با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان و داستاننویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @خاتم
* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!
* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.
* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بیتوجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.
با توجه به اینکه نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگدهی و سطحبندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید. ?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد
نام رمان: اپیزود آخر
(جلد دوم رمان خلسهشکار)
نام نویسنده: نسترن دهقانی
ژانر: مافیایی، معمایی، تراژدی
خلاصه:
بوی تعفن و جنازهها در این حوالی نهفته است.
سایه مرگ همگان را به ملعبهای دعوت میکند، که با فواره خون سیهفام فربد آغاز شد.
شروع یک سناریو برزخی در میان دستان مرد گرگنمای که خوی یک شکارچی قهار را به خود گرفته است.
و آشکارا دستان پشت پرده این جنایت هولناک مردیست به نام شکارچی!
رد مخافت در چهره تکتک مهرههای شکار شده، جانگیر میشود؛
و باز هم سایه تاریک شکارچی اسیر نگاه همگان میشود.
در میان این ازدهام نفسگیر لحظهلحظه به اپیزود آخر گام مینهیم. برای مطالعه رمان کلیک کنید!
بهنامتعالی نقد رمان "اپیزود آخر"
منتقد رمان "خاتم"
نوع نقد "نقد اولیه شورا"
تاریخ تحویل "۱۳ شهریور ۱۴۰۰"
?ارکانهای اولیه?
۱. عنوان رمان
عنوان رمان شما، اپیزود آخر میباشد؛ اپیزود به معنای رویدادی است که به صورت مستقل در متن داستان و به منظور رساندن مفهوم پیرنگ و گاه تنوعبخشی به آن میآید؛ همچنین اپیزود میتواند به تنهایی داستان کاملی باشد.
بنابراین، اپیزود آخر به معنای آخرین بخش یک داستان است که مفهوم و پیرنگ این داستان را آشکار میسازد.
عنوان با مفهوم داستان کاملا هماهنگ بوده که با توجه به پارتهای اولیهی داستان میتوانیم ارتباطشان را درک کنیم. همچنین احساسات جاری در رمان را به خوبی بازتاب میکند.
عنوان از دو بخش تشکیل شده و اندازهی آن استاندارد میباشد و خوشبختانه از کلمات کلیشهای و تکراری در ساخت آن استفاده نشده است.
عنوان انتخابی، عنوانی جذاب است که بیشتر جذابیت خود را از واژهی اپیزود دریافت میکند.
۲. ژانر رمان
ژانرهای انتخابی شما مافیایی، معمایی و تراژدی هستند.
الویت بندی ژانرها به خوبی رعایت شده؛ به صورتی که ابتدا ژانر اصلی که ژانر مافیایی است قرار گرفته و در ادامه ژانرهای فرعی آمدند.
ژانرها با مفهوم داستان، عنوان، خلاصه و... کاملا هماهنگ هستند.
حضور رگههای قدرتنمایی و خوف در همان شروع اولیه صحت انتخاب ژانر مافیایی را تایید میکند.
از طرفی دیگر در ادامه مرگ حامد و معماهای که مینو قصد پرده برداری از ان ها را دارد؛ انتخاب نویسنده در این مورد را نیز صحیح تر کرده است؛ ناگفته نماند ژانرها در کنار یکدیگر با تناسب هماهنگی لازم را دارند.
۳. خلاصه رمان
این خلاصه، حس و حال جنایت، همراه با حس مبهمی و غم را منتقل میکند که با حس و حال رمان ارتباط مستقیم دارد.
همچنین پیچاندن واژگان و ترکیب حرفهای جملات ترس و هیجان را لذ*ت وار برای مخاطب ایفا میکند و دارای ابهام و تعلیق بوده که از نقاط قوت آن است و برای مخاطبینی که چنین ژانری میپسندند جذابیت شدید دارد.
از دیگر قوت های خلاصه میتوان اشاره کرد به اینکه دارای اندازهای استاندارد است و از استفادهی کلمات تکراری پرهیز شده است.
ما از خلاصه میتوانیم دریافت کنیم داستان، روایتگر جنایتهای شکارچی نامی است که قرار است از جنایتهایش پرده برداشته شود.
آرایههای به کار برده شده به گیرایی خلاصه افزودهاند و یک خلاصهی ساده را با مهارت در لابهلای توصیفات پیچ و تاب دادهاند.
۴. جلد رمان
جلد انتخابی، با محتوای رمان و ژانرها مرتبط بوده و ترکیب رنگها و فونت استفاده شده نیز، تلفیقی زیبا و مرتبط را ایجاد کردهاند. همچنین کیفیت تصویر هم مطلوب است. تکست روی جلد نیز با محتوای داستان مرتبط میباشد و بیانگر غفلت و ناآگاهی مینو و دیگر قربانی هاست که فریب خورده و به تباهی رسیدهاند.
۵. مقدمه رمان
مقدمهی شما با ژانرهای انتخابی هماهنگ است، از توصیفات اضافی و حاشیهچینیها که موجب دلزدگی خواننده میشوند پرهیز شده و بهرهگیری از آرایهی ادبی در آن به جذابیتش افزوده.
مفهوم مقدمه بازگوکنندهی مرگی است که از طریق آسیب به روح و روان قربانیها به آنها تحمیل میشود.
?ساختمان کلی رمان?
۱. شروع رمان
شروع رمان با گرفتاری مینو در چنگ شکارچی آغاز میشود و اتفاقات نشان از فریب خو*ردن وی دارند.
شروع، صحنهای مهیج و جذاب را روایت میکند که باعث ایجاد کنجکاوی در دل خواننده و کشش وی نسبت به داستان میشود.
در ادامه مینو خاطرات خود را مرور کرده و رویدادهایی را که موجب شدهاند در این موقعیت قرار بگیرد را به یاد میآورد.
مینو سعی دارد نامزدش حامد را برای ورود به شغل خلافی که حامد هم در آن دستی دارد متقاعد کند اما با نارضایتی شدید او مواجه میشود؛ در همان لحظات که درگیر کشمکشهایش با اوست، حامد تصادف کرده و کشته میشود.
در شروع، فضای جاری در داستان به خوبی منتقل شده است اما تصادف و مرگ حامد، اتفاقی نسبتا کلیشهای را رقم زده است و بهتر بود با رویدادی مهیجتر و جدیدتر مرگ او را رقم میزدید. همچنین از روی این بخش به سرعت گذشتید و در توصیف احساسات کوتاهی کردید؛ به صورتی که هیجان خیلی کمی را منتقل میکند و باور پذیری آن برای خواننده بسیار کم است.
۲. میانه رمان
با رفتن مینو به همراه مسعود در دورهمی خارج از شهر داستان وارد میانه میشود.
مینو بعد از مرگ حامد درمورد خواستهاش مصممتر شده و این موضوع را با مهدی درمیان میگذارد و او را متقاعد میکند که داستان وارد مسیر اصلی خود میشود.
در میانه داستان از کلیشه دوری شده اما هیجانی به خواننده منتقل نمیشود! رویدادها کمی کسلکننده پیش رفته و توصیفات اضافی و پرداختن به موضوعات متفرقه خواننده را از مطالعهی رمان دلزده میکند.
یکی دیگر از مشکلات این قسمت کم اهمیت جلوه دادن مشکلات است!
برای مثال مینو بعد از مرگ حامد بسیار طبیعی رفتاره کرده و به سرعت به زندگی بازگشته؛ در صورتی که مرگ اطرافیان در هر صورت روی روان بازماندگان تاثیر گذاشته و مشکلاتی را برایشان فراهم میکند. اگر غم از دست دادن حامد را هم به مشکلات دیگر مینو اضافه میکردید و او را در شرایط سختتری قرار میدادید قطعا هیجان بیشتری در روند داستان حس میشد.
در کل باید گفت خواننده هیجانی را که باید در یک داستان مافیایی-معمایی احساس کند، دریافت نمیکند.
?ارکانهای پایانی?
۱. ایرادات نگارشی
?️درست نویسی?️
فواره خون فوارهی خون
مواردی مثل نیم فاصله نیز در رمان مشاهده شده و بهتر است که بیشتر دقت به خرج دهید.
?️علائم نگارشی?️
سایهی مرگ همگان را به ملعبهای دعوت میکند، که با فوارهی خون سیهفام فربد آغاز شد.
سایهی مرگ، همگان را به ملعبهای دعوت میکند که با فوارهی خون سیهفام فربد، آغاز شد.
ندانست پایان این داستان بلاتصدیست.
ندانست؛ پایان این داستان بلاتصدیست.
?️اندازه پارت ها و پاراگراف بندی?️
اندازه خطوط پارتها مناسب بوده و پاراگراف بندی مرتب و فونت کاملا یک نواخت بود.
۲. سخن منتقد
خسته نباشید. کارتون عالیه، ایدهی جدیدی دارید، قلمتون خیلی خوبه؛ فقط باید با دقت و حوصله بیشتری بنویسید.
به عنوان چند توصیه کوتاه
لطفا روی انتقال و توصیف احساسات بیشتر کار کنید تا باور پذیری داستان بیشتر بشه و هیجان لازم هم منتقل بشه.
موفق باشید.
خاتم
*** @شکارچی(تیک)