هنری هنرمند کیست؟

[ماه تی تی]

─────────────────────
❁به نام آن که جان را فکرت آموخت❁
─────────────────────




هنرمند واقعی کیست؟
هر فردی توانایی و پتانسیل خلاقیت را دارد.

خلاقیت را می توان به سادگی استفاده از تخیل برای ساختن چیزی تعریف کرد. این ممکن است راه بسیار خوبی برای توصیف هنر نیز باشد.

خلاقیت مربوط به عصر جدید ، ظاهر یا سبک زندگی جدید نیست. برای خلاقیت نیازی نیست شخصیت جدیدی خلق کنید یا حتی یک هنر زیبا یاد بگیرید.

شما یک ایده دارید و آن را به یک نقاشی، دستور غذا، ساختمان یا الگوی بافتنی تبدیل می کنید. بنابراین خلاقیت فرآیند است. و هنر مجموعه ی این مهارت ها از جمله خلاقیت است.

هنر چیزی است که خلق می شود ، پس هنرمند باید کسی باشد که خلق می کند.

این نقطه شروع خوبی است.

همچنین این تنها چیزی است که همه هنرمندان به اشتراک می گذارند.

اما جرقه ای وجود دارد که همه هنرمندان در آن شریک هستند.​

 

[ماه تی تی]

ویژگی های یک هنرمند چیست؟
پرورش دائمی خلاقیت
خوش بین بودن
ترکیب هنر با خیال و ایمان
اشتیاق فراوان به کار
تمرکز بالا
حفظ تعادل
از ویژگی های هنرمند است.
درادامه موارد گفته شده را باهم بررسی می کنیم.

 

[ماه تی تی]

پرورش کنجکاوی و خلاقیت:

هنگامی که یک هنرمند جرقه ای دارد، آن ایده باید بر اساس آن ساخته شود. برای انجام این کار، به ایده های بیشتری نیاز دارید.

افکار، احساسات، حقایق، برنامه های بیشتر. اگر هر سرنخ را تعقیب کنید، به شما در خلق هنر کمک خواهد کرد.

هنرمندان معمولاً کنجکاو هستند. نیاز به کاوش و نگاه عمیق تر، فراتر از سطح عادی. البته همه مردم تا حدی کنجکاو هستند. اما برای هنرمندان ، پرورش کنجکاوی به معنای توانایی پرسیدن سوالات حتی بیشتر از قبل است.

ممکن است درختی را در باغی ببینید و از زیبایی آن قدردانی کنید ، این دقیقا نوعی کنجکاوی و پرش ذهن سمت یک پدیده است.

یا ممکن است به این فکر کنید که آیا درخت می‌داند که زیباست، یا پرندگانی که روی آن فرود می‌آیند اینطور فکر می‌کنند، یا اینکه حس بویایی پرنده بود که به او گفته بود در آنجا فرود بیاید، و اگر می‌توانستید بوها را ببینید، چه چیزی را می‌بینید. آنها شبیه هستند؟ و غیره.

هر چه سوالات بیشتری بپرسیم، بیشتر داریم و به این ترتیب است که کنجکاوی را پرورش می دهیم، چیزی که برای هر هنرمندی حیاتی است

 

[ماه تی تی]

هنرمند بدبین نیست.(خوش بین بودن هنرمند):

H.L. Menken یک بدبین را چنین تعریف می کند: “مردی که وقتی گل ها را بو می کند، به دنبال تابوت به اطراف نگاه می کند.”

در اینجا، به یک دوراهی می رسیم. دوراهی یا شاید مانعی که هنرمندان را از کسانی که اغلب می خواهند هنرمند باشند جدا می کند. داشتن یک ایده نسبتاً آسان است. تبدیل آن به اثر هنری چالش برانگیز ماجرا است.

برای انجام این کار، باید مراقب بدبینی باشید: غریزه بی اعتمادی و شک، همیشه به دنبال جنبه های تاریک است و دلایل اینکه چرا چیزی کار نمی کند.

بدبینی دقیقا وقتی تعریف می شود که می خواهید اثر هنری خود را عرضه کنید، اما به یکباره شک و تردید سراغتان می آید. نکند کسی از هنر من اسقبال نکند؟ این دقیقا تفاوت بین هنرمند و فرد عادی است. باید به این بدبینی غلبه کنید و هنر خود را به دنیا عرضه کنید.

 

[ماه تی تی]

هنر شامل ایمان است(ترکیب هنر و ایمان):

هنرمند باید باور داشته باشد که می تواند چیزی را که در سر دارد در دنیای واقعی بسازد. حتی اگر سخت باشد، باید باور کنید که ممکن است. اگر فکر کنید غیرممکن است، آیا اصلا تلاشی برای تبدیل آن به واقعیت می کنید؟

 

[ماه تی تی]

هنرمند واقعی یعنی اشتیاق دائمی به خلق اثر جدید:

اگر هنرمند هستید، باید آن را اول به خودتان ثابت کنید. آیا می توانید ساعت ها وقت صرف طراحی اثر خود کنید؟ یا خوابیدن و استراحت را به تمرین ترجیح میدهید؟

داشتن خارق‌العاده‌ ترین مهارت در خلق اثر هنری که تا به حال توسط انسان تصور شده است، یک بخش قضیه است.

اما اینکه توانایی ابراز آن را داشته باشید یا توانایی آموزش دادن به شخص دیگری را داشته باشید ، چیز دیگری است و همین تفاوت بین هنرمندان را ایجاد می کند.

طراحی تابلو مغازه و بنرهای تبلیغاتی از مهارت های پولساز گرافیکی در ایران هستن که میتونی از همین امروز یادگیری‌شونو شروع کنی.

 

[ماه تی تی]

تمرکز بالا:

هنرمندان مجموعه مهارت های مورد نیاز خود را تعیین و بر اساس آن ها تمرین می کنند. و هنگامی که آنها شکست می خورند، به طور مکرر تمرین می کنند تا بتوانند در نهایت ایده خود را بسازند و عرضه کنند.

 

[ماه تی تی]

حفظ تعادل:

وقتی نوبت به آفرینش اثر واقعی می رسد، هنر و هنرمند باید تعادلی پیدا کنند. این هم برای روند کار و هم برای خود ایده ها صدق می کند.

شما می توانید یک رژیم آموزشی منظم را با زمان برای بازی با ایده های جدید متعادل کنید.

شما می توانید تمایلات محافظه کارانه را با اصول سرکش، احساسات خود و افراد اطرافتان متعادل کنید.

تعادل به هنرمند این امکان را می دهد که تعیین کند چه چیزی برای کارش مهم است و چه چیزی نیست.

به عنوان مثال، ونسان ون گوگ، تکه‌هایی از بوم ناتمام را در شب پرستاره به جا گذاشت.

این قطعاً کمال نیست اما این نقاط خالی ماندند زیرا ون گوگ تصمیم گرفت آنها را ترک کند، نه به این دلیل که او مهارت لازم برای پر کردن آنها را نداشت بلکه او مهارت را با نیت هنری متعادل می کرد.

 

[ماه تی تی]

هنرمند بودن به یک رسانه یا فعالیت یا مهارت خاص محدود نمی شود:

یک هنرمند درگیر و کنجکاو می ماند.
آنها به خود و جهان نگاه می کنند و از هر دو آگاهی دارند.
هنرمندان، ایده های جدید را دنبال می کنند. آنها مهارت های خود را می سازند، سپس از آنها برای تبدیل ایده های خود به چیزی واقعی استفاده می کنند.

و برای کارشان می جنگند.

 

[ماه تی تی]

هنرمند کیست و چه کار می کند؟
«هنر آنچه را که قابل مشاهده است بازتولید نمی کند ، بلکه چیزها را قابل مشاهده می کند.»

یکی از دلایلی که مشخص کردن ماهیت هنر و کسانی که آن را خلق می کنند بسیار دشوار است این است که معمولاً هنر از نظر احساسی هدایت می شود. نه فقط: من عصبانی هستم. بنابراین، من رنگ قرمز را روی این بوم پرتاب خواهم کرد. این یک آگاهی ظریف از احساسات است.

هرچه هنرمند از وضعیت عاطفی خود آگاهی بهتری داشته باشد، بهتر می تواند آنچه را که می خواهد خلق کند و چرایی آن را تعقیب کند.