تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

چند روش خدا شناسی

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
كلمات كليدي : خداشناسي، خودشناسي، شناخت، خداوند

نویسنده : سيده معصومه جوادي زاويه

یکی از مهم‌ترین مسائلی که بشر با آن مواجهه است خدا و خداشناسی است. اینکه انسان از کجا آمده است و به کجا می‌رود. خداشناسی به این معناست که انسان به حقیقتی برسد که درک کند خداوند علت و خالق اوست و او عین نیاز و متعلق به خداوند است. چنانکه در قرآن می‌فرماید:

«ای مردم شما(همگی) نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است.»[1]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
خداشناسی در قرآن
خداوند در قرآن کریم به ذکر نمونه ها و راه‌هایی برای خداشناسی پرداخته و می‌فرماید:

«به زودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می‌دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است.»[2]

«و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود خود شما نیز (آیاتی است)، آیا نمی‌بیند.»[3]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
خداشناسی در روایات
روایات بسیاری در باب خداشناسی مطرح شده که در اینجا به برخی از آنها می‌پردازیم:

1. امام علی(ع) می‌فرماید: هر که خدا را شناخت، معرفتش کامل گشت.[4]

2. امام علی(ع): علم داشتن به خدا، برترین دو علم است.[5]

3. موجب دل برکندن از دنیا می‌شود.[6]

4. موجب ترس از خدا می‌شود.[7]

5. موجب پشت کردن به دنیای فانی می‌شود.[8]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
انواع خداشناسی
بطور کلی، معرفت و شناخت یک موجود به حسب آن شی مورد شناخت، به دو صورت تحقق می‌یابد. یکی شناخت حضوری و دیگری شناخت حصولی. در مورد خداوند متعال نیز همین دو نوع شناخت متصور است. یکی شناخت حضوری که بدون وساطت مفاهیم ذهنی، تحقق می‌یابد و دیگری شناخت کلی و حصولی که به وسیله مفاهیم عقلی حاصل می‌شود و مسقیماً به ذات الهی تعلق نمی‌گیرد.[9]

قرآن کریم انسان را بالفطره خداشناس معرفی می‌کند و مدعی است که همه انسان‌ها در مرحله‌ای وجود، پروردگار خویش را به صورت عیان مشاهده کرده‌ و به ربوبیت او اعتراف کرده‌اند و به حسب آفرینش خود، یک نوع شناخت از آفریننده خود دارند.

لشناخت حصولی و حضوری خداوند را اینگونه بیان می‌کنیم:

1. خداشناسی فطری (حضوری):
منظور از خداشناسی فطری و حضوری این است که دل انسان ارتباط عمیقی با آفریننده‌ی خود دارد و هنگامی که انسان به عمق دل خود، توجه نماید چنین را*بطه‌ای را خواهد یافت ولی اکثر مردم مخصوصا در اوقات عادی زندگی که سرگرم امور دنیا هستند، توجهی به این را*بطه قلبی ندارند و تنها هنگامی که توجهشان از همه چیز بریده می‌شود و امیدشان از همه اسباب قطع می‌گردد، می‌توانند به این را*بطه قلبی توجه نمایند.

2. خداشناسی فطری (حصولی):
منظور از خداشناسی فطری و حصولی این است که عقل انسان برای تصدیق وجود خدا نیازی به تلاش و کوشش ندارد، بلکه به آسانی درک می‌کند که وجود انسان و همه پدیده‌های جهان نیازمند هستند. پس خدای بی‌نیازی وجود دارد که نیاز آنها را رفع کند.[10]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
راه های خداشناسی
برای شناختن خداوند، راه‌های متعددی وجود دارد، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

1- تفکر و استدلال:[11]

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:
«و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید.»[12]

در این آیه کریمه تصریح شده است که انسان در ابتدای تولد فاقد هرگونه شناختی است و خداوند به انسان حواس را عنایت فرموده تا جهان را به این وسیله مطالعه و بررسی کند و به او ضمیر و قوه تجزیه و تحلیل داده که آنچه را از راه حواس به دست می‌آورد، در مرحله بعد تعمق کند و از ظواهر گذشته به درون اشیاء و قوانین حاکم بر آنها راه یابد.[13]

2- تزکیه و تصفیه نفس:
همانطور که صراحتاً در قرآن حواس و قوه تفکر بعنوان ابزار شناخت معرفی شده‌اند، تزکیه و تصفیه نفس نیز وسیله‌ای برای شناخت دانسته شده است.[14]

خداوند در قرآن می‌فرماید:

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیله‌ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می‌دهد (روشن‌بینی خاصی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت) و گناهانتان را می‌پوشاند و شما را می‌آمرزد و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است.»[15]

3- مطالعه آثار علمی دیگران:[16]
تعلم و یادگرفتن و خواندن کتاب، یکی دیگر از اسباب و ابرازهایی است که برای شناخت خداوند به آن توجه شده است.

