تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد شورا نقد شورای رمان دارامندی | سارا مرتضوی کاربر انجمن کافه نویسندگان

  • شروع کننده موضوع شکارچی
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 199
  • پاسخ ها 3
وضعیت
موضوع بسته شده است.
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
51839_45fd456b7e49602592b0fbe2461f9a99.png
با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @diana.zam و @Roial

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
به‌نام‌تعالی
نام رمان: دارامندی
نام نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
خلاصه:
سخن، بندواژه‌ی قدرت است. نیرویی که در درون هرکسی نهفته و باید آشکار شود.
دارامندی روایت زندگی متفاوت دو زن است.
سارا روزبه، زنی خودساخته که راه و رسم زندگی خوب را می‌داند و غرق در نعمت است.
شیرین عباسی که در گرداب سیه‌روزی گرفتار شده است.
دست سرنوشت این دو زن را در کنار هم قرار می‌دهد.
در خلال روایت بانوی دارامندی رازهایی را بر ملا می‌کند. رموز چگونه موفق و ثروتمند شدن را!

برای مطالعه رمان کلیک کنید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
به‌نام‌تعالی
نقد رمان "دارامندی"
منتقد رمان "diana.zam"
نوع نقد "نقد حرفه‌ای شورا"
تاریخ تحویل "۳۱ مرداد ۱۴۰۰"

⭕نقد شماره 1⭕

?ارکان‌های میانی?
۱. زاویه‌ی دید:
زاویه‌ی دید رمان دارامندی اول شخص می‌باشد، چرا که ما می‌بینیم که تمام رمان از زبان شخصیت‌های اول داستان یعنی (سارا روزبه) و (شیرین) ذکر می‌شود. با توجه به انتخلب این زاویه دید، صدای روایت رمان نیز از نوع صدای شخصیت بوده و از نگاه کارکتر سارا بیان می‌شود.

۲. سیر روایت(سرعت):
سیر کلی داستان بسیار کند پیش می‌رود، جوری که ما مشاهده می‌کنیم در ۳ صفحه‌ی پی در پی فقط از سمینار کارکتر اصلی صحبت می‌شود، و همین‌طور ما مشاهده می‌کنیم که در صفحات ۴ و ۵ فقط از رفتن به خانه‌ی اقوام کارکتر اصلی و به بیمارستان رفتن کارکتر اصلی دیگر (شیرین) صحبت و نوشته شده است.
اضافه نویسی‌ها و دادن اطلاعات اضافی به شدت در پیشروی کند داستان نقش داشته‌اند، طوری که گاها کمبود تند شدن برخی از صحنه‌های لازمه به شدت در چشم است.
گاها با نوسانات سیر؛ تند و کند و متعادل، سیر را همگام با احساسات و شرایط کارکتر منسجم کنید.
به طور مثال هنگام عصبانیت سیر را تند کنید و هنگام تفکر سیر را کند و ...

۳. بافت متن:
بافت متن و لحن رمان ادبی است، این بافت شکل قراردادی‌تر و صحیح تر واژگان و افعال را به دور از شکسته‌نویسی ها می‌نگارد.
نویسنده به درستی از این لحن استفاده کرده و ما شاهد این هستیم که تمامی پارت‌ها و جملات با این لحن آمیخته بودند.
سادگی جملات و استفاده کم از آرایه‌ها بافت را دچار نامنسجمی نکرده اما به عنوان پیشنهاد با توجه به این‌که بافت کلی اثرتون دست و بال شما برای استفاده از آرایه‌ها گشوده تر کرده هست، بنابرین از این موارد دریغ نکنید.

۴. دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها هر دو به زندگی روزمره‌ی ما انسان‌ها مربوط بودند و از این رو باور‌پذیری آنها بدون هیچ کششی امکان پذیر است؛ اندازه‌ی مونولوگ‌ها استاندارد بودند و مشکلی در آن‌‌ها دیده نمی‌شد و به چشم نمیخورد.
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها گاهی از مسیر اصلی داستان خارج می شدند که این درست نیست.
از طرف دیگر کم بودن حضور دیالوگ‌ها درون سیر داستان نیز به شدت رمان را از حالت روایت رمان خارج کرده و حالت رمان انگار مروری بر نحوه گذر داستان است.

?ساختمان ایده رمان?
۱. بررسی ایده اصلی:
ایده اصلی رمان کلیشه‌ای نبود و به حد زیادی به زندگی روزمره‌ی انسان‌ها ربط داشت چرا که حتی دیده میشود در پارت ۱۵ اشاره به ویروس کرونا که در جهان به وجود آمده هم شده!
باور پذیری ایده‌ی اصلی کار آسانی بود چرا که اگر هم خواننده بخواهد به این فکر کند که برای مثال کارکتر اصلی (سارا روزبه) از کجا این همه موفقیت به دست آورده کافی است که پارت‌های ۱ تا ۱۰ را بخواند!

۲. بررسی پیام رمان:
پیام رمان تاکنون موفقیت و راه‌های موفقیت برای انسان‌ها بوده، و کمی هم امید داشتن و تلاش چاشنی موفقیت رمان شده است و این پیام را به خواننده می رساند که برای موفقیت امید و تلاش لازم است. نویسنده در پرداخت به هدف و پیام کلی خود کوشا بوده و در ارتباط با آن پردازش کافی رخ داده است.

۳. ایده‌دهی و باور پذیری:
ایده‌ی رمان خوب و بجا بود؛ اما می‌شود برای این‌که باور پذیری کاملی در رمان ایجاد شود (سارا روزبه) بیشتر از حال به کمک مردم و اطرافیانش برسد.
چیزی که ما در رمان خواندیم شخصی بسیار مهربان بود اما این مهربانی کمی با غرور مخلوط شده بود که درک آن برای خواننده سخت و دشوار است.
در سمیناری که(سارا روزبه) در آن شرکت کرده می‌شود که بیشتر به اطرافش دقت کند، ولی ما میبینیم که (سارا روزبه) وقتی نگاه سنگینه فردی را روی خویش احساس می‌کند با ملایمت از کنار آن رد می‌شود، در صورتی که این بجا و درست نیست.

?ارکان‌های اصلی?
۱. توصیفات:
در ادامه به بررسی هر یک از زیر مجموعه های توصیفات می‌پردازیم.
توصیفات احساسات: احساسات کارکتر‌ها درست و بجا بوده است. ما در زندگی کارکتر اصلی (سارا روزبه) که دنیای عاشقانه‌ای با همسرش دارد احساس عشق بین آ ن دو نفر را به خوبی حس میکنیم از این رو احساس کارکتر اصلی دیگر (شیرین) که احساسی ترس و ناامیدی هست را به خوبی درک می‌کنیم.

توصیفات حالات کارکتر: حالات کارکتر‌ها در تمامی پارت‌‌ها به اندازه و مناسب پرداخته شده بکند.
برای مثال: در پارت ۷ ما میبینیم که وقتی (سارا روزبه ) و همسرش با یکدیگر صحبت می‌کنند چه حس عاشقانه‌ای دارند و آن را به خواننده هم القا می‌کنند، همچنین مثال دیگری که ذکر میکنم:
در پارت آخر وقتی (شیرین) نمی‌تواند برای هزینه‌ی بیمارستان کاری کند، ما حالات کارکتر مثل بیهوش شدن وی و اشک ریختن مداوم را میبینیم، و همچنین ما شاهد هستیم که در پارت ۲۰ (سارا روزبه) چقدر از دیدن خانواده‌ی وی خوشحال است، و این خوشحالی را با لبخند‌هایی که میزند و لحن آرامش بخش وی ما حس میکنیم.

توصیفات زمان: زمانی که نویسنده برای رمان انتخاب کرده همین سال‌هایی است که ما در جنگ با ویروس کرونا هستیم.
ما این را از آنجایی می‌فهمیم که در پارت ۲۱ نویسنده به ویروس کرونا اشاره کرده است.
نبود پرش های نامناسب زمان و پرداخت کافی به زمان وقوع داستان از قوت های دیگر این رکن است.

توصیفات چهره: نویسنده در چهره‌ی کارکتر‌ها کم کاری کرده، چرا که خواننده هیچ تصویری از چهره‌ی کارکتر‌ها در ذهن خود ندارد، و فقط یک خیال گنگ در ذهن خواننده صورت میگیرد، مثل بور بودن (سارا روزبه) .

توصیفات مکان: توصیفات مکان درست بودند، توصیفی که نویسنده از مکان‌هایی که کارکتر‌ها در آن پای میگذاشتند بجا بود، برای مثال توصیفی که نویسنده از خانه‌ی مادربزرگ (سارا روزبه) کرده بود تلقین یک خانه‌ی قدیمی و زیبا را به همراه دارد.

۲. شخصیت پردازی:
شخصیت پردازی نویسنده برای کارکتر‌ها گاهی مستقیم و گاهی غیر مستقیم بود، گاهی خواننده با خود میگفت که برای مثال در اینجا کارکتر اتفاق این کار را می‌کند، ولی در کمال تعجب دیده میشد که کارکتر کار دیگری انجام میدهد!
نوع شخصیت کارکتر‌ها نوعی و نمادین هستش؛ چرا که شخصیت نوعی که یک قشر خاص از جامعه را نشان می‌دهد شباهت زیادی به (سارا روزبه) و همین‌طور همسرش دارد، این کارکتر‌ها هر دو از شخصیت خاصی برخوردار هستند که آن‌ها را از دیگران متمایز میکند.
در شخصیت نمادین که نویسنده میخواهد درسی را به خواننده بدهد هم با پارت‌های ۱ تا ۱۰ تطابق دارد چرا که ما در این پارت‌‌ها شاهد این هستیم که نویسنده راه‌ های موفقیت را به ما نشان داده. و در این راه موفق بوده است.

۲. فضاسازی:
فضاهایی که نویسنده محیطی برای کارکتر‌ها انتخاب کرده در اوایل یک اتاق سه در چهار متری است و بعد از آن بیمارستان و سمینار و در ادامه‌ ی خانه‌ی مادربزرگ؛
نویسنده در اعلام کردن موقعیت کارکتر‌ها به خواننده قلم خوبی دارد ولی مشکلی که وجود دارد این است که توصیفات کمی زیادتر از حد معمول شده است‌.
ولی فضاسازی به واقعیت بسیار نزدیک بود!

۴. کشکمش‌ها:
کشمکش بیرونی کارکتر‌ها بر کشمکش درونی غلبه دارد که عوامل این کشمکش‌های بیرونی گاه کشمکش انسان با انسان است و گاه کشمکش انسان با جامعه.

۵. پیرنگ: ساختمان بندی کلی رمان خوب بود، ولی تا اینجا هنوز مشخص نشده که نویسنده چه هدفی را دنبال میکند!
وقایع سلسله‌وار و مرتبی را در رمان شاهد هستیم، مثل کتک خو*ردن کارکتر اصلی (شیرین) در اول رمان.
وقوع رخداد‌ها با زمان تناسب داشتند و هیچ مشکلی در زمان رخداد‌های پیش آمده برای کارکتر‌ها دیده نمی‌شد.
نویسنده در تناسبی که شخصیت‌ها با انگیزه‌هاشون دارند قلم و فکر خوبی دارد، همچنین علت و معلولی که بین رخداد‌ها هست؛ باعث جذب خواننده میشود.

?ارکان‌های پایانی?
۱. ایرادات نگارشی:
درست نویسی

تکرار: تکرار به خصوصی در پارت‌ ها دیده نمی‌شد مگر در مواقع استثنایی که آن هم برای رمان لازم بوده است.

غلط املائی: غلط املائی به چشم نخورد!

نیم‌فاصله: نیم‌فاصله‌ها تماما رعایت شده بود و فقط پارت ۱۰ و ۱۵ و ۲۳ نیاز به ویرایش دارد!

شکسته نویسی: شکسته نویسی در پارت‌ های ۱۷ و ۲۰ و ۱۲ دیده میشد!

علائم نگارشی: علائم نگارشی نیز باید در پارت‌ های ۵ و ۷ و ۹ رعایت شود.

اندازه‌ی پارت‌ ها و پاراگراف بندی: اندازه‌ی پارت‌های ۱۹ و ۲۰ و همچنین ۲۳ و ۲۵ نادرست بودند ولی پاراگراف بندی‌ها صحیح بودند و مشکلی نداشتند.

۲. سخن منتقد:
رمان بسیار زیبایی نوشته‌ اید که باعث لذ*ت می‌شود، شما میتوانید سیر داستان را کمی تندتر پیش ببرید تا خواننده از خواندن آن زدگی پیدا نکند، از دیالوگ‌های بیشتری استفاده کنید! در توصیفات چهره بیشتر کار کنید. توصیفات برای مکان‌ها را کمتر کنید.
با امید موفقیت
diana
***

@سارا مرتضوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
به‌نام‌تعالی
نقد رمان "دارامندی"
منتقد رمان "Roial"
نوع نقد "نقد حرفه‌ای شورا"
تاریخ تحویل "۱۲ شهریور ۱۴۰۰"


⭕نقد شماره 2⭕

?ارکان های میانی?
۱. زاویه دید:
زاویه دید رمان درامندی اول شخص می‌باشد، زیرا تمام داستان از زبان (سارا) و (شیرین) ذکر شده بود. و چون نویسنده این زاویه دید را انتخاب کرده بود، می‌توان گفت صدای روایت رمان از نوع صدای شخصیت و از نگاه کاراکتر (سارا) بیان می شود ‌که به کمک زاویه دید اول شخص بر روی رمان منسجم شده است.
زاویه دید تا پایان داستان یک‌نواخت بوده و هیچ ضعفی مشاهده نمی‌شود.

۲. سیر روایت:
در نگاه ‌لی سیر روایت رمان کند بوده است، و تا جایی که رمان را خواندم در ۳ پارت فقط از سمینار صحبت شده بود؛ ولی به هر حال سیر رمان بعد از صفحات ۳ و ۵ به سیر متعادل تبدیل شده بود.
علت کند بودن سیر این است که نویسنده به تمام جزئیات توجه کرده، حتما لازم نبوده که نویسنده از تمامی اتفاقاتی که در سمینار افتاده بنویسد.
گاها با توجه به تنش‌ها و احساسات سیر را دچار نوسان بکنید تا حالت طبیعی به رمان ببخشد.

۳. بافت متن:
بافت متن و لحن مونولوگ‌های رمان ادبی است، شکل صحیح نگارشی واژگان و افعال به کمک این بافت در مونولوگ ها هویداست و در تمام پارت‌ها این بافت کاملا منسجم است.
سادگی متن و واژگان عمومی خوانش راحتی از رمان را با درک سریع برای مخاطبین رقم زده اند اما با این حال کم کاری در استفاده از ارایه ها حالت ملموس مونولوگ‌ها را از بین برده؛ شما با انتخاب بافت رسمی می توانید بهترین آرایه‌ها را در متن رمان بکار ببرید.
البته معیار نویسی یا بهتره بگویم محاوره امروزی نیز در دیالوگ‌ها بی‌نقص بود.
از قوت دیگر رمان میتوان به این اشاره کرد که دیالوگ‌ها حالت حقیقی خود را حفظ کرده‌اند.
به طوری زبان گفتاری کارکترها کاملا به سبک امروزی هست.

۴. دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها به بهترین نحوه کنار هم چیده شده بودند و باورپذیری آنها بدون هیچ کششی امکان پذیر بود.
اندازه مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها به اندازه و خوب بود. مشکل شما اینجاست که دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها از مسیر خارج میشدند و این بشدت نادرسته، برای مثال در پارت ۱۴ وقتی کارکتر اصلی (سارا روزبه) در مورد ازدواج دختر دایی خویش عصبانی می‌شود در این باره صحبتی نمی‌کند و به اصطلاح بحث را عوض می‌کند. دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها بیشتر درباره‌ی موفقیت بودند که در مسیر رمان پیش می‌رفتند.

?ساخت ایده رمان?
۱. بررسی ایده اصلی:
ایده اصلی رمان خوب بود یا بهتره بگم کلیشه‌ای نبود. باور پذیری ایده اصلی کار آسانی بود زیرا به زندگی روزمره انسان مربوط است، ایده‌ی رمان شرح زندگی و راه رسیدن به موفقیت‌های کارکتر سارا روزبه بود؛ و فراز و نشیب‌های که او در زندگی تجربه می‌کرد را بازگو می‌کرد.
در نگاه کلی نو بودن ایده داستان پرمفهوم و با هدفی را به نمایش در اورده بود‌.

۲. بررسی پیام اصلی:
پیام رمان شرح دهنده یک داستان اموزنده بود؛ برای موفقیت امید و تلاش لازم است، میزان پرداخت به پیام خوب و بجا بود و مشکلی در آن دیده نمیشد.
البته ناگفته نماند که در حاشیه داستان پیام های فرعی همچون امید و ... مشاهده شده بود که

۳. ایده دهی و باورپذیری:
ایده رمان خوب و بجا بود و باورپذیری رمان طوری بود که سارا روزبه مهربان بود و غرور هم به همراه داشت و این بجا نبود، ولی به هر حال ایده‌ ضعف‌های کوچکی داشت.
موفقیت و راهکار‌های آن یک چیز کلیشه‌ای است که تقریباً به طور روزمره همه‌ی ما انسان‌ها در مورد آن بحث میکنیم.
صحنه‌ای که (شیرین) با آن همه مشکلات زیاد و درهم گره خورده وارد سمینار (سارا روزبه) می‌شود بدون ذره‌ای ناراحتی کمی باور پذیری را دشوار میکند.

?ارکان‌های اصلی?
۱. توصیفات
?️توصیفات احساسات?️
احساسات کاراکتر ها خوب بود. مثلا سارا روزبه که زندگی عاشقانه ای با همسرش دارد که قابل درک بود یا شیرین که احساس ترس و نا امیدی داشت.

?️توصیفات حالات?️
حالات کاراکتر‌ها در همه جا درست و بجا پرداخته شده بود. برای مثال وقتی شیرین نگران مادرش است و پول هزینه بیمارستان را ندارد گریه می‌کند و مثل باقی انسان‌ها متوسل به خداوند می‌شود، یا عشقی که (سارا روزبه) به فرزندش دارد را به دست بر سر او کشیدن نشان میدهد.
بهتر است گاهی از انتقال توصیفاتی بیرونی به صورت افراطی بپرهیزین و با توصیفات درونی جایگزین کنید.

?️توصیفات زمان?️
زمانی که نویسنده در پارت ۲۱ به ویروس کرونا اشاره می‌کند و عدم پرش‌های نامناسب زمانی و پرداخت کافی به زمان وقوع داستان؛ که مشخص است در جامعه امروزیست؛ از قوت‌های دیگر این رمان است.

?️توصیفات چهره?️
نویسنده چهره‌های کاراکتر را توصیف نکرده است ولی سرگذشت کارکتر‌ها به طور معمول نوشته شده، برای مثال ما میدانیم که در قبل خانواده‌ی شیرین خانواده‌ای مرفه بودند و با ورشکست شدن به حال و روز فقیری افتاده‌اند.
جای خالی توصیفات چهره باعث شده تا مخاطبین هیچ تصویری از چهره کارکترها نداشته باشند.

?️توصیفات مکان?️
توصیفات مکان نیز تاحدودی قابل قبول بود؛ مثلا توصیف خانه مادربزرگ که یک خانه قدیمی و زیبا بود. اما بهتر کمی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

۲. شخصیت پردازی:
شخصیت پردازی دومین عنصر مهم داستانی است که در ادبیات داستانی از جایگاه والای برخورد است؛
پرداخت کافی به این عنصر نقش به سزای در افزایش سطح رمان شما دارد.
داستان در حواشی و خط اصلی دارای کارکترهای است که نیاز دارند به مخاطبین معرفی شوند؛
نوع شخصیت پردازی غیر مستقیم بوده اما ضعف در معرفی کارکتر‌ها به خصوص سارا به شدت هویداست.
مثلا مخاطبین از عادات، علاقه ویا نوع پوشش کارکترها چیزی نمی‌داند یا به حتی موارد مهم تر نیز پرداخت کافی نشده!
نوع کاراکترها نوعی و نمادینی هست؛ چرا که شخصیت‌ها قشری از جامعه هستند و همبستگی انها نمادی از موفقیت است. به نوعی نویسنده سعی دارد با ‌کارکترهایش به نویسند درس بدهد.

۳. فضاسازی:
و اما فضاسازی.
یعنی فضای که کارکتر داستان را رقم می‌زند.
فضاسازی به نسبت شخصیت پردازی جامع تر بود!
البته نویسنده کمی بیش از حد معمولی توصیف کرده است ولی فضاسازی به واقعیت نزدیک بود تعادل زمان و مکان خوب بود، فضای کلی داستان هم برگرفته از واقعیت بود.
برای افزایش باورپذیری فضا کمی از تاریخ وقوع، ساعات، اب و هوا و مسائل عمومی تر نیز بیشتر استفاده کنید.

۴. کشمکش‌ها:
نویسنده از هر دو نوع کشمکش درونی و بیرونی در رمان استفاده کرده. مثلا کشمکش انسان با انسان و انسان با جامعه. میزان پرداخت به کشمکش خوب و بجا بود ولی جا داشت بیشتر به کشمکش درونی پرداخته شود‌.
با توجه به خلاصه‌ای که ارائه دادین؛ کمبود جدال درونی اشکار است، که در رمان شما گه گاهی لازم بود تا با پرداخت مناسب به حد نصاب برسد!

۵. پیرنگ:
تا اینجای رمان تقریبا مشخص بود که نویسنده چه هدفی را دنبال می‌کند.
اما اسکلت بندی از قبل تعیین شده‌ای در رمان مشخص نیست؛ هرچند که در ظاهر وقایع با نقشه پیش می‌روند!
همه چیز تا اینجا خوب پیش رفته اما علت و معلول ها هنوز به شدت عالی دریافت نمی‌شوند‌؛ یعنی کمی نیاز به جزئیات دهی بیشتر است.

?ارکان‌های پایانی?
۱. ایرادات نگارشی:
?️درست نویسی?️
تکرار بخصوصی در پارت دیده نمی‌شد اگر هم بود در رمان لازم بوده است.
غلط املائی وجود نداشت.
نیم‌فاصله همه رعایت شده بود فقط در برخی پارت‌ها مانند پارت ۱۰ نیاز به ویرایش داشتند.
شکسته نویسی هم چند مورد دیده شده بود مانند پارت ۷ که که در آن شکسته نویسی وجود داشت.

?️علائم نگارش?️
علائم نگارشی در پارت‌های ۵و۷و۹ ویرایش شود!

?️اندازه پارت‌ها و پاراگراف‌بندی?️
اندازه پارت‌ها در پارت‌های ۱۹و۲۰ درست نبود ولی پاراگراف بندی‌ها مشکلی نداشت.

۲. سخن منتقد:
رمان بسیار زیبایی نوشته‌اید که باعث لذ*ت می‌شود. اما ضعف‌های که درگوشه و کنار مشاهده شده؛ نیاز به کمی زمان و بازنویسی دارند چند توصیه کوتاه برای شما دارم؛ از دیالوگ ها بیشتر استفاده کنید. سیر رمان هم به نسبت قبل تند کنید که خواننده از آن زده نشود.
Roial
موفق باشید.

***
@سارا مرتضوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا