نقد و بررسی نقد و بررسی داستانک محبوس در آینه | Sara.H کاربر انجمن کافه نویسندگان

[مآه نآز]

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده عزیز.

لازم به ذکر است که:
✔ پس از نقد، بر روی دلنوشته شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما‌، موافقت نخواهد شد!
✔ نقد‌ها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی‌ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
✔ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.
✔ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری فرمائید.
لینک داستانک:

داستانک - داستانک محبوس در آینه | Sara.H کاربر انجمن کافه نویسندگان

"به نام آفریننده قلم" نام داستانک: محبوس در آیِنه نویسنده: سارا-ح ژانر: فانتزی "همه چیز دوست داشتنی و سبک بود، مثل مرگ. اما؛ اشتباه می‌کرد..."

forum.cafewriters.xyz

 

[Sweet]

نقد شروع داستانک :
در شروع داستانک و هم‌چنین مقدمه، فضای تراژدی خاصی ایجاد می‌شود و احساسات خواننده را به بازی می‌گیرد و به همین دلیل فضاسازی، می‌توان گفت شروع خیلی جذاب و متفاوتی برای داستانک بود و نویسنده قلم قوی و عالی دارد. در مورد کسی صحبت می‌کند که او مدت‌ها است از خودش دور شده است و حس تنفری نسبت به خودش دارد و به شدت تلاش می‌کند تا از زندانی که برای خودش ایجاد کرده است، آزاد شود اما همه تلاشش بی‌فایده است.
در کل ماجرای اصلی و اطلاعات، بیان شده بود و نکته مثبتی هم بود.


نقد نام داستانک :
نام داستانک، ترکیب خوبی است و کلمه‌های به‌کار برده شده کلیشه‌ای نیستند اما هم‌خوانی کلمات کمی دارای مشکل است.
نام باعث می‌شود خواننده بخواهد تا ماجرای اصلی را بداند. نام محبوس در آینه، در نگاه اول به معنی فردی که در آینه حبس و اسیر شده است به نظر می‌آید اما با خواندن داستان تقریباً متوجه می‌شویم که ممکن است منظور، گیر افتادن و محبوس بودن در چیز دیگری، که به آینه تشبیه شده است هم باشد. در هر حالت، نویسنده هدفش نشان دادن گرفتار و اسیر بودن یک فرد در مکانی است که می‌توان گفت به صورت کامل با متون مرتبط است. اما نام کمی در دادن احساسات اصلی، ضعیف است.


نقد جلد داستانک :
جلد به ما شخصی را که در آینه است و به نظر تلاش می‌کند تا خارج شود را نشان داده که با ژانر، موضوع و هدف داستانک ارتباط مستقیمی دارد؛ و مفهوم کلی و موضوع اصلی را به صورت کامل نمایش داده است. از تم سیاه و سفید استفاده شده است و به همین خاطر جلد بیشتر به سوی ژانر تراژدی رفته است تا ژانر فانتزی. تکست بر روی جلد با متون مطابقت دارد و فضای ناامید کننده و تراژدی را ایجاد می‌کند.

نقد از نظر علائم نگارشی :
علائم نگارشی به خوبی به کار برده شده بود؛ اما در برخی موارد، به جای استفاده از نقطه، مناسب تر است از (،) یا (؛) استفاده شود.
نتوانست طاقت بیاورد. بدن خیس از خون و مرطوبش را روی سطح براق سُراند. باید به منبع نور می‌رسید.
نتوانست طاقت بیاورد، بدن خیسش از خون و مرطوبش را روی سطح براق سُراند؛ باید به منبع نور می‌رسید.

درنگ نکرد. به سمت منبع نور دوید اما هرچه بیشتر به راهش ادامه می‌داد انگار فضا بزرگتر می شد.
درنگ نکرد؛ به سمت منبع نور دوید اما هرچه بیشتر به راهش ادامه می‌داد، انگار فضا بزرگتر می‌شد.

نتوانست حرف بزند. نتوانست فریاد بکشد. فقط درد را احساس کرد و پرت شدن را.
نتوانست حرف بزند، نتوانست فریاد بکشد، فقط درد را احساس کرد و پرت شدن را.

چشم‌هایش را بست. نمی‌خواست چهره نفرت بارِ درون آینه‌ها را شاهد باشد.
چشم‌هایش را بست؛ نمی‌خواست چهره نفرت بار درون آینه‌ها را شاهد باشد.

چشم‌هایش از شدت نور‌های وحشی و تاریکیِ مبهم تیر می‌کشیدند.
چشم‌هایش از شدت نورهای وحشی و تاریکی ِ مبهم، تیر می‌کشیدند.

نقد کشمکش داستانک :
کشمکش داستان به صورتی بود که مشکل به‌وجود آمده تا پایان حل نشده باقی ماند و فضای ملتهبی ایجاد شده بود. اما در چندین پارت اول روند داستانک کند پیش می‌رفت. لحظات جوری بود که خواننده کاملا می‌توانست آن را درک، و هم‌دردی کند؛ برای مثال می‌توان گفت تنها کشمکش اصلی این داستانک آن تقلا کردن برای رهایی از مشکلات و هم‌چنین حس تنفر و درگیری‌ای که شخصیت با خودش داشت است؛ که از توصیفات خیلی دردناکی استفاده شده بود؛ مخصوصاً مواجه شدن شخصیت با گذشتهِ خودش که او قبلا امیدوار و سرزنده بود؛ بسیار زیبا بود و خواننده لحظه‌ها را احساس می‌کرد. قسمت‌های اوج داستانک، خواننده را با خودش همراه می‌کرد اما بعضی از نقاط اوج حس خیلی ماندگاری را در خواننده ایجاد نمی‌کرد. و به دلیل تکرار شروع در پایان؛ پارت‌های آخر داستانک، باید ویرایش شود. اگر پارت ۱۱، پارت پایانی باشد، بهتر است چون فضای غم انگیزِ نرسیدن و حل نشدن آن مشکل ایجاد، و خواننده متعجب و حیران می‌ماند.

نقد فضاسازی :
توصیفات به اندازه، خوب و دلنشین بود و جوری بود که فضاسازی خواسته شده؛ در ذهن خواننده ایجاد شده و احساسات را لم*س می‌کرد. نویسنده به خوبی توانسته‌ بود آن اتفاقات بد را به نمایش در بیاورد. به طور کلی مسائل و جزئیاتی که وصف شده بودند کامل و مناسب داستانک بود و موجب خستگی خواننده نمی‌شد. و هم‌چنین احساسات شخصیت داستان به طرز زیبایی‌ به تصویر کشیده شده بود. نکات داده شده درباره مکان وقوع اتفاقات، خوب بود اما اگر کمی توصیفات مربوط به محل وقوع حوادث بیشتر باشد بهتر است اما به دلیل این‌که اثر داستانک است نمی‌توان تمام اطلاعات را بیان کرد پس می‌توان گفت فضاسازی به طور کلی مناسب و خوب بود.

نقد شخصیت‌پردازی :
این‌طور که به نظر می‌رسد؛ داستانک تنها دارای یک شخصیت است. جملات قوی‌ای برای قابل لم*س بودن شخصیت داستانک به‌کار برده شده بود که همین موجب جذب خواننده می‌شود البته اطلاعات مربوط به شخصیت داستانک بسیار کم است و اگر کمی توصیف بیشتری درباره چهره داده شود بهتر می‌شود.

نقد دیالوگ :
دیالوگ‌ها موضوع مورد نظر را می‌رساندند و بر اساس ژانر فضا و داستانک بود. دیالوگ‌ها و مونولوگ‌‌ها با هم در تناسب بودند؛ داستانک بیشتر بر محور مونولوگ بود و تعداد دیالوگ‌ها بسیار‌ کم بودند.

نقد زاویه‌ی دید :
زاویه دید درست و در تعادل بود؛ توسط اول شخص پدیده‌ها بیان می‌شد تا آخر همین روند پیش گرفته شده بود. زاویه دید انتخابی برای کلیت داستانک مناسب بود، اما اگر در برخی موارد از زبان دانای کل بیان می‌شد بهتر بود.

نکات کلیدی برای نویسنده :
به دلیل فضای غمگینی که به‌وجود آمده است، بهتر است ژانر تراژدی هم ذکر شود.
قلم قوی و بسیار زیبایی دارید ادامه دهید.
موفق باشید ?

منتقد: @Sweet
نویسنده: @Sara.H