4- خودشناسی:
یکی از مهم‌ترین راه‌های خداشناسی، خودشناسی است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: هر کس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است.[17]اگر انسان خویش را بشناسد، هم مبدأ جهان امکان را می‌شناسد و هم به معاد ایمان می‌آورد و حیات ابدی را پیش از هر چیزی می‌بیند و به آن دل می‌بندد و هم مسیر بین آغاز و انجام را می‌شناسد اما اگر خویش را نشناسد، هم مبدأ یعنی خدا را فراموش می‌کند و هم به معاد و حیات ابدی توجهی ندارد و در واقع با فراموش کردن نفس از همه معارف باز می‌ماند.[18]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
الف. آثار فردی:
1. ایمان و آرامش در زندگی:
بی‌تردید امروز تمدن بشری و جهش‌های زندگی ماشینی آثار مسمومی در زندگی انسان‌ها گذاشته و اکثر انسان‌ها را دچار نوعی پریشان خاطری و اضطراب کرده است. آنچه قرآن کریم و روایات و تجارب علمی تأکید می‌کنند این است که جامعه بشری برای رها شدن از این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها، باید ایمانش را قوی‌تر کند. چرا که اعتقاد به خدای متعال و رعایت تمامی لوازم و شرایط بندگی، مستحکم‌ترین سنگر معنوی و محافظ بشر در مقابل سختی‌های خرد کننده است.[19]

قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

«آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان را به یاد خدا مطمئن (وآرام) است، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد.»[20]

انسان هر چه به خدا ایمان بالاتری پیدا کند، عطش و نیاز درونی‌اش کم می‌شود و وقتی قدم در راه ایمان به خدا گذاشت، احساس بی‌نیازی کرده و به آرامش مطلق می‌رسد و هرگاه به خدای کاذب (هوای نفس) نزدیک شود، اضطرابش زیاد می‌گردد.[21]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
. آثار اجتماعی:
1. عدالت اجتماعی:
برای اینکه عدالت در جامعه پیاده شود باید دولت‌ها و حکومت‌ها به خدای متعال ایمان داشته باشند. زیرا حکومت‌های بشری که ایمان و حس خداشناسی در آنها حاکم نیست در اجرای قانون فقط می‌توانند به مقابله با سرکشی‌ها و خلاف‌های آشکاری که در سطح جامعه به وجود می‌آید، بپردازند و هرگز از تعدی‌های پنهانی که از دید دستگاه قضایی و نیروی نظامی مخفی است نمی‌توانند جلوگیری کنند. زیرا ایمانی ندارند تا خود را در محکمه وجدان خویش و حضور مدام حق تعالی در هر جا و هر زمان مجرم بشناسند. بر خلاف حکومت دینی که نه تنها فرد را از گناه آشکار یعنی فساد و سرکشی در سطح جامعه باز می‌دارد، بلکه به نهی از انجام گناه در زندگی می‌پردازد.

در جامعه‌ای که زیر بنای آن را اخلاق و ایمان به خدا تشکیل می‌دهد، قانون به وجه نیک اجرا می‌شود و در زندگی افراد جامعه جاری است.[23]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
2. وحدت اجتماعی:
قرآن کریم می‌فرماید:

«مومنان برادر یکدیگرند، پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید.»[24]

اسلام با اولین شعارش، حتی آنجا که پیامبر(ص) مردم را به یگانه پرستی دعوت می‌کند، جامعه را به سوی یک هدف و مبدأ دعوت می‌نماید و امر می‌کند همه به یک زبان (عربی) و به سمت یک قبله نماز بخوانند و توده‌های بشریت را به صورت یک واحد متشکل در می‌آورد.

بنابراین توحید و شناخت خدا، جامعه بشری را از دوگانه پرستی‌ها و بت پرستی‌ها و... نجات می‌دهد و به صورت امت واحد در صراط مستقیم به سوی هدف معینی به نام الله روانه می‌کند. پس وقتی مبدأ و هدف یکی شد، همگان خود را بنده یکی دانسته و به یک نقطه ختم می‌شوند.[25]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
موانع شناخت خدا
با توجه به اهمیت و ضرورت خداشناسی، گاهی باز هم عواملی وجود دارد که مانع شناخت خدا و رسیدن به آثار و برکات آن می‌شود. در اینجا به مواردی از این موانع اشاره می‌کنیم:

1. شی*طان
خداوند در قرآن کریم درباره کافران و دلباختگان به عالم طبیعت می‌فرماید:

«شی*طان بر آنان مسلط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده، آنها حزب شیطانند. بدانید حزب شی*طان زیانکارانند.»[26]

تمام تلاش شی*طان این است که سرمایه خداخواهی را از انسان بگیرد و اگر کسی این سرمایه را باخت، خودش را از یاد می‌برد. این آیه به این نکته اشاره دارد که شی*طان در برابر انسان دسیسه می‌کند تا بر او تسلط یابد و سرمایه او را از او بگیرد.[27]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
Jul
4,136
11,710
193
18
2. تعلق به دنیا:
امام علی(ع) می‌فرمایند: از فرومایگی دنیا همین بس که خدا در هیچ عالمی، نه در عوالم قبل از دنیا و نه در عوالم بعد از دنیا معصیت نمی‌شود، تنها در دنیا معصیت می‌شود.[28]باید توجه داشت که مقصود از دنیا، زمین و آسمان و دریا و صحرا و جانوران نیست؛ زیرا همه این پدیده‌های عالم، آیات الهی‌اند و هرگز نشانه‌های خدا مذموم نخواهد بود. بلکه مراد از دنیا، عناوین اعتباری است که هر کدام مایه تفاخر بیجاست. مثل اینکه کسی افتخار کند که این مال انبوه از آن من است و یا آن مقام اعتباری به من تعلق دارد.

بنابراین آن کس که خود را شناخت و به ارزش جاودانه خویش پی برد، خود را به خدا می‌فروشد و آنکه خود را نشناخت، گرفتار طبیعت شده و به آن مشغول می‌گردد.[29]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا