تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

همگانی [ نیمکت چوبـی ادبـیات _ الـــهـــام ]

وضعیت
موضوع بسته شده است.
Sep
5,845
14,933
218
21
همین حوالی
وضعیت پروفایل
هیچ حالے را بقایی نیست" بےصبری نکن'

و اما سوالات :?

1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
خبببب:
من خود بلای خویشم از خود کجا گریزم? بنظرم خیلی وصف حال منه عنوانشم همینه دیگه بلای خویشم?

2. ژانرت چیه؟
خب من چنتا ژانر دارم ولی مهمتریناش:
طـنـز، تراژدی، ?(میدونم طنز و تراژدی مثل شیرینی و تلخی میمونه ولی چه کنیم که ژانرمان همینه فعلا??

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
جانم بگه بت کع:
فصل های زندگی من ایناس:
۱پرنسس بابایی،
۲ دختر مامانی
۳ دخترکی از تبار غم~_~
۴ یکی در اینجا غریبانه می بارد



4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
عکس خاصی مد نظرم نیست!


پیش گفتارم:
- ۱مخور غم آنچه را کع نداری، صلاحت نیست حتما.۲ در عمق تاریکی چراغ حقیقت را دنبال کن☆



5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
عمرا بخونن مگر اینکه رد داده باشن ولا چیزی واسه خوندن نیست،
جلب چیه خاهر میذارن تو اخرین قفسه‌ها تا چش شون بم نخوره??


6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

  • بگذار بگذرد غمی نیست،
  • غم های شیرین بچگی من هم به اتمام رسید?
  • این داستان ادامه دارد?

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
همه شون دشوارن?
8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
غم هارو?
۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
واییی خدا مخم رفت چقد رو مخ بوده این دختره??
10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟
یکی اونم خودمم?
11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟
عام به عشقم دیگه(هنوز وجود نداره)
12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟

ببار باران که دنیارا گرفته بوی خون،
ببار باران که حالم کرده است آن همه کس داغون??

13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟

یکی که براش مهم باشم?

14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
زرا، اتی، گیسو، جنتلمنم، و دخترخالم که نیست تو انجمن
15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟

خودمم و دایی خلم و خاله‌ی خلترم،
و بروبچ که همه خل تشریف دارن?

16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟

یه دختر غرغرو، پرو، و زیادی بچه??

17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟
زود اعتماد کردنش و دلبستنش?

18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟

اون فصلی که قهرمانش میمیره?کاش نمیمرد،، شاید الان همه چی برعکس بود?
19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟
یه بز؟ ولا نمیدونم هنوز نرسیدم به اونجاش?
20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
یه روز برفی (وقتی میره کرمان واسه نامزدی دخترخالش??)
میزنه به سرش دقیقا روز بعد نامزدی برف میاد اینم خل میره تو حیاط میچرخه واسه خودش یهو دختر خالش میاد با لباس فیروزه‌ای خوشگلللل می درخشه از زیبایی این خلم اهنگ میخونه براخودش میگه بیا خاطره بسازیم دختر خالشم قبول میکنه و بعد دوتایی زیر بارش برف اول صبح تو اوج سرما میرقصن?❤? رق*ص دونفره ها بهترین خاطره میشه برا دختر قصه چون ...
21.قيمت کتابت چنده؟!
صلواتیه مال فاطیه??
22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟
چون باید سانسور بشه زیادی طنز و تراژدیع?
23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟

ح_ وفا

24.از كتابت راضي هستي؟

راضی نباشم چی میشه نمی نویسن؟
راضیم به رضای خدا?❤
25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟
واوووو بیخیال خدایی حوصله ندارم???

26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.

هعی خدا کریمه هواتو داره نا امید نشی که از ادمای نا امید خوشش نمیاد حواست باشه همه چی رو بسپار به خودش?❤
27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
حیف پولااااام دزدددد کیفو میزد کاش دستم میشکست نمیخریدمش??????????بدون شوخی شاید بگه بد نبود
28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟

همه دوستام❤ولی اگه بنویسم از دختر خالم چون بیشترین خاطراتم رو با اون دارم?
29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
داییم بیاد دنبالم برم المان نویسنده ی معروفی بشم یا همینجا بمونم و دیگه کاری بم نداشته باشن و بذارن همش بنویسم?
با اجازه طراح رسمی انجمنم بشم چی میشه یعنی??
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Sep
1,299
5,654
148
خلوچلستان
وضعیت پروفایل
وَ دَر نَهایَت این مَن هَستَم که غَرق دَر آرامِشَم اَما سیراب نیستَم و باز خواهان آنَم!
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
دقایقی با یک وامانده..

2. ژانرت چیه؟
تراژدی - طنز ( احتمالاً، شاید در آینده ژانر دیگه‌ای اضافه شد-_-)

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
فصل اول: من!
فصل دوم: گذشته‌ی ملعون هرچند اندکی شیرین

فصل سوم: دست به دست
فصل چهارم: اندکی چرت‌گویی
فصل پنجم: بدبختی‌های ناتمام..
فصل ششم: فراموشی یا تکرار؟ لعنت به کدام؟

فصل هفتم: سرانجام یا آغازِ زندگیِ من...؟
*بقیش هم فعلا درحالِ تایپه..

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
It’s All A Joke To You Until They Actually Commit Suicide_.jpg


پیشگفتار: این‌که بخونین یا نه مسئله نیست، مسئله این هستش که من یه فانتزی‌ای داشتم و تهش بهش رسیدم..7-7

5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
شاید کنجکاو بشن ببینن این یه کتابِ فلسفیه یا نه، یا فقط چرت و پرته و یا شاید هم از جلدش خوششون بیاد جذبش شن، از اسمش، شایدم از ژانر یا فصل‌هاش.. سلایق متفاوته و زیاد قابل حدس نی..

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
اول:
1. من... . من، شاید بایستی گفت یه بدبختِ دیگه به جمعیتِ این سیاره اضافه شد!
2. من می‌خوام دکتر شم.. مطمئنم که دکتر میشم!
3. موی بلند یا کوتاه؟! لعنتی!
---
آخر:
1. جداً؟ بیخیال!
2. حس میکنم گاهی وقت‌ها زیادی دیر می‌کنی، شایدم تو ترافیک جا موندی!
3. من فقط می‌خوام برم و محو شم؛ فرار مرز‌ها...!

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فکر کنم فصلِ دوم..

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
هیچ‌کدوم

۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
یقیناً پِی می‌برن که من جداً چجور آدمیم.. حس میکنم به طورِ جزئی می‌تونن من رو بفهمن. و شاید هم گرفتارِ آلزایمرم بشن..?

10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟
سلایق متفاوته؛ نظری ندارم..

11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟
یپ، یه نفر خاص.. شایدم چند نفرِ خاص! ولی یقیناً اول از همه به اونی تقدیم می‌کنمش که شنونده‌ی دائمیِ فصلِ " اندکی چرت‌گویی " بودش.. زیرش هم دوست دارم بنویسم: بالاخره خلاص شدی لعنتـــــی!!

12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
دل دادم و وداده شنفتم اما گویی دل‌دادگی و وداده شنیدن، در سرشت ما نبود!
پ.ن: می‌دونم نسبت به کتاب و موضوعش متفاوته اما دوست دارم تو صفحه اولش نوشته شه!

13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
نظری ندارم..

14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
نظر قطعی‌ای ندارم اما خب..
1. اون بشر (مطمئنم که کتابم رو نمی‌خونه اما بازم..-_-)
2. @ReiHane @ex_vk
3. @MAHLA
4. @ViDa._.mW
5. @Jacklin (نمیدونم، یهویی به ذهنم اومدی..)
6. آخری هم خودم!

15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
خودم، خانوادم، دوستام و بقیه...

16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
یه آدمِ بی‌ثبات که تصمیماتِ آنی می‌گیره و تش مثلِ خر تو گِل گیر می‌کنه و پشیمون میشه اما راهشو میره، خسته، تنبل!! ولی خب حس میکنم یه نمه آدمیزاد باشه، عذاب وجدانِ کاری داره لعنتی.. یکی که نمیدونم شاید منتظر یه تلنگره که فرار کنه و یا بمونه! همش منتظره.. منتظر چی؟ مشخص نی!

17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟
تنبلیش، خستگیش، بی‌ثباتیش و...

18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
نمی‌دونم..

19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟
مورد علاقه؟ شاید انیمه‌هام، شخصیت‌هاشون!

20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
ترجیح میدم ذره‌ای ازش اسپویل نشه تا مزش هرچند حتی تلخ یا شیرین هم باشه، نپره!

21.قيمت کتابت چنده؟!
یه قیمتِ رند!

22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟
نمی‌دونم.. شایدم توش حرفای سیاسی یه نمه زدم، شایدم بخاطر همون، شایدم بگن ارزشِ چاپ نداره..

23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
والی پژمان

24.از كتابت راضي هستي؟ من؟ یپ، شاید بشه گفت این دومین اثریه که ازش راضیم..

25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟
شلخته، میزکارش نامنظم اما در عینِ حالِ نامنظمی، منظمه! دمای بی‌ثبات..

26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
بنظرت جلدِ دوم رو هم میشه نوشت یا فقط همین یکی؟..

27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
نمیدونم!

28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
نمی‌دونم، شاید آره شاید هم نه، اگ آره از اون شنونده عه..

29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
نظری ندارم..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
1,941
5,527
168
Namkanda
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
سارا انسانی که انسان نبود! :/

2. ژانرت چیه؟
تراژدی با چاشنی طنز

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
فصل اول: سلام بر دنیا
فصل دوم: روزهای بارانی
فصل سوم: جنجال!
فصل چهارم: اقیانوس قهوه‌ی گرم
فصل پنجم: سکوت!

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
1829573180.jpg


پیشگفتار: همه‌ی انسان‌های روی زمین زندگی دارند، خانواده دارند، عشق و امید و آرزو دارند، با این حال گاهی کمبودها باعث می‌شود هیچ یک از این‌ها مهم نباشند. جای این کمبودها با هیچ چیز پر نخواهد شد... زیرا گذشته عوض نمی‌شود و ورق بر نمی‌گردد!


5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
نمی‌دونم بستگی به خودشون داره ولی شاید بخاطر کنجکاوی هم که شده بخوننش

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
سه جمله اول:
  • اوه خدای من بچه داره به دنیا میاد!
  • این زشت ترین موجودیه که تا به حال دیدم.
  • بیخیال، انقدرها هم بد نیست، بزرگتر که بشه خوب میشه.
سه جمله آخر:
  • دود سیگار فضای خانه را در بر گرفته بود.
  • با چشم‌های گرد شده به ورقه ها زل زده بود و نمی‌دانست چه بنویسد.
  • بالاخره دست به قلم برد و تصمیمش را گرفت؛ سرگذشتِ خودش، آخرین کتابی بود که باید می‌نوشت.

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
از فصل دو به بعد همه‌اش سخت بود!

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
دو و سه

۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
فکر کنم به نویسنده چنتا بد و بیراه بگن و کتاب رو پرت کنن یه طرف دیگه، جوری که کتاب بخوره به دیوار و چنتا از ورقه‌هاش کنده بشه، بعد هم با خودشون میگن: مگه میشه همچین چیزایی برای یه آدم اتفاق بیوفته؟ نچ اینا فقط ساخته ذهن نویسنده‌های بیکاره.

10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟
خب هرکسی سلیقه‌ای متفاوت داره و حتی اگه افراد زیادی کتاب رو بخونن ممکنه اصلا نپسندند.

11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟
تقدیم میکنم به آقای (...)
جای خالی را با نیمه گمشده‌ام پر کنید ??

12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
ای سراپای وجودت همه زخم و غم و درد
این‌همه خنجر و شمشیر به جان تو که کرد؟
- وحشی بافقی?

13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
به علاقه‌ی من ربطی نداره صددرصد اولین کسی که میخوندش رفیقمه!

14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
پنج نفر زیاده من فقط به همون آقای (...) تقدیم میکنم.

15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
خودم و رفیقم و اونیکی رفیقم و آقای (...)
خانوادم نقش پررنگی دارند ولی دوست ندارم جز شخصیت‌های اصلی باشند.

16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
یه بدبخت به تمام معنا..

17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟
تودار بودنش و خوب جلوه دادن خودش.
اینکه الکی لبخند میزنه رو دوست ندارم ولی چاره‌ای ندارد بیچاره...

18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
اتفاقاتی که از ۶ سالگی تا ۱۶ سالگی برای شخصیت اصلی میوفته

19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟
هانیک ( رفیقم )

20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
اگه بخوام رُک بگم، هیچ کدوم از اتفاقاتی که در گذشته افتاده رو اصلا دوست نداشتم آینده هم که معلوم نیست پس هیچی

21.قيمت کتابت چنده؟!
نمی‌دونم، مُفتی ببرید بخونید.

22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟
آره ممکنه ندن چون احتمالا ناشر میگه این خیلی چرته!

23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
اگه خودم بنویسم ترجیح میدم اسم شخصیت رو عوض کنم ولی اگه عوض نکردم...
یه اسم مستعار داشتم قبلا همون رو میزارم: ( آیدا کاتب )

24.از كتابت راضي هستي؟
نه

25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟
یه چهار دیواری، یه تخت، سرتاسر اتاق هم پر اسباب‌بازیه که البته مال برادر شخصیت اصلیه!( بیشعور هیچ وقت اسباب‌بازی هاش رو جمع نمیکنه)، بالای تخت‌ش هم پر از پوستر و نقاشی از گروه بی تی اس??

26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
چه سوالا!? خب نویسنده عزیز ممنون که انقدر وقت گذاشتی و داستان من رو نوشتی دستت درد نکنه حرف دیگه ای ندارم.

27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
حدس می‌زنم یهو بلند بگه: خدای من این دیگه چه سمی بود من خوندم؟!

28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
تنها می‌نویسم تنها....

29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
سارا بره دانشگاه، یه نویسنده موفق و خفن بشه، سال‌ها بعد اسمش توی تاریخ ادبیات کتاب فارسی بیاد به این صورت: سارا عسکریان شاعر و نویسنده قرن ۱۳ و ۱۴... دیگه همین.



?:‌)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
بر طاق یک تبسم

2. ژانرت چیه؟
اجتماعی

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
فصل اول: گذر
فصل دوم: مسکوت مخروب
فصل سوم: سرکوب
و ...
4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
فکر می‌کنم یه عکس مشکی خالی باشه که با فونت میرعماد روش نوشتن "بر طاق یک تبسم"
پیش‌گفتارم رو یحتمل خالی میذارن...

5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
فک می‌کنم تعداد افراد محدودی جذبش شن، اونم بستگی داره به اینکه طرف در این شرایط قرار گرفته باشه یا ن...
محدودیت‌ها رو می‌گم. دستو بالم رو از رسیدن به همه چیزای که می‌خوام بسته.

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
?سه جمله اول

از هیچ شروع کن، براش تلاش کن، در ناامیدی ول نکن.
سه جمله آخر

خواسته‌هات رو ول نکن، تلاش کن و اگر باز نرسیدی، دوباره شروع کن.


7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فصلی که می‌خواستم برای خواسته‌هام بجنگم و محدودیت‌ها مانع میشدن.

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
فصلای که ناامید میشدم.

۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
یحتمل از من به عنوان سمبل ایستادگی و مقاومت یاد میکنن??

10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟
فک میکنم کسای ک توی شرایط من بودن.

11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟
به خودم، الویتت خودت باش. همه میرن، تنها کسی که می‌مونه خودتی و خودت!

12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
جای که فروغ میگه:

و روز وسعتی است
که در مخیله ی تنگ کرم روزنامه نمی‌گنجد
چرا توقف کنم؟


13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
پسرم، دوست دارم بهم افتخار کنه:/

14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
تلما
پسرم
خواهر کوچیکم
دو نسخه مونده رو برای خودم نگه میدارم، تا یاوم بمونه از کجا شروع کردم.


15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
خودم و خودم

16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
بی‌برنامه اما با برنامه:/
چون از بیرون انگار خیلی برنامه چیدم ولی از داخل به هرچی که دم دستم باشه چنگ میزنم.

17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟
سریع عصبی میشم. وقای هم عصبی بشم جا میزنم.

18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
بهش فکر نکردم.

19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟
نمیدونم، اصولا کسی خواهد بود که اشتباهاتم یادم‌ نیاره.

20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن. پیدا کردن تلما


21.قيمت کتابت چنده؟! نمی‌دونم. یحتمل داستان زندگی من خیلی با ارزش خواهد بود.

22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟ نه، چون موارد سانسوری تا الان نداشته??

23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟ اره، شکارچی

24.از كتابت راضي هستي؟ بگی نگی اره

25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟ تمش ابیه، همه چیزش ابیه. تختو و دیوارو و کمدو و اینا.. پنجره نداره، چون دوست دارم تاریک باشه.

26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو. چیزی مدنظرم نیست.

27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟ عجب

28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
نه! معلومه که نه، این افتخار رو به کسی نمیدم. زندگیم رو میخوام خودم بنویسم، تا یادم باشه از کجا شروع کردم.

29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
روزی که از ایران برم، از همه دور شم، جای برم که مانعی نباشه. فقط خودم باشم و خواسته‌های تحقق یافتم..

مچکرم بابت دعوت در این چالش
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Mar
2,354
1,964
148
.
سلام وقت بخیر??✨
و اما سوالات :

1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
مسیر پر پیچ و خم زندگی
اولش تراژدی و بعد کم کم انگیزشی و اندکی فانتزی
3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
۱- سیاهی مطلق
۲- جوانه امید در دل تاریکی
۳- نیک‌بختی

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
16235297553308751299945012836570.jpg

یادت باشه در هر شرایطی خالق زیبایی‌ها حواسش به تو هست و هیچ وقت تنهات نمی‌ذاره!
5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
احتمالا، نمی‌دونم
6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
۱ زندگی اون‌قدر که دیگران می‌گن زیبا نیست!
۲ من دیگه حتی از خدا هم نا‌امید شدم.
۳ یعنی میشد زندگی من هم مثل دیگران مسیر صاف و همواری داشته باشه؟
...
۱ یادش بخیر!
۲ در گذشته من اون‌قدر مایوس و دل‌سرد بودم که حتی بزرگ‌ترین محبت‌های خدا رو هم فراموش می‌کردم و توجه‌اي بهشون نداشتم!
۳ الان فهمیدم که مسیر پر پیچ و خم زندگی همون‌قدر که پیچیده و توان‌فرساست‌، به همون اندازه هم می‌تونه شیرین و دلچسب باشه!
7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فصل اول
8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
هیچ‌کدوم
۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
نمیدونم، اما شاید اصلا درکم نکنن.
10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟
۳۰٪ ۴۰٪ مردم،
احتمالا کسایی که از زندگی ممکنه نا‌امید شده باشن و دل‌شون يه انگیزه برای ادامه حیات بخواد.
11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟
به خدا
12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
زندگیِ من هرگز نمی توانه بی‌نقص و شگفت‌انگیز باشه اما همیشه می تونه‌ از یک دید متفاوت زیبا باشه!
13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
نمیدونم
14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
خدا
خواهر‌هام
دوست‌هام‌
15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
"خودم"
بقیه‌شون فعلا معلوم نیست
16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
یه انسان واقعی
17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟
فراموشکاری، بی‌دقتی
18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
هیچ‌کدوم
19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟
خدا
20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
به‌ دنیا اومدن و تولدم
21.قيمت کتابت چنده؟!
قیمت نداره
22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟
شاید، نمی‌دونم
23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
آره، اسمی‌ که الان همه باهاش من رو می‌شناسن: "نارسیس یوسفی"
24.از كتابت راضي هستي؟
۹۰٪ آره
25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟
فضای آبی رنگ و فانتزی‌اي داره.
بیشتر وقت‌ها شلوغ و کثیفه.
و...
26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
الان چیزی به ذهنم نمی‌رسه
27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
-اصلا نمی‌تونم ماجرا‌های این کتاب رو درک نمی‌کنم، مگه میشه آخه؟!

28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
نه، ترجیح میدم تنها بنویسمش
29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
کنار ساحل ایستادم و به آب زلال و پاکش خیره میشم.
خورشید نور ملایم‌ش رو روی صورتم می‌تابونه.
اشک‌هام‌ رو که آهسته شروع به ریختن می‌کردن رو کنار می‌زنم و با لبخند میگم:
- بالاخره همه‌ی سختی‌های مسیر زندگی‌ام تموم شد! خدایا شکرت...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا