- Jul
- 1,776
- 110
- 148
- وضعیت پروفایل
- ???? ?̈???? ????? ?????????
بسمه تعالی
نابرابری جنسیتی
دین همچنین با ارائه کلیشههای منفی در مورد زنان و تقویت دیدگاههای سنتی در مورد تبعیت آنها از مردان، نابرابری جنسیتی را ارتقا میدهد. نظریهپردازان فمینیست ادعا میکنند که اگرچه زنان بهطور معمول کسانی هستند که کودکان را به دینداران تبدیل میکنند، اما بهطور سنتی قدرتهای بسیار کمی در ادیان داشتهاند.
معنا و هدف دادن به زندگی
درک بسیاری از مسائل در زندگی دشوار است. حتی در عصر بسیار علمی امروز، بسیاری از جنبههای مرگ و زندگی یک راز باقی ماندهاست و ایمان و اعتقادات مذهبی به بسیاری از مردم کمک میکند تا چیزهایی که علم نمیتواند پاسخگو باشد را درک کنند.
نابرابری و تعارض
دین میتواند نابرابری اجتماعی و تعارض اجتماعی را نیز تقویت و ارتقا دهد. این دیدگاه تا حدی از کارل مارکس الهام گرفته شدهاست، او گفت که دین «افیون تودهها» است (مارکس، ۱۹۶۴). منظور او این بود که دین مانند مواد مخ*در، مردم را از شرایط موجود خوشحال میکند. بسیاری از مردم بر این باورند که اگر رنج خود را تحمل کنند، در آخرت پاداش خواهند گرفت. دیدگاههای مذهبی آنها باعث میشود طبقه سرمایهدار را در فقر خود سرزنش نکنند و در نتیجه قیام نکنند. مارکس گفتهاست، به این دلایل، دین فقرا را به پذیرش سرنوشت خود سوق میدهد و به حفظ سیستم موجود نابرابری اجتماعی کمک میکند.
برانگیختن مردم جهت تغییرات مثبت اجتماعی
دین چند دهه پیش در توسعه جنبش حقوق مدنی جنوب آمریکا نقش اساسی داشت. اعتقادات مذهبی مارتین لوتر کینگ و دیگر فعالان حقوق مدنی را برانگیخت تا جان خود را برای جداسازی مناطق جنوبی به خطر بیندازند. کلیساهای سیاهپوست در جنوب نیز به عنوان محیطی عمل میکردند که در آن جنبش حقوق مدنی جلساتی برگزار میکرد، اعضای جدید را جذب میکرد و پول جمعآوری میکرد.
بهزیستی روانی و جسمی بیشتر
ایمان و عمل دینی میتواند با ایجاد آسایش برای افراد در مواقع ناراحتی و افزایش تعامل اجتماعی آنها با دیگران در مکانهای عبادت، بهزیستی روانی را افزایش دهد. بسیاری از مطالعات نشان میدهند که افراد در هر سنی، نه فقط افراد مسن، اگر متدین باشند از زندگی خود شادتر و راضیتر هستند. ظاهراً دینداری سلامت جسمانی بهتری را نیز ارتقا میدهد و برخی مطالعات حتی نشان میدهند که افراد مذهبی تمایل بیشتری به زندگی نسبت به افرادی که مذهبی نیستند، دارند.
تقویت وحدت و ثبات اجتماعی
این یکی از مهمترین بینشهای امیل دورکیم بود. دین ثبات اجتماعی را حداقل از دو جهت تقویت میکند. اول، باورهای مشترکی را به مردم ارائه میدهد و بنابراین عامل مهمی در اجتماعی شدن است. دوم، عمل مشترک به دین، مانند عبادتگاهها، افراد را از نظر جسمی دور هم جمع میکند، ارتباطات و سایر تعاملات اجتماعی آنها را تسهیل میکند و در نتیجه پیوندهای اجتماعی آنها را تقویت میکند.
نابرابری جنسیتی
دین همچنین با ارائه کلیشههای منفی در مورد زنان و تقویت دیدگاههای سنتی در مورد