ورود
عضویت
تازه چه خبر
جستجو
جستجو
جستجو فقط در عنوان ها
توسط:
منو
کافه نویسندگان
انجمن
ارسال های جدید
جستجو در انجمن ها
تازه چه خبر
ارسال های جدید
رسانه های جدید
کامنت های جدید بخش رسانه
جدیدترین آثار
آخرین فعالیت
رسانه
رسانه جدید
کامنت های جدید
جستجوی رسانه
دانلود کتاب الکترونیکی
آخرین نقد و بررسی ها
جستجوی آثار
مدال ها
ورود
عضویت
تازه چه خبر
جستجو
جستجو
جستجو فقط در عنوان ها
توسط:
منو
ورود
عضویت
خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید
ورود
عضویت
کافه نویسندگان
انجمن
بخش ادبیات
تالار ادبیات
چالش ادبی
نمایش احساس با متن ادبی
جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
متن پیام
[QUOTE="آینهـ, post: 308603, member: 1904"] [B][SIZE=18px][FONT=BTehran0]«یک جوجه رنگی خریدم، سبز بود اسمش را گذاشتم سبزعلی. [/FONT][/SIZE][/B] [SIZE=18px][B][FONT=BTehran0]هیچ به رویای من نزدیک نبود قطعا تصورش را هم نمیکردم روزی جوجه بخرم آن هم در شلوغترین خیابان یعنی انقلاب. [/FONT] [FONT=BTehran0]در دستم گرفتم تا خانه. تا خانهای که از دور همه چیز آن سبز بود، آجرها با من قدکشیده بودند و درختی که هر سال انجیر میداد، اما از نزدیک خالی بود، اکنون من بودم و سبزعلی. [/FONT] [FONT=BTehran0]یک قوطی سر بسته شد خانهاش، فردا صبح دلم سوخت گذاشتماش در حیاط هوایی بخورد و مراقب بودم گربهای که پرسه میزد نزدیکاش نشود. [/FONT] [FONT=BTehran0]اما سبزعلی هم ترسناک شد دنبالم میکرد و من دست خودم نبود میترسیدم. گذاشتماش دوباره توی قوطی! [/FONT] [FONT=BTehran0]و یک لحظه حس کردم دوست دارم برگردم انقلاب جوجه را بدهم دست همان مردک و بدون گرفتن پول تا خانه بدوام. [/FONT] [FONT=BTehran0]سبزعلی در قوطی ماند دیگر حس خوبی نداشتم حس کردم اگر برگردم هرگز آن را نمیخرم. »[/FONT] [FONT=BTehran0]حال و هوای من همین است[/FONT] [FONT=BTehran0]من خودم را نیز در قوطی میگذارم و نمیگذارم اندکی نفس بکشم[/FONT] [FONT=BTehran0]از خودم گاها مراقبت میکنم دربرابر زندگی اما [/FONT] [FONT=BTehran0]میدانم که سخت از خویشتن میترسم.[/FONT] [FONT=BTehran0]پشیمانم که چرا هستم.[/FONT] [FONT=BTehran0]اما گاه حس خوبی دارم، حس مهربانی، حس آنکه شاید خوب شد سبزعلی را خریدم [/FONT] [FONT=BTehran0]حداقل شب ها در هنگام خواب تنها نیستم. [/FONT][/B][/SIZE] [B][SIZE=18px][FONT=BTehran0]او جیک جیک میکند و هر دو به خواب میرویم. [/FONT][/SIZE][/B] [/QUOTE]
وارد کردن نقل و قول ها…
ارسال پاسخ
کافه نویسندگان
انجمن
بخش ادبیات
تالار ادبیات
چالش ادبی
نمایش احساس با متن ادبی
This site uses cookies. By continuing to use this site, you are agreeing to our use of cookies.
قبول
بیشتر بخوانید.…