نقد شورا نقد شورای رمان خون‌مایه حیات من | MAHWNAZ کاربر انجمن کافه نویسندگان

[شکارچی]

با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @R.Rastin3526

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد​

​

 

[شکارچی]

بسم‌تعالی
نام: خون مایه حیات من.
به قلم: آیناز شاهپوری.
ژانر: علمی تخیلی - فانتزی - عاشقانه.
خلاصه:
تیلور دختری شیطون که طی یک اتفاق پاش به دنیای جدید و عجیبی باز می‌شه و قراره که باقی عمرش رو اون‌جا زندگی کنه. توی یک کالبد جدید و شخصیتی جدید! شخصیتی که به وجودش میاره و از اون دختری جدید می‌سازه. کنار اومدن با زندگی جدید و کالبد جدیدش براش سخته؛ اما یک نفر هست که کمکش کنه.
برای مطالعه رمان کلیک کنید!​

 

[شکارچی]

به‌نام‌تعالی
نقد رمان "خون مایه‌ حیات من"
منتقد رمان "R.rastin3526"
نوع نقد "نقد اولیه شورا"
تاریخ تحویل "۱۴ مرداد ۱۴۰۰"

?ارکان‌های اولیه نقد?
۱. عنوان اثر:
ترکیب چهار بخشی عنوان و اندازه نسبتا طویل‌اش اولین نکته‌ای‌ایست که نگاه هر خواننده و منتقدی را به سمت خود را به سمت خود جذب می‌کند.
نکته قابل اهمیت، خلاقیت و تلاش نویسنده برای دور زدن کلیشه می‌باشد؛ چیدمان واژگان تصویر تار یک اثر تخیلی و فانتزی با محتوای خوناشامی را به نمایش می‌گذارد.
هماهنگی عنوان با ژانرها دقیقا با تصویر منتقد از عنوان در یک راستاست و این مورد می‌تواند یک نکته مثبت باشد.

۲‌. ژانر اثر:
انتخاب ژانر تفکیکی فانتزی و عاشقانه درست‌ترین انتخاب می‌باشد و با موضوع رمان همخوانی دارد، اما ژانر علمی_تخیلی خیر! چراکه موجود خوناشام یک موجود ساخته‌ی ذهن بشر است و وجود آن از نظر علم اثبات نشده است.
در الویت بندی ژانرها، درمی‌یابیم فانتزی ژانر اصلی و عاشقانه ژانر فرعی می‌باشد.

۳. جلد اثر:
تصویر اصلی جلد دختری با چشمان سرخ را نماینگر است که به احتمال زیاد شخصیت اصلی رمان است، که با موضوع رمان کاملا در تناسب است.
ترکیب رنگی سرخ و کیفیت بالای تصویر از نقاط قوت دیگر جلد می‌باشد و می‌تواند باعث جذب خواننده می شود.
تکستی که در جلد استفاده شده می‌توان گفت نسبتا با جلد هماهنگ است؛ اما کوتاه بودن تکست یکی از عواملی بود که به شدت خواننده را دچار ابهام زدای می‌کرد،
بهتر می‌شد اگر تکست کامل تر شرح داده میشد.


۴. خلاصه اثر:
خلاصه، شرح کوتاهی از ماجرای رمان بود که داستان در‌باره‌ی دختری به اسم تیلور است که طی اتفاقاتی به یک دنیای جدید پا می‌گذارد و به شخصیت جدیدی تبدیل می‌شود‌.
خلاصه به درستی حس و حال فانتزی رمان را منتقل نمی کند و هیجانی کافی ندارد؛ نویسنده بدون پوشاندن نقاط مهم و بدون استفاده از ابهام؛ کل داستان را به نوعی شرح داده است.
نداشتن تعلیق و گنگ‌نویسی در خلاصه یکی دیگر از عواملی‌ست که خلاصه را دچاره ضعف کرده و به همین دلیل خواننده را جذب نمی کند.
پیشنهاد من این است که به رمان ابهام بدهید. به عنوان مثال نویسنده می‌تواند با کمی خلاقیت و خطاب قرار دادن خواننده؛ وضع کارکتر را شرح دهد.
یا بخش‌های که درباره زندگی پیشین کارکتر نوشته شده، را حذف کند و میزان تعلیق آینده کارکتر را بیشتر کند.

۵. مقدمه اثر:
یکی دیگر از ضعف‌های نوشته شما فاقد مقدمه بودن اثر است؛ به نوعی در رمان شما با این فضای هیجان‌انگیز؛ نبود مقدمه بشدت حس می‌شود.

?ساختمان کلی?
۱. شروع اثر:
شروع اولیه داستان در مدرسه رخ می‌دهد که تیلور از دست یکی از دوستانش فرار می کرد.
این شروع برای رمان تا حدودی به دور از کلیشه بود و از طرفی حس هیجان را می‌توانست تزریق کند.
در ادامه شاهد جروبحث تیلور با مادرش می‌شویم که منجر می‌شود به این که تیلور از خانه بیرون بزند و در یک کوچه جاناتان را می‌بیند.
مقدمه‌چینی های اولیه تا حدودی با فضای داستان متناسب بود.
زمانی که تیلور به هوش می آید و جاناتان به او می گوید که او یک خوناشام است داستان وارد مسیر اصلی می‌شود که درواقع این مورد می‌تواند یکی از تلنگرهای باشد برای واقعه اوج گیرنده تا داستان را وارد روند و مسیر اصلی بکند.
در ادامه جاناتان تیلور را به کاخ اسکوتر میبرد و در ان‌جا می خواهند تیلور را بخورند که متوجه می‌شوند او یک نیروی خاص دارد. در این قسمت شاهد یک اوج گیری ریز خواهیم‌ بود. میزان پرداخت نویسنده نسبتا خوب بود همچنین سیر رمان در محدوده شروع سریع بود، چرا که نویسنده قصد داشت هرچه سریع تر وارد محدوده اوج گیرنده شود.

میانه اثر:
متوجه شدن اینکه تیلور یک ومپایر است رمان را وارد قسمت میانی می‌کند.
استوکر زمانی که متوجه میشود تیلور یک ومپایر است، دستور تبدیل تیلور را به خوناشام می‌دهد که یکی از مهم ترین بخش‌های داستان است .
نویسنده در اینجا که هیجان مناسب و به اندازه‌ای را به رمان منتقل میکرد، توصیفات و اطلاعات کافی از دیگر مواردی است که این صحنه را مهیج تر ساخته.
بر اساس همین قست که یکی از اصلی ترین صحنه‌ها می‌باشد باقی رمان نوشته شده است.
تیلور مخالفت کرد، اما اسکوتر ژان تبدیل تیلور را برای تنبیه به عده‌ی جاناتان قرار داد. این قسمت یکی دیگر از صحنه‌های رمان است که شاهد اوج‌گیری فرعی می‌شویم.
محدود میانی از پارت یازده شروع می‌شوند و هنوز ادامه دارد. به علت فانتزی بودن ژانر نمی‌توان درباره باور‌پذیری کلی چیزی گفت اما تا اینجای داستان پردازش کافی توانسته رمان را در وضعیت پایداری قرار دهد.
روند پیشروی داستان در بخش میانی به این صورت بود؛
دستور تبدیل تیلور>مخالفت تیلور>قرار دادن تبدیل تیلور به عده ی جاناتان.

?ارکان‌های پایانی?
۱. ایرادات نگارشی:
غلط املائی: ظعف✖ ضعف
به غیر از مورد بالا مشکل دیگه‌ای نبود.

۲. علائم نگارشی:
هم آره، هم نه!
هم آره ! هم نه!✖

چیزی نگو. لطفا!✖
چیزی نگو، لطفا!

۳‌. اندازه پارت ها و پاراگراف ها اندازه و مناسب بود.

۴. ایرادات دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
خب حداقل گوشت گراز برام میاوردی یا گاو.✖
خب حداقل گوشت گراز یا گاو برام میاوردی.
این طوری زیبا تره.

مسیحی ها استخاره ندارند.

۲. سخن منتقد:
بهت تبریک میگم گلم. رمانت بسیار عالی بود ،من بسیار لذ*ت بردم و حتما ادامش رو هم می خونم. فقط چند مورد بود گلم که برات نوشتم امید وارم کمکت کنه.
"ر.راستین"
***
@MAHWNAZ ​

 

[مآه نآز]

سلام و خسته نباشید خدمت منتقد عزیزم
بسیار عالی نقد کردید و باعث شدید از یک دید دیگه به رمانم نکاه کنم ازتون متشکرم?

همه چیز عالی بود اما اون قسمتی که گفتید گذشته شخصیت اصلی رو حذف بکنم راستش نمی‌‌شه بخاطر این‌که یک سری از اتفاق‌های آینده به گذشته‌ این دختر مربوط هستش. و رمان تقریبا اصلا هنوز شروع نشده.
خیلی خیلی خوشحالم می‌کنید اگر رمان رو دنبال بکنید?
و اون قسمت ژانر علمی/تخیلی رو راستش باید بگم که تعریف من از این ژانر عجیب بودن شخصیت‌هاست مثلا دندون‌های نیش بلند و چشمانی قرمز و شخصیت‌های تخیلی دیکه‌ای که قراره به رمان اضافه بشه همه و همه تخیلی هستند و برای همین ژانر تخیلی رو اضافه کردم.

و این‌که خوشحال می‌شم یکم در مورد اون قسمت که ذکر کردید مسیحیت استخاره نداره توضیح بدید?

خسته نباشی عزیزم

 

[شکارچی]

سلام و خسته نباشید خدمت منتقد عزیزم
بسیار عالی نقد کردید و باعث شدید از یک دید دیگه به رمانم نکاه کنم ازتون متشکرم?

همه چیز عالی بود اما اون قسمتی که گفتید گذشته شخصیت اصلی رو حذف بکنم راستش نمی‌‌شه بخاطر این‌که یک سری از اتفاق‌های آینده به گذشته‌ این دختر مربوط هستش. و رمان تقریبا اصلا هنوز شروع نشده.
خیلی خیلی خوشحالم می‌کنید اگر رمان رو دنبال بکنید?
و اون قسمت ژانر علمی/تخیلی رو راستش باید بگم که تعریف من از این ژانر عجیب بودن شخصیت‌هاست مثلا دندون‌های نیش بلند و چشمانی قرمز و شخصیت‌های تخیلی دیکه‌ای که قراره به رمان اضافه بشه همه و همه تخیلی هستند و برای همین ژانر تخیلی رو اضافه کردم.

و این‌که خوشحال می‌شم یکم در مورد اون قسمت که ذکر کردید مسیحیت استخاره نداره توضیح بدید?

خسته نباشی عزیزم

درود
ژانر علمی تخیلی دربرگیرنده محتوای تخیلی‌ست که علم آنها را ثابت کرده به طور مثال در کافه نویسندگان تخیلی می‌خوانیم که کارکتر اصلی با سفینه‌ای به فضا می‌رود و با موجودات فضای هم‌صحبت می شود‌.

باقی توضیحات رو گذار می‌کنم به منتقدتون
@R.Rastin3526

 

[مآه نآز]

درود
ژانر علمی تخیلی دربرگیرنده محتوای تخیلی‌ست که علم آنها را ثابت کرده به طور مثال در کافه نویسندگان تخیلی می‌خوانیم که کارکتر اصلی با سفینه‌ای به فضا می‌رود و با موجودات فضای هم‌صحبت می شود‌.

باقی توضیحات رو گذار می‌کنم به منتقدتون
@R.Rastin3526

اخه فقط روی علم نمیشهویراژ داد! قسمت تخیلی چی؟

 

[شکارچی]

اخه فقط روی علم نمیشهویراژ داد! قسمت تخیلی چی؟

هنوز فضا نوردی به چشم خودش یک موجود فضای ندیده، اگر هم دیده اثبات نشده! درسته؟ دقیقا احتمال داره این موضوع یک چیز تخیلی باشه و از طرفی علم هم‌ بر وجودش تاکید داره.
اما وجود یک خوناشام توسط علم رد شده. چه شما از جنبه ظواهر فیزیکیش بخواین از این ژانر استفاده کنین چه از لحاظ اساطیر و افسانه‌ها

 

[مآه نآز]

هنوز فضا نوردی به چشم خودش یک موجود فضای ندیده، اگر هم دیده اثبات نشده! درسته؟ دقیقا احتمال داره این موضوع یک چیز تخیلی باشه و از طرفی علم هم‌ بر وجودش تاکید داره.
اما وجود یک خوناشام توسط علم رد شده. چه شما از جنبه ظواهر فیزیکیش بخواین از این ژانر استفاده کنین چه از لحاظ اساطیر و افسانه‌ها

درسته? ممنون از توضحاتتون