرا هرچه بر عنوان دقیق تر می‌شویم، درمیابیم که عنوان به شدت آشناست.
پس از سرچ‌ها و جست‌وجوها متوجه می‌شویم واژه سالخورده در عنوان رمان‌های معروفی چون "روزگار سپری شده مردم سالخورده اثر استاد دولت‌آبادی" و رمان معروف دیگر "ملاقات بانوی سالخورده اثر فردریک دورنمات" مورد استفاده قرار گرفته است. از این رو پیشنهاد می‌شود برای عنوان خود دنبال چاره‌ای باشید.
رگه‌های تراژدی و اجتماعی تا پیش از بررسی ژانرها از دیگر مواردی است که چنین حال و هوای را به منتقد منتقل می‌کند.
بعد از بررسی ژانرها درمیابیم تا چه حد نویسنده برای انتقال حال‌و‌هوای داستان، عنوان مناسبی را برگزیده است اما چیزی که به شدت نگران کننده است؛ حضور رگه‌های پررنگ کلیشه در انتخاب عنوان است.

۲. ژانر داستان
انتخاب ژانر‌های تفکیکی تراژدی و اجتماعی از دیگر پوئن‌های مثبت داستان بود، شرح داستان سخت و گذشته محبوبه در فضای اجتماعی داستان و پایان تقریبا سوزناک داستان به خوبی انتخاب درست نویسنده در ژانرها را نمایش داده‌است.
باتوجه به پررنگ بودن ژانر اجتماعی درمیابیم یحتمل اجتماعی ژانر اصلی بود و ژانر تراژدی با الویت کمتر و باتوجه به دربرگیری بخشی از پایان داستان ژانر فرعی می‌باشد.

۳. خلاصه رمان
خلاصه داستان شرحی از ماجرای پیشروست، نداشتن تعلیق در خلاصه می‌تواند یکی از موانع جذب مخاطب باشد.
ساده‌نویسی و دوری از حاشیه اندازه خلاصه را کافی کرده است.
ترنم دخترکی که زندگی محبوبه را در لحظات پایانی عمرش می‌نویسد، دقیقا با خلاصه همسان است.
رگه‌های اجتماعی خلاصه و دوران سخت سپری شده محبوبه با ژانر‌ها ارتباط دارد.

۴. جلد رمان
جلد یکی از مواردی‌ست که در جذب مخاطب نقش به سزای دارد. از این رو نسبت به درخواست جلد هرچه سریع تر اقدام کنید.

۵. مقدمه
یکی دیگر از ضعف‌های نوشت فاقد مقدمه بودن داستان سالخورده بود، مقدمه چینی ابتدای می‌تواند خواننده را برای جریانات پیشرو اماده تر سازد، با این رو نداشتن یک مقدمه خوب برای اثر ضعف به شمار می‌آید.

?ساختمان کلی داستان?
۱. شروع داستان
شروع اولیه داستان با توصیف فضای اتاق محبوبه از زبان وی آغاز شد. شروعی که آنچنان نو و بکر نبود، اما فضای خانه سالمندان تنها وجه تفاوت این سبک شروع ها بود.
به نوعی شروع داستان دارای اوج یا فرود جذب کننده‌ای نبود، اما از سوی دیگر ماجرا مقدمه‌چینی های اولیه در جایگاه شروع مناسب بودند.
رفته رفته داستان با ورود ترنم به اتاق محبوبه جو میانی را به خود گرفته و به دور از حاشیه‌ها وارد سیر اصلی خود شد.

۲. میانه داستان
میانه داستان درست از نقطه‌ای که ترنم وارد اتاق خود شد و قصد دانستن سرگذشت محبوبه را کرد، آغاز شد.
بخش میانی داستان با اوج‌و فرود های ریز و درشت دربرگیرنده کل سرگذشت محبوبه بود.
تند بودن سیر مسیر میانی داستان گاها جذابیت داستان را از بین می‌برد و گذر سریع از سرگذشت محبوبه سخت‌دیده به نوعی برایم جذاب نبود.
در واقع ژانر اجتماعی بیشترین اثرات خود را در فضای میانه رو کرده بود و باورپذیری داستان تا حدودی بالا بود.

۳. پایان داستان
جمع‌بندی پایان داستان خیلی کوتاه تر از شروع میانه بود.
پایان تراژدی با مرگ محبوبه همراه شد، چیزی که به شدت در داستان ضعف به شمار می‌آمد این بود که بعد از مرگ برادرشوهر محبوبه چه اتفاقی برای همسرش افتاد و حتی جریان انتقال او به خانه سالمندان نیز نیاز به گره‌گشایی داشت.
او که بی کس و کار نبود، می‌توانست پسرش فرشید مسئولیت نگه‌داری از اورا به عهده بگیرد، یا حتی تکلیف فرزانه نیز بعد از مرگ پدرش مشخص نشده بود.
داستان با کلی ابهام و مسائلی که هنوز نیاز به پردازش داشته‌اند، به اتمام رسید.
پیشنهاد بنده بازنویسی پایان داستان است طوری که تکلیف ادریس، فرشید، فرزانه و ... مشخص شود.

?ارکان‌های میانی?
۱. زاویه‌دید
زاویه داستان اول شخص بود، اما گاها داستان دچار بهم ریختگی زاویه‌دید می‌شد و روایت از زبان سوم‌ شخص بیان می‌شد.
بنابرین زاویه دید نیاز به بازنویسی دارد و می‌بایست در تمامی داستان زاویه دید یک‌نواخت باشد.
به مثال زیر در پست ۵ توجه کنید؛
محبوبه لبخند زیبایی زد و جواب داد: ...
شیوه انتقال روایت از طریق صدای شخصیت بود. یعنی داستان از طریق نگاه کارکتر‌ها بیان میشد و این روند تا پایان داستان ادامه داشت.

۲. سیر داستان
همان‌طور که قبلا اشاره کردم سیر پیشروی داستان تند بود و اکثرا از طریق دیالوگ‌ها منتقل می‌شد.
داستان گاها نیاز به مکث‌های طولانی، پیشروی کند و اطلاعات بیشتر داشت.
انتقال کلی داستان از طریق دیالوگ‌ها سرعت بسیار تندی را به متن بخشیده بود که سبب میشد تا خواننده درک کافی از حالات و احساسات کارکتر در هنگام انتقال دیالوگ‌ها نداشته باشد.

۳. بافت متن
بافت اصلی داستان ادبی بود، دیالوگ‌های محاوره برای باورپذیری بیشتر و مونولوگ‌های ادبی به خوبی بر روی نثر نشسته‌بودند.
اما معضل بزرگ‌تر نامسنجم بودن بافت‌ بود، گاها نثر متن دچار بهم ریختگی میشد و مونولوگ‌ها ها دارای حالت محاوره می‌شدند.
مثال پست ۶ در مونولوگ‌ را بررسی کنید.
❎فکر کردم از کی برای ترنم تعریف کنم.
واژه "کی" جایگزین مناسبی برای یک جمله ادبی نبود و نویسنده می‌توانست از کلماتی نظر "چه زمانی، چه کسی و ..." استفاده کند.
به مثال بعدی پست ۶ در دیالوگ‌ها را بررسی کنید.
❎روزهایی می‌رسید که حتی دوازده نفر زنگ می‌زدند.
فعل ادبی "می‌زدند" ظاهر زیبای به دیالوگ محاوره نداده است و از این رو داستان دچار بهم ریختگی بافت شده‌است.

۴. دیالوگ‌هاو‌مونولوگ‌ها
دیالوگ‌های و مونولوگ‌های سنجیده همیشه یک عامل مهم برای زیبای و افزایش باورپذیری رمان‌ هستند.
همان‌طور که خودتون در جریان هستین تماما داستان به صورت‌ دیالوگ‌های محاوره از طریق کارکتر منتقل شد و اندازه مونولوگ‌ها نسبت به دیالوگ‌ها بسیار کوتاه بود.
ندادن اطلاعات از حالات کارکترها در هنگام ادای دیالوگ‌ها یکی از ضعف‌های مهم نوشته بود و از سوی دیگر داستان دچار دیالوگ‌ محور و پیوسته شده بود.

?ارکان‌های اصلی?
۱. توصیفات
توصیفات در داستان نیز نیاز به پرداخت بیشتر داشت، در ادامه به بررسی هرکدوم‌ می‌پردازیم‌.

⚜توصیفات احساسات: یکی از ضعف‌های نویسنده انتقال احساسات و حالات درونی کارکتر بود، اینکه در هنگام انتقال دیالوگ‌ها چه حسی نسبت به گذشته داشت و حتی توصیف حالات درونی کارکتر هنگام مرگش، ازدواجش، و یک‌ یکی از مراحل مهم زندگیش انجام نشده بود.
یعنی داستان از ریشه، در انتقال حس و حال کارکتر دچار ضعف شدید بود و نیاز به پردازش بیشتر داشت.

⚜توصیفات حالات: توصیفات حالات بیرونی کارکتر نسبت حالات دورنی نسبتا بهتر بود، اما هنوز جای کار داشت.
به طور مثال مخاطب نیاز داشت از حالات بیرونی صورت، دست و ... محبوبه در هنگام انتقال دیالوگ‌ها آگاه باشد.

⚜توصیفات زمان: داستان روایت گذشته و سرگذشت محبوبه نود ساله بود، توصیق سیر گذر زمان و جریانات درون دیالوگ‌ها به خوبی انتقال شده بود. اما چیزی که به شدت در توصیفات جایش خالی بود، گذر ساعت‌های بود، که محبوبه هنگام شرح ماجرای زندگیش مشغول بود‌‌. به طور مثال هیچ اشاره‌ای نشده بود که این گفتگو چندساعت طول کشید، امروز چه روزی هست، چه ساعتی و چه فصلی از سال...

⚜توصیفات مکان و چهره: توصیفات مکان و چهره به نسبت باقی توصیفات چندین قدم جلوتر بود. داستان با شرح دکور اتاق محبوبه آغاز شد. توصیفات خانه سالمندان هرچند که صریح بودند اما هنوز جای کار داشته و جذابیتی نداشتند. در ادامه محبوبه با وصف چهره ترنم و خود نیز به یکباره تا حدودی مخاطب ها را با چهره و تیپ کارکتر‌ها اشنا کرد.
توصیفات کافی بودن اما نحوه انتقال توصیفات هنوز نیاز به بازنویسی داشت. لازم نبود تمامی توصیفات از نگاه کارکتر باشد. نویسنده می‌توانست گاها با زیرکی تمام به صورت تیکه‌تیکه اطلاعاتی را بدهد.

۲. فضاسازی
فضای اصلی داستان در خانه سالمندان بود، توصیفات و انتقال فضای داستان تا حدودی خوب بود.
به طور مثال یک مخاطب می‌توانست با توصیفات اتاق محبوبه و فضای اولیه خانه‌ سالمندان که توسط کارکتر اصلی منتقل شده بود، تا حدودی با نحوی زندگی کارکتر نود ساله آشنا شود‌.
صریح بودن فضاسازی و به یک‌باره تمامی توصیفات و اطلاعات از فضای اصلی داستان یکی از ضعف‌های داستان بود.

۳. شخصیت پردازی
شخصیت‌پردازی داستان نیز تا حدودی بد نبود. نویسنده با استفاده از روش صریح کارکتر‌های خود را شخصیت‌سازی کرده است.
کارکتر محبوبه زن نود ساله‌ای که چشمان سبز و خاکستریش دل هر جوانی را می‌برد، داستان جوانی‌اش (پس از بیست و پنج‌ سالگی) را برای ترنم بیست‌و پنج ساله، نویسنده جوان و کنجکاوی که زندگی‌های سالخورده‌ ها را بر روی کاغذ می‌آورد شرح می‌دهد.
شخصیت نمادینی محبوبه، قصد دارد پیام صبر و استقامت‌اش را در سرگذشت سخت خود به مخاطب ها یاد بدهد.
در سوی دیگر ماجرا نویسنده کارکترهای ترنم، ادریس، فرزانه، افسانه، سودابه و ... باقی کارکتر‌ها را با شخصیت‌های مستقل و همه جانبه وارد داستان کرده‌ است.
شخصیت پردازی کارکترها تا حدودی قابل پذیری بود، اما هنوز داستان لازم است نویسنده برای صبر و استقامت نمادیتی محبوبه وقت بیشتری بگذارد و از وی اسطوره بسازد.
از طرفی دیگر چاق بودن کارکتر‌ها نباید انقدر چیز بدی جلوه‌گر باشد یا توهینی شود. به هرحال هی*کل، چهره و .. هر فرد به اختیار خودش نبوده و عفت کلام تاثیر زیادی در راضی نگه داشتن مخاطب‌ها دارد.

?ارکان‌های پایانی?
۱. ایرادات نگارشی
⚜درست نویسی: ایراداتی اعم نیم‌فاصله، شکسته نویسی و حشو مشاهده نشد اما داستان دارای غلط‌های املائی بسیاری زیادی بود.
پست ۱۱
❎چند مل ✅چند مدل
❎دپلمه ✅دیپلمه
❎بو ✅بود
همچنین در پست‌های ۶ و ۸ و ... موارد غلط املائی مشاهده شد.

* گاها ساختمان شیوه بلاقی جملات و جا انداختن بعضی از واژگان، خوانش و سبک متن را بهم می‌ریخت.
❎پسر بود و مادر و خواهرش.
✅یک پسر به همراه مادر و خواهرش بود.
مثال بعدی...
❎مادرش کوتاه بود و چادری.
✅مادرش قد کوتاه و چادری بود.

⚜علائم نگارش
*کم کاری در استفاده از ویرگول به شدت در رمان مشاهده شد.
*گاها به جای نقطه ویرگول از ویرگول استفاده شده بود.

⚜اندازه پارت‌ها و پاراگراف بندی:
اندازه پارت‌ها مناسب بود و تعداد خطوط پاراگراف ها مناسب بود اما ظاهر پارت‌ها گاها دچار بهم ریختگی شده بود و پاراگراف‌بندی دارای ایراد شده بود.
مثل پارت ۶

۲. سخن منتقد
سارای عزیز داستان سالخورده روایت دردهای‌ست که یک زن نود ساله در مسیر زندگیش دچار شده، صبر و استقامت بانو محبوبه جای ستودن داره اما ضعف در انتقال این مفهوم به شدت در متن آشکاراست، بنابرین تمرکزتون رو بیشتر روی زندگی محبوبه بذارین و به عنوان پیشنهاد کمی داستان رو داغ تر کنید.
به امید موفقیتتون
شکارچی
***

@سارا مرتضوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا