با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
سلام خسته نباشید
امیدوارم حالتون خوب باشه.
من هر روز نوشتههای بچهها رو چک میکنم و میخونم.
ایرادهایی میبینم که بعضیهاشون واقعاً ناراحت کننده است، ایرادهای پیش پا افتاده...
این تاپیک رو زدم که هرازگاهی توضیحاتی بدم برای ویرایش و درست نویسی.
هر توضیحی که اینجا مینویسم، مطمعناً ایرادش رو در بخش کتاب یا بخش ادبیات دیدم.
توضیحاتی که بهتون میدم، میتونم دهها استاد رو معرفی کنم که تاییدشون کنند پس نیاید بگید فلان انجمنِ مجازی گفته این اشتباهه!
کافه نویسندگان خیلی جدیتر از هر انجمن دیگهای داره هدفش رو دنبال میکنه پس نویسندههاش هم باید فرقی با بقیه نویسندهها داشته باشند!
اشتباهات رایجی رو اینجا توضیح میدم که خیلی انجمنها هنوز بر صحیح بودنش پافشاری میکنند.
پیشنهاد میکنم این تاپیک رو اگه دنبال کنید خیلی بهتون کمک میکنه❤
تبدیل واژه ناآشنا به آشنا
ملاک آشنایی واژه باید مخاطب باشه
بیشتر وقتها کاربر واژههای ناآشنا برای مخاطب غلطه، چون معنا رو منتقل نمیکنه و فهم هم دشوار میشه.
به کاربردن واژههای پرکاربرد حتی اگه واردراتی هم باشه اشکالی نداره چون اهل زبان اونها رو در نوشتار خودش پذیرفته با اینخال اگر واژه بیگانه در فارسی معادل رایجی داشت جایگزینش کنید بهتره...
واژه ناآشنا: یا تبدیل به واژه آشنا کنیم یا همون واژه رو آشنا کنیم.
نحوه آشنا کردن: پانوشت. واژهنانه ته کتاب. پرانتز. (یا...)
اگه واژه آشنای بیگانه داشتیم همینطور که بالاتر گفتم بهش دست نزنیم، اگه به فارسی آشنا عوضش کنیم اشکال نداره
چند مثال میزنم:
عربی:
اتساع شرایین: گشادگی رگها
چناچه مسبوقید: همانطور که آگاهید
امعان نظر: با توجه
فارسی سره:
ناوک: نوک
ناسودبر: غیر انتقادی
انگلیسی و...:
آپتودیت: بهروز
اپراتور: کارور
اِلمان: شاخص
چنلج: مسابقه
بیماری فرهنگی: هرچی قلمبه سلمبهتر بنویسی، باسوادتری! . استاد ما یه کتاب نوشته به این قطر! تازه، هرچی میخونی، هیچی نمیفهمی!
ظلمهای بزرگ در تاریخ بشر از ظلم به واژهها آغاز شده.
امیدوارم این جمله رو درک کنید.
خیلی از کلمات فارسی و زبان مادریِ ما دارن کوچ میکنن، چرا؟ چون انگلیسیهای مثلاً باکلاس جاشون رو گرفتن...
من به یک نفر بگم رعایت کنه به دو نفر بگم، همه رو که نمیتونم راضی کنم، پس کسایی که این تاپیک رو میخونید، خواهش میکنم ازتون که فارسی بنویسید و صحبت کنید. هر کلمهای دو روز دیگه یا معنای بدی پیدا میکنه یا از زبانها میوفته، چرا میذارین کلمات خودمون کوچ کنن؟
حتی خود یه مترجم هم وقتی میره زبان انگلیسی یا هر زبان دیگهای یاد میگیره، بیشتر قدر زبان خودش رو میدونه و من تا دیدم در صحبتهاش خیلی کمتر از دوتا فرد که انگلیسی براشون کلاسه، از کلمات بیگانه استفاده میکنه
ابهام میاره، کژتابی و کلیشه میشه و هزارتا ایراد دیگه برای خواننده جز باکلاس بودن!
مثال میزنم:
قبلاً به جای دستشویی:
خلا ... مستراح ... دست به آب ... توالت ... دستشویی ...
هر کدومش جلوتر که رفت، اون کلمه عیب شد! برای مردم خجالتآور شد و الان هلش دادن به سمت کلمه wc
الان بهجای کردن و خو*ردن هم اومدن یه کلمات جایگزین گذاشتن، چرا؟ چون میگن دیگه بیادبی شده. نپذیرید! استدالال بیادبی فعل رو قبول نکنید! گاهی واقعاً با تغییرشوت به جملاتمون ظلم میشه و دشوار خوانی و هزار ایراد دیگه وارد متن میشه.
میباشد که کلا ترکیب اشتباهیه?
میباشد از مصدر جعلی باشیدن؟
میتونید بهحای است، اگه زیاد توی جملتون قرار بود تکرار بشه، از: محسوب میشود، بهشمار میرود و... استفاده کنید. واژهها رو در معنای درستشون بهکار ببرید. مبحث کلمه است و هست
هست برای تاکید بر است هم درست است
دو نوع فعل داریم، فعل ربطی و فعلی
است تنها فعل ربطی محسوب میشه مثل is و... در انگلیسی که دیدید چقدر هم استفاده میکنن.
و فعلی هم بقیه جملهها و همه فعلها هستند، هست: وجود دارد
است= ربط دو چیز هست = وجود دارد
هوا سرد هست
به او گفت: آیا تو بیمار هستی؟ هر دو اشتباهه
بهجای کردن میتونید از ساخت استفاده کنید
ولی نمودن جالب نیست
همایش برگزار میگردد. فرم ثبتنام را ارسال نمایید. همایش برگزار میشود، فرم ثبتنام را ارسال کنید.
پیرامون و در اطراف بهجای درباره غلط است
پیرامون مسئلهای بحث کردن = حولوحوش آن و نه دربارهء خود آن!
چنانچه = اگر . چنانکه = همان طور که چنانچه واضح است، مقصر اوست.
چنانکه پول واریز نشود، آزادت نمیکنم
این دوتا جمله، اشتباه استفاده شدن و باید برعکس باشه.
برخوردار بودن از، تنها برای مسائل مثبت و ستوده
این بیمار از ضعف و کمخونی برخوردار است باید بگیم رنج میبرد یا دچار است. به خود اختصاص دادن، تنها برای پدیدههای انحصاری
زائران، در دعای کمیل دیشب، الطاف الهی را به خود اختصاص دادند? یعنی دیگه ما نصیبمون نمیشه ?? باید بنویسید برخوردار شدند.
سلام ? مبحث بعد: (هر پست امکان داره موضوع متفاوتی نسبت به پست قبل داشته باشه)
هر زبانی از یکسری واژه + ساختار تشکیل شده
اگه ساختار پیچیده باشه حتی مخاطب خاص هم برای درک متن به مشکل میخوره.
جملات کوتاه خیلی مهم هستند. جملات بلند مخاطب رو لنگ در هوا نگه میداره ?
هر وقت جملات طولانی شد از دوکلمه چیز و فلانی استفاده کنین تا بتونین ساختار رو بشکنین و متن رو متوجه بشین.
یا ساختار برشمردنی که یه ساختار شاهکاره...
اگه ساختار پیچیده بود و بازهم نفهمیدین اصلا دست به گیرندههاتون نزنین، مشکل از فرستنده است ?
ساختارهای پیچیده: عبارتهای تک پارگرافی، حذف نابجای فعل (فعل اصلی رو بجای فعل بند موصولی و... حذف کنیم) گنجاندن چند بند موصولی در یک جمله (جلوتر برای بند موصولی توضیح میدهم، توالی فعل ( وقتی جملات جوری طولانی میشه که دوتا فعل پشت هم میان و مطمعنم که بهش برخورد کردین) چند عبارت قیدی طولانی، درازنویسی (خیلی این مورد رو داریم) آغازهای با قیدهای باطلاق ساز مثل "با توجه به اینکه" " از آنجا که" و...
دو نکته آخر این پست، درباره فعل "هستش" که این روزها خیلی در فضای مجازی میبینیم.
هستش یک فعل نادرست است که توسط مترجمهای نابلد ترجمه شده و سر زبانها افتاده. هیچجایی در فارسی و ادبیات ما نداره
جز:
که این هم یکمدل لهجه است و افراد بومی شاید استفاده کنند ولی بازهم نوشتن این نوع فعل اشتباهه و مثل کلمه "مرسی" و شاید خیلی بیشتر و بدتر است! هیچ حسی رو به خواننده منتقل نمیکنه، حالا بحث باکلاس بودنش جداست...
و بعدی هم درباره "چهطور" و "چهگونه" که خیلیها این مدل نوشتن رو انتخاب کردن.
به چند دلیل:
بعضیها شاید اینطور یاد گرفتن، بعضیها برای تاکید بیشتر و بعضیها خودنمایی که بگن فرقی با بقیه دارن
ولی در هر صورت اشتباهه چون فرهنگستان و شیوهنامهها این نوع املا رو بههیچ وجه قبول ندارن!
شاید براتون جالب باشه که در ایران اگه شیوهنامه در مطبوعات و... رعایت بشه (دستور خط زبان فارسی فرهنگستان) یارانهشون رو گاهی سه برابر میکنن!
و در کشوری مثل تاجیکستان اگه رعایت نشه و بخواد بد نوشتن و هرچیزی به زبان و رسم الخط اون کشور ضربه بزنه، زندان و حتی جریمه خیلی سنگین داره.
ادامه دارد...? ممنون میشم که این تاپیک رو برای دوستانتون بفرستید تا همه مطالعه کنند و یک قدم به سمت بهتر نوشتن برداریم
خب یه پست درخواستی داریم?? فردی که درخواست داده خیلی جایگاه ویژهای داره برای همین امروز دوتا پست داریم?
♡♡♡
? بِذار / بِزار
این دو واژه را درست بهکار ببریم:
بِذار: صورتِ گفتاریِ فعلِ دستوریِ «بگذار» (اشتباه)
بِزار: دستور به گریه؛ زار بزن، گریه کن، ... .
جاهایی که ما منظورمون: قرارداد کردن، اجازه دادن، وضع کردن، گذاشتن، رها کردن، ترک کردن و... هست باید از ذال استفاده کنیم.
جاهایی که ما منظورمون: انجام دادن، اجرا کردن، تعبیر کردن و... هست باید از ز استفاده کنیم.
بعضی وقتها هم که میخوایم نگذار رو کوتاه کنیم یا محاوره و...، میگیم نزار که کاملاً معنیش متفاوت میشه.
نزار: نحیف، لاغر و...
سخنی از محمد یوسفی شیرازی:
«بزار» یا «بذار»؟
آیا «بزار» املای گفتاریِ «بگذار» است؟
عدهای در نوشتههای گفتاری، فعل «گذاشتن» را با «ز» مینویسند و وقتی به آنها ایراد میگیرند که مثلاً «بزار» درست نیست، میگویند:
«بزار» املای گفتاری «بگذار» است.
این حرف کاملاً بیاساسی است. در نوشتار گفتاری، اساساً بحث تفاوت تلفظ واژه در زبان رسمی و گفتاری مطرح است؛ به این معنی که حرف یا حرفهایی از واژه را حذف یا عوض میکنیم تا تلفظ گفتاری را نشان دهیم؛ مثلاً «میروم» را مینویسیم «میرم» و «خانه» را مینویسیم «خونه» و «دیگر» را مینویسیم «دیگه».
ولی هیچوقت در املای گفتاری، دو حرف همآوا را به هم تبدیل نمیکنیم؛ چون این کار هیچ تفاوت تلفظی را نشان نمیدهد و فقط به املای غلطی از واژه میانجامد. برای مثال، هیچوقت «راهپله» را «راحپله» و «مطلوب» را «متلوب» و «مسواک» را «مثواک» نمینویسیم و مدعی نمیشویم که این صورتها املای گفتاری این واژهها است. تبدیلکردن «ذ» به «ز» هم همینطور است. بهبیان دیگر، تلفظ «بزار» با «بذار» هیچ فرقی نمیکند و درنتیجه، نمیتوان گفت «بزار» املای گفتاری «بگذار» است. «بزار» فقط املای غلطِ «بذار» است. املای گفتاری «بگذار» فقط و فقط «بذار» است.
نکتهٔ بااهمیت دیگری را هم در شکستهنویسی باید در نظر گرفت و آن اهمیت املای اصلی واژه است و نقش آن در تشخیص صورت شکسته. واقعیت این است که فارسی در ابتدا بهصورت ناشکستهاش به نوشتار درآمده و بعد از سدهها شکل شکسته نیز پیدا کرده است. این است که صورت املایی اصلی برای زبانور، املای ناشکسته است و چشم زبانور در وهلهٔ اول با املای ناشکستهٔ واژهها آشنا است. درواقع، صورتهای شکسته را از روی املای ناشکستهٔ کلمه و دخلوتصرفهایی که در آن شده، بازمیشناسند؛ یعنی مثلاً املای «هندوانه» و «میخواهیم» و «دارد» را در ذهن دارند و برمبنای آن، «هندونه» و «میخوایم» و «داره» را تشخیص میدهند.
تشخیص «بذار» نیز به همین ترتیب است: مخاطب املای «بگذار» را در ذهن دارد و وقتی با «بذار» روبهرو میشود، میبیند که فقط «گ» حذف شده و بقیهٔ کلمه با همان املای شناختهشده است و درنتیجه، درمییابد که «بذار» شکستهنوشتهٔ «بگذار» است. نوشتن «بزار» این پیوند املایی میان صورت ناشکسته و شکسته را از بین میبرد.
...پایان نقل قول...
البته به نظر من بزار از لحاظ فعلی "زاریدن" "گریه کن" درسته.
سلام
امروز وسط مسافرت یه اعلامیه ختم دیدم! برای خاله ماجانم بود
و یه مشکلی دیدم که واقعاً باید اینجا توضیحش رو میدادم
زیر اسمش نگاه کنید.
همسر کربلایی خلیل الهی زاده مادر حجت الاسلام الهی زاده کسی که نقش مادری در بیت الحزان حضرت زهرا (س) را داشته است.
( ویرایش و درست نویسی خیلی خوبه ولی این عیب هم داره! به هرچی اطرافت هست حساست میکنه )
خب اینجا یه جمله کامل رو بدون هیچ علائم نگارشی نوشتن، میگیم اعلامیه ختمه و هر چیزی، از این ایراد نمیگیرم هرچند همین موضوع هم در کنار موضوع اصلی باعث مشکل شده!
شما چه برداشتی میکنید از این جمله اعلامیه ختم؟
و همچنین این نوشتهها؟ چه مشکلی دارن؟
کسایی که تاپیک رو دنبال میکنن، اینا رو جواب بدن تا بدونم چطور باید بهتون توضیح بدم
صبحتون بخیر ??
سلام
امروز وسط مسافرت یه اعلامیه ختم دیدم! برای خاله ماجانم بود
و یه مشکلی دیدم که واقعاً باید اینجا توضیحش رو میدادم مشاهده پیوست 105726
زیر اسمش نگاه کنید.
همسر کربلایی خلیل الهی زاده مادر حجت الاسلام الهی زاده کسی که نقش مادری در بیت الحزان حضرت زهرا (س) را داشته است.
( ویرایش و درست نویسی خیلی خوبه ولی این عیب هم داره! به هرچی اطرافت هست حساست میکنه )
خب اینجا یه جمله کامل رو بدون هیچ علائم نگارشی نوشتن، میگیم اعلامیه ختمه و هر چیزی، از این ایراد نمیگیرم هرچند همین موضوع هم در کنار موضوع اصلی باعث مشکل شده!
خب سلام
حالا توضیح میدم
عکس اول و اعلامیه ختم: کژتابی حالا چطور رفعش کنیم؟
اصلاً کژتابی یعنی چی؟!
یعتی چند معنی ناخواسته
چطور کژتابی زدایی کنیم؟ ۱. دیدن پس و پیش متن
خیلی از کژتابیها در متن و در بافت حل میشوند ۲. پرسش از نویسنده
و البته یکی از راههای رفع کژتابی استفاده از ضمیره
حسن تا برادر کوچیکترش را دید، دکمهاش را بست. او دکمهاش رو بست یا دکمه برادرش رو بست؟
کژتابی زبان نویسنده موجب کژتابی ذهن خواننده میشه.
در اتاق بزرگ
بزرگ برای در هست یا اتاق؟
اگه بخوایم بزرگ رو برای اتاق در نظر بگیریم مجبوریم جمله رو عوض کنیم یا کسره رو بشکنیم
درباره اون متن بالا هم، معلوم نیست پسرش رو به مادر تشبیه کردن که بگن خیلی زحمت کشیده یا درباره خود مرحومه صحبت میکنه
پش کژتابی بهوجود میاره.
که میتونه با علائم نگارشی رفع بشه:
با گذاشتن «و» و کاما در جمله درست میشود.
«همسر کربلایی... و مادر حجتالاسلام ...، ... .»
منظور مرحومه حاجیهخانم است.
این یه توضیح خیلی کوتاه برای کژتابی بود
با این جدول هم فکر کنم بتونید متوجه بشید:
"ماجرايِ گذشته"
توضيح: ماجرا يعنی آنچه در گذشته اتفاق افتاده است.
مثال:
بايد ماجرايِ گذشته را فراموش كرد.
بايد گذشته را فراموش كرد.
"پايِ پياده"
توضيح: فقط با پا مي توان پياده رفت.
مثال:
تمام راه را با پاي پياده رفت.
تمام راه را پياده رفت.
"تابِ تحمل"
توضيح: تاب آوردن يعني تحمل كردن كه هر دو به يک معنی است. اگر تاب در معني توانايی و طاقت و تحمل در معنی باربرداشتن باشد، حشو نيست.
مثال:
مردم اهواز تاب تحمل ريزگردها را ندارند.
مردم اهواز ريزگردها را تحمل نمي كنند.
"از قبل پيش بينی/ خريد/ دستی/ فروش و... كردن"
توضيح: پيش بينی، پيش خريد، پيش دستي، پيش گويی، پيش فروش، پيش گيري و نظاير آن قطعا از قبل است و قيد "از قبل" باوجود "پيش" در چنين كلمه هايی زائد است.
مثال:
اين موضوع از قبل هم قابل پيش بينی بود.
اين موضوع پيش بيني شده بود.
"اشتغال به شغل"
توضيح: اشتغال در خود معنی شغل را دارد و نياز به ذكر شغل نيست.
مثال:
او به شغل خبرنگاري اشتغال دارد.
او خبرنگار است.
"حوضِ آب"
توضيح: حوض فقط محل نگهداري آب است و ذكر آب ضرورت ندارد.
مثال:
حوض های آب قديمي خاطره انگيز است.
حوض های قديمی خاطره انگيز است.