تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد شورا نقد شورای رمان مدرسه شبانه روزی در لندن | Aras کاربر انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است.
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jun
1,906
11,206
168
مرگ برگشته
وضعیت پروفایل
Livin La Vida Broka
1612541595618.png
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jun
1,906
11,206
168
مرگ برگشته
وضعیت پروفایل
Livin La Vida Broka
*عنوان:
عنوان رمان طولانی است؛ مخاطب با دیدن عنوان فکر میکند که با داستان های کلیشه‌ای عاشقانه دبیرستانی ها و شاید تکراری رو به رو خواهد شد. بر خلاف فضای داستان عنوان مناسب این فضا و محتوی نیست؛ بهتر است که نویسنده با توجه به تخیلی بودن داستانشون عنوانی جذاب و کوتاه را پیدا کنند. اسم ساده بود و هیچ تعلیقی درونش برای جذب مخاطب وجود نداشت، رمان نشون دهنده این هستش که داستان در خارج از کشور در یک مدرسه اتفاق می افتد و این واضح بودنش قابل قبول هست.

*ژانر :
ژانر های انتخابی نویسنده معمایی، عاشقانه و تخیلی است.
ژانر اصلی ژانر معمای هست که خب با توجه به محتوی میشه گفت انتخاب درست و به جایی بوده است. ژانر عاشقانه حضور کمرنگی رو درون محتوی داشت و گاهی اصلا احساس نمیشد.
انتخاب ژانر تخیلی اشتباه است. چرا؟
دلیل، ما ژانری تحت عنوان تخیلی نداریم یعنی زانر تخیلی تنها نداریم! عنوان تخیلی هنگامی به کار برده یمشه که در کنارش اتفاقی علمی و پژوهشی یا بر اثر اتفاقات آزمایشگاهی رویداده باشه ؛ ژانر درست علمی_تخیلی هست که در اینجا کاربرد ندارد بلکه نویسنده باید ژانر فانتزی را جایگزین کند. ژانرهای رمان نسبتا ژانرهای پرطرفداری هستند و برای همین هم مخاطب بیشتر را جذب میکند.

*جلد:
اثر فاقد جلد میباشد.

*خلاصه:
خلاصه با رمز و راز زیادی نوشته شده که اگر عنوان رو نادیده گرفت و تغییر داد باعث جذب مخاطب میشه.در همین ابتدای کار ژانر معمایی خودش رو نشون داده نویسنده با تمام قدرت سعی کرده که معماها و سوالاتی رو درون ذهن مخاطب به وجود بیاره. خلاصه فرد را به فکر فرو میبرد و همین باعث ادامه دادن میشود. خلاصه اطلاعات زیادی را لو نداده و برای همین جذاب و جالب تلقی میشود.

*آغاز:
اغازی جذاب و به دور از کلیشه!
آغازی همراه با مبارزه، جذاب و پر رمز و راز!
مخاطب با خواندن محتوی اولیه یا همان آغاز داستان خود به خود جذب میشود اما، بهتر است توصیفات بیشتر کار شود.
همین که آ؛از رمان فاقد از هرگونه کلیشه هست و به صورتی قدرتمند دامی برای مخاطب پرت میکند، یکی از نقاط قوت رمان هست. شروع کاملا مناسب و قابل انتظار بود.

*شخصیت پردازی:
شخصیت پردازی قابل قبول بود، مشکلاتی درون ساختن و تصویر کشیدن یک کارکتر درون ذهن یک مخاطب باعث میشد که رمان در این عنصر نسبتا ضعیف عمل کرده باشد.
مخاطب نیازمند شخصیت های متمایز و بینقص است که رفتار، دیالوگ ها و چهره ان ها شبیه هم نباشد. تا بتواند با توصیف احساسات شخصیت قبل از گفتن دیالوگ نامش را حدس بزند و درک کند که با کدام شخصیت داستان رو به روست و راحت تر مشکلات و حرف ها و کارهایشان را درک بکند. سردی که درون کلمات برای هرشخصیت وجود دارد باعث میشود حس همزادپنداری میان مخاطب و شخصیت درون کلمات گم شود.

* تم وپیرنگ:
پیرنگ داستان منسجم بود. اتفاقات با دلیل و مدرک و علت و معلول مشخصی روی میدادند. پیرنگ منسجم باعث نظم دادن به محتوی داستان میشه که این از نکاتی هست که خودش مبنی بر جذب مخاطب است. درون مایه این داستان قوی و منظم با سرعت به جلو میرود. تم داستان معمایی و فانتزی هست همراه با رگه های از درام و عاشقانه و پر از پیام برای شجاعت و عشق بود.

*توصیف مکان:
توصیف مکان که به راحتی میتونم بگم اصلا نداشتیم! این که نویسنده بیاد مکانی که رو که شخصیت داخلش قرار گرفته رو شرح بده؛ باعث میشه مخاطب خودش رو کنار شخصیت داستان تصور کنه و اتفاقات رو در ذهن خود تجسم کنه. مثلاً سالنی که الیس در حال مبارزه درون آن بود؛ من هیچ تصوری از اون سالن ندارم. اما در بخشی هم توصیف به کار برده شده بود ولی بهتر از این باید باشد. وقتی کافه نویسندگان از ژانر تخیلی یا فانتزی درونش استفاده میشود بهتر هست که توصیف مکان بهتری ارائه دهد و مخاطب را به دنیای خیالی داستان بکشاند.

*توصیف احساسات:
توصیف احساسات، خوب و مناسب بود. احساساتی که شخصیت درون داستان دارد به خوبی منتقل میشد اما میتواند بهتر از این نیز باشد. احساسات به نظر هم سرد بود هم شیرین و البته در بعضی از قسمت ها گنگ و فاقد هیچ گونه حسی برای درک کردن، درکل میتوان این عنصر را قابل قبول شناخت.

*توصیف چهره:
ضعیف بود، توصیف چهره شخصیت ها برای بهتر شدن باید تا یک حد قابل قبول رویش کار شود و برای همین هم درون رمان هیچ تصوری از شخصیت ها نیست و درون یک پارت کمی توصیفات رگباری وجود داشت به همین دلیل هم بهتر هست شخصیت ها به آرامی و با مشخصات های متفاوت معرفی شوند تا در ذه مخاطب بمانند.

*توصیف حالات:
توصیف حالات خوب بود و تعادل خاصی درونش وجود داشت تعادلی که در اکثر توصیفات وجود نداشت را در این عنصر شاهد بودیم، نظم توصیفات درون هر پارت مشخص بود که نویسنده تلاش شدیدی برای بهتر به عمل آوردن حالات بهتر میکند و همین جای تحسین دارد و بهتر بود که درون مابقی توصیفات هم این تلاش دیده بشود.

*سیر:
سیر: اتفاقات به صورت قطاری دارن پشت سر هم دیده میشوند و گاهی رگباری و با سرعت پیش میرود و همین باعث شوکه شدن مخاطب میشود بهتر هستش که سیر را کندتر بکنند و سعی کنند یک مسیر آرام برای هضم اتفاقات برای مخاطب باقی بگذارند.

*باورپذیری:
رمان های تخیلی با قلمرویی که توسط نویسنده خلق میشوند مشکل در باورپذیری ندارد و یکی از شیرین اتفاقات خلق شدن دنیا و باورهای جدیدی هست که به ماخطب اجازه ی جلوتر رفتن و لم*س آنها را میدهد.

*دیالوگ ها و منولوگ ها:
متناسب بودند و باعث جذابیت رمان شده بودند البته لازم به ذکر هست که منولوگ ها تاثیرات بهتری از دیالوگ ها داشتند و شاید یکم مشکلات درون دیالوگ نویسی وجود داشت و باید بهتر وخاص تر پدید بیاید اما منولوگ های داستان جذاب و قابل لم*س هستند.

*اشکالات نگارشی:
اشکالات نگارشی درون داستان هکسره هست، هسکره ای که پشت بند بعضی از کلمات درون داستان دیده میشود مانند: وحشیه که باید وحشی هست نوشته شود، بدلیل اینکه هکسره درون مکالمات عادی استفاده میشود و درون داستان ادبی نباید از آنها استفاده کرد. در بعضی از قسمت ها از نقطه و ویرگول به درستی استفاده نشده بود و در برخی از جاها جمله بدون فعل به پایان رسیده بود.

*ایده داستان:
ایده نو بود ولی نیازمند همت و ارداه محکم و استوار است. نویسنده باید تمام تلاش خود را برای پردازش بهتر ایده انجام دهد. ایده خوب است اما نحوه پردازش آن... خیر! توصیفاتی که از مکان میشد باید بیشتر میبود تا یک داستان خیالی خوب خلق شود، درکل ایده داستان تکراری یا کلیشه ای نبود ولی باید روی بهتر شدن نگارشش تمرکز بیشتری شود.

باتشکر از منتقدان: @mrhb_78
@Melika.87
قلمتان مانا @Aras
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا