"نقد پارت چهاردهم"
- نمیشه نمیشه به جان ما نمیشه.
دیوانهای واسه خودش.(چیشد دقیقا؟ وقتی قراره از پار قبل شروع بشه نیاز هست درست توصیف کنین اینکه بیان با دوتا دیالوگ از این کشمکش رد بشین و نصفه ولش کنین اصلا کار درستی نیست کیفیت داستان میاد پایین!)
- چیشده اسکل میزنی؟
با دهن کجی نگاهم میکرد.(توصیفات بیشتری بیارین الان دقیقا کی همچین حرفی زد و این گفتگو مطعلق به چه کساییه؟)
با چشمای که فقط یه معنی داشت بهم نگاه کرد.
- چی؟ مثلاً باید میگفتی شنگول میزنم.(جمله اشتباهه اولش گفته چی سوال پرسیده و دوباره گفته باید میگفتی شنگول میزنم؟ حس میکنم جواب هر کدوم به سوالا ربط ندارن پس بهتره در جواب سوالا پاسخ بهتری بدن)
- اونکه کار هرروز تو هست ولی ازت انتظاری نمیره نگران نباش.
-میکشمت.
اینم معنیش فقط با چاشنی جیغ.(خیلی کوتاه بود همینطور گنگ و مبهم اصلا معلوم نیست چه کسایی با هم صحبت کردن توصیفات و بیشتر کنین)
***
- اَه دلم رو شکستی من دیگه زنت نمیشم.
- الو سلام.
- بگو کارتو؟
- هیچی افتادم یهو یاد تو.
- خب بقیش؟
- خوبی؟
- ای بد نیستم.
- میشه ببینمت؟
- من دنبال شر نیستم.
- ببین شوخی نکن.
- خیلیم جدی گفتم.
- ببین گوش کن نه.
- اینا همش حرف مفته.
- دوست دا...
- مگه خودت گوش کردی.
- صبر کن.
- مگه خودت صبر کردی یادته تو چجوری گوشی رو(،) روم قطع کردی؟
- یهو... (.)
- اَه بس کن این هندی بازیا چیه هان؟
قبل اینکه مورد عنایت فحشهاش قرار بگیرم تماس رو قطع کردم؛ داشتم میرفتم یه سری به شرکت بزنم بعدش برگردم خودم رو صدالبته چمدونم رو برای سفر برای جزایر هاوایی آماده کنم،(داشتم میرفتم یه سری به شرکت بزنم، این قسمت میتونه توصیفات بهتری داشته باشه اینکه دلوین کجا بود؟ و چطور اماده شد و سوار ماشین نشست؟ خیلی تند گذشته یه آدم توی دنیای واقعی انقدر سریع نمیتونه تلفن و قطع کنه از خونه بزنه بیرون و یهو به شرکت برسه خیلی غیر طبیعیه، پس سعی کنین توصیفات بهتری به کار ببرین و مکانها رو بیان کنین) شما زیاد
- عرضم به حضورتون من دخترم.
- آهان! پس نمیگیرمت و تو تا آخر عمر بیوه میمونی.
- اولاً تو هنوز من رو نگرفتی پس بمیری هم واسم مهم نیست؛ دوماً نابغه تو با این هوشت باید میرفتی ناسا کار میکردی.
- وقتش رو نداشتم.
- نه اینکه(اینکه) داری گونی برنج از بالای کوه میاری پایین.
- دلوی... .
حرفام رو جدی نگیرین من تا همین جاده چالوس هم نمیتونم برم والا صدای موزیکی که علاقه وافری بهش داشتم رو پلی کردم و همراه باهاش زیر لبی خوندم.(نباید کارکتر مستقیم با خوانندهها صحبت کنه خیلی کلیشهای هست و دیگه چنین کاری کاربرد نداره)بهتره خود خواننده منظور دلوین رو متوجه بشه پس این قسمت رو یا حذف کتین یا تغییرش بدین که نشون نده کارکتر با خوانندهها مستقیم حرف میزنه)
دقیقاً معلوم نیست این پارت ادامهی پارت قبل باشه چون هم بخاطر شروع با دیالوگ و همینطور توصیفات کم و اشاره نکردن به اطراف باعث گیجی مخاطب میشه، اینکه همچین پرشی رو انجام دادین واقعا به بدنهی رمان آسیب میزنه.
اگر این دیالوگها ادامهی وقتی که یاماچ وارد اتاق جلسه و حرف زدن با دلوین میشه باید بهتر توصیف بشه. از نظر باورپذیری باید بگم چطور ممکنه توی جلسه اینطور باهم صحبت کنن اگر افراد خیلی متشخصی هستن چه دلیلی داره توی چنین جمعی اینطوری صحبت کنن این نوع حرف زدن از دو آدم بالغ واقعا بعیده، مخاطب توقع نداره چنین ادمهایی مثل جوونهای هیجده یا نوزده ساله رفتار کنن. در پارتهای قبلی هم ذکر کردم که باید یک لحن گفتاری دقیق برای هر شخصیت استفاده بشه. چیزی که خیلی بد جلوه کرد اینکه اصلا به افراد داخل جلسه هیچ اهمیتی داده نشده! توقع چنین چیزی رو نداشتم یعنی دو تا آدم مهم فقط با خودشون درگیر هستن و کلکل میکنن بدون اینکه به دور و اطرافشون نگاه بندازن.
خیلی سریع از این اتفاق و کشمکش رد شدین و یک روز دیگه رو شروع کردین با رفتن مجدد دلوین به شرکت، توصیفات خیلی کمه نباید فقط بگین رفت به شرکت یا رفت بیرون! توصیف کنین بگین دلوین چه مسیری رو طی کرد از چه مکانهایی گذر کرده، هیچ تصویری در ذهن خوانندهها نیست هم از فضای شرکت هم خانهی دلوین حداقل باید اشارهای به جایی که زندگی میکنه بشه. برای نوشتن توصیفات میدونیم که اطلاعات ورودی از طریق چشمه، اما همیشه نیاز نیست همهی توصیفات و از نگاه بیان کنیم میتوتیم از طریق بقیهی حواس پنجگانه برای درک بیشتر خوانندهها استفاده کنیم.
بحث دیگهای که هست راجع به دیالوکها و مونولوگهاست
این پارت تعداد دیالوگهایش بیشتر از مونولوگها بود، اما باید مونولوگها بخش بیشتری از دیالوگها رو داشته باشند از اونجا که مونولوگها شامل توصیفات پنجگانه هم میشن سعی کنین به توصیفات بپردازین.
صحبت تلفنی معلوم نیست با چه شخصی بوده دلوین با کی حرف میزده یا در را*بطه با چه موضوعی بوده باید این حرف زدن روشنتر بیان بشه تا مخاطب احساس گیجی نکنه
رعایت نکردن نکتهها و ارکان باعث میشه خوانندهها ترغیب به خوندن نشه برای همین سعی کنین این بحث تلفنی رو جذاب و با جزئیات بیشتری بنویسین برای مثال در حین صحبت دلوین کجا بوده در حال چکاری و چه حسی داشته عصبی بوده یا ناراحت؟ خونسرد بوده یا بی تفاوت؟ همهی اینها باید توی این قسمت اضافه بشن.
نیم فاصلهها:
نمیشه
نمیشه
چیشده
چیشده
اگر این دیالوگها ادامهی وقتی که یاماچ وارد اتاق جلسه و حرف زدن با دلوین میشه باید بهتر توصیف بشه. از نظر باورپذیری باید بگم چطور ممکنه توی جلسه اینطور باهم صحبت کنن اگر افراد خیلی متشخصی هستن چه دلیلی داره توی چنین جمعی اینطوری صحبت کنن این نوع حرف زدن از دو آدم بالغ واقعا بعیده، مخاطب توقع نداره چنین ادمهایی مثل جوونهای هیجده یا نوزده ساله رفتار کنن. در پارتهای قبلی هم ذکر کردم که باید یک لحن گفتاری دقیق برای هر شخصیت استفاده بشه. چیزی که خیلی بد جلوه کرد اینکه اصلا به افراد داخل جلسه هیچ اهمیتی داده نشده! توقع چنین چیزی رو نداشتم یعنی دو تا آدم مهم فقط با خودشون درگیر هستن و کلکل میکنن بدون اینکه به دور و اطرافشون نگاه بندازن.
خیلی سریع از این اتفاق و کشمکش رد شدین و یک روز دیگه رو شروع کردین با رفتن مجدد دلوین به شرکت، توصیفات خیلی کمه نباید فقط بگین رفت به شرکت یا رفت بیرون! توصیف کنین بگین دلوین چه مسیری رو طی کرد از چه مکانهایی گذر کرده، هیچ تصویری در ذهن خوانندهها نیست هم از فضای شرکت هم خانهی دلوین حداقل باید اشارهای به جایی که زندگی میکنه بشه. برای نوشتن توصیفات میدونیم که اطلاعات ورودی از طریق چشمه، اما همیشه نیاز نیست همهی توصیفات و از نگاه بیان کنیم میتوتیم از طریق بقیهی حواس پنجگانه برای درک بیشتر خوانندهها استفاده کنیم.
بحث دیگهای که هست راجع به دیالوکها و مونولوگهاست
این پارت تعداد دیالوگهایش بیشتر از مونولوگها بود، اما باید مونولوگها بخش بیشتری از دیالوگها رو داشته باشند از اونجا که مونولوگها شامل توصیفات پنجگانه هم میشن سعی کنین به توصیفات بپردازین.
صحبت تلفنی معلوم نیست با چه شخصی بوده دلوین با کی حرف میزده یا در را*بطه با چه موضوعی بوده باید این حرف زدن روشنتر بیان بشه تا مخاطب احساس گیجی نکنه
رعایت نکردن نکتهها و ارکان باعث میشه خوانندهها ترغیب به خوندن نشه برای همین سعی کنین این بحث تلفنی رو جذاب و با جزئیات بیشتری بنویسین برای مثال در حین صحبت دلوین کجا بوده در حال چکاری و چه حسی داشته عصبی بوده یا ناراحت؟ خونسرد بوده یا بی تفاوت؟ همهی اینها باید توی این قسمت اضافه بشن.
نیم فاصلهها:
نمیشه
نمیشه
چیشده
چیشده
آخرین ویرایش توسط مدیر: