تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

آموزشی هیچ عنصری مانند تعلیق ضامن موفقیت روایت نیست!!!! | انجمن کافه نویسندگان

نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
بسم تعالی
داستان معمایی پلیسی جنایی کارآگاهی پی‌رنگ‌پردازی تعلیق در ژانر اصغر عبداللیه نشر اطراف قصه‌ها از کجا می‌آیند

تعلیق ضامن یک متن (داستان، فیلم‌نامه، نمایشنامه) است؛
گروکشی روایت برای شنیدن و تماشای کل یک اثر. هیچ عنصر دیگری در روایت به‌اندازه‌ی تعلیق، ضامن معتبری برای خواندن و شنیدن و تماشای کامل یک اثر نیست.

در این تاپیک به بررسی ساختار تعلیق و پیرنگ در داستان معمایی پلیسی می پردازیم و اما باز هم قابل ذکر است که تعلیق محدود به ژانر نیست!
 
آخرین ویرایش:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
تعلیق ــ یا همان «چه خواهد شد؟» ــ خاص یک ژانر نیست.

فقط داستان پلیسی‌معمایی نیست که تعلیق دارد یا می‌خواهد؛ هر نوع روایتی حتی یک اثر کاملاً مفهومی هم باید تعلیق یا شبه‌تعلیقی داشته باشد که مخاطب دلیلی برای شنیدن یا تماشای تمام آن داشته باشد.
تعلیق محدود به پی‌رنگ‌ نیست، در مضمون هم تعلیق هست یا می‌تواند یا باید باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
داستان پلیسی‌معمایی چه می‌خواهد؟
گره‌افکنی و گره‌گشایی یعنی همان تعلیق.

یکی باید گره بیندازد، یکی دیگر، کارآگاه یا هر شخص ذی‌ربط، بیاید گره را بگشاید.
سرراست‌ترین و متداول‌ترین گره، قتل است. پای خون که در میان باشد روایت و نقل آن داغ می‌شود. قاتل کیست؟ مقتول کیست؟ چرا یکی که از قضا در روایت شخص باهوشی هم هست، مرتکب قتل می‌شود؟ قبل از ارتکاب به قتل یا بعد از آن چه تمهیداتی برای پنهان ماندن می‌کند؟ باید یک راز، یک معما ساخته شود. بعد شخص کارآگاه پا به میدان یک نبرد معمایی بگذارد. جنگ بین دو آدم باهوش و زیرک. یکی گره انداخته (قاتل)، دیگری گره را باز می‌کند (کارآگاه).

عیب داستان پلیسی این است که همه ‌چیز باید روشن، دقیق، واقعی و عینی باشد. هیچ نمی‌شود طفره رفت یا با مفاهیم و کلمات بازی کرد. کمی شاعرانگی، کمی لحن دادن به دیالوگ‌ها و کمی توصیف و فضاسازی برای تلطیف داستان و فیلم‌نامه هیچ بد نیست اما اصل مطلب صورت‌بندی پی‌رنگ‌ و جزئیاتی است که به کار تعلیق و چه‌خواهدشدِ طرح می‌آید.
هر رویدادی حتی هر کلمه یا رفتاری در قسمت اول (این نوع از داستان) باید در قسمت دوم به کار بیاید. در هر کلمه، کنش و حتی شیئی که در صحنه هست باید سرنخی نهفته باشد که به استدلال کارآگاه در کشف راز کمک کند.

کارآگاه باید با استدلال مبتنی بر حوادثی که از جانب قاتل زرنگ جعل شده تا او را گمراه کند پی به یک قطعه از پازل ببرد و بعد، از مجموع کردن قطعات و البته اشتباه قاتل در محاسبه، تصویر دقیق جرم را برملا کند، طوری که زبان قاتل بند بیاید و…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
پند و اندرز: نویسنده‌ی فیلم‌نامه‌ی پلیسی‌معمایی باید صبور باشد، عیناً شبیه به کارآگاه که باید با صبر و هوش و دقت در جزئیات معمولی پی به راز جنایت ببرد. کارآگاه اگر مثل نویسنده‌ی آماتور دستپاچه و هول باشد، راز این جنایت کشف نخواهد شد. منظورم این است که پی‌رنگ‌ به دست نخواهد آمد

ریتم روایت در داستان پلیسی‌معمایی نباید معطل دیالوگ‌های شاعرانه و احساس‌های روان‌کاوانه و طراحی صحنه و جزئیات بی‌ربط با پی‌رنگ‌ شود.

اصلاً جزئیات و رویدادها باید طوری منظم و مرتب باشند که وقتی کارآگاه دارد جمع‌بندی می‌کند مخاطب هم همه را هم‌زمان به یاد بیاورد. منظورم این است که اگر تعداد جمله‌های اضافه و رویدادهای نالازم زیاد شود یا تأکید بیش از حد بر مضمون داشته باشیم، جمع‌بندی جزئیات سخت می‌شود و پی‌رنگ‌ اصلی از دست می‌رود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
کارآگاه (یا شخصی که وظیفه‌ی کشف راز را بر عهده دارد) بر اساس صحنه‌هایی که دیده‌ایم و دیالوگ‌هایی که شنیده‌ایم اما اعتنا نکرده‌ایم، حادثه‌ی واقعاً وقوع‌یافته را جمع می‌زند تا راز را آشکار کند.

بدیهی است که در این نوع داستان نویسنده مجاز است هر طور صلاح می‌داند دیالوگ کلیدی یا صحنه‌ی کلیدی را نشان بدهد اما باید حتماً نشان بدهد. کارآگاه هیچ مدرکی را از جیبش در نمی‌آورد. همچنان که شخص نویسنده هیچ مدرکی را در مشتش قایم نمی‌کند. قایم کردن مدرک جرم در واقع به خاطر کم‌فروشی نویسنده و ناشی بودن او در گره‌افکنی و گره‌گشایی است. به این عمل ناشیانه‌ی نویسنده می‌گویند پی‌رنگ‌‌دزدی. چرا؟
چون نویسنده چیزی را به نفع خود قایم می‌کند تا سرآخر و باز به نفع خود علیه مجرم رو کند.

همه‌ی مدارک باید در طول داستان نمایان باشد، گیرم طوری که مخاطبِ محوشده در روایت، در ریتم تند روایت یا در فضاسازی روایت، قادر به جمع‌بندی و کشف زودرس راز نشود و از کارآگاه جلو نیفتد.

یک پایان غیرمنتظره اما واقعی لازمه‌ی این نوع پی‌رنگ‌ است؟
«بله به‌ناگزیر. دیگه کمتر داستانی احتیاج به پایان غیرمنتظره داره.
پایان غیرمنتظره از انواع داستان رخت بربسته اما داستان پلیسی یک نوعِ کم‌تغییر داستانه و همچنان مطابق قواعد قبلی نوشته می‌شه. بنابراین این نوع داستان و فیلم‌نامه همچنان پایان می‌خواد و باید غیرمنتظره و شگفت‌انگیز هم باشه. همینه که این نوع داستان و فیلم‌نامه رو سخت و دشوار می‌کنه.»

دو جور مخاطب این ژانر را دوست دارند، کسانی که در پی سرگرمی‌اند و کسانی که از داستان (فیلم‌نامه) توقع صناعت و دقت و ساختار مرتب و منظم دارند.

و اما تعلیق تعریف درازدامنی دارد و به این کمی و کوتاهی نیست.


این مطلب گزیده‌ای است از کتاب «قصه‌ها از کجا می‌آیند؛ از فیلمنامه‌نویسی و زندگی» نوشته‌ی آقای اصغر عبداللهی که در انتشارات اطراف چاپ و منتشر شده است.
منبع انتشارات اطراف
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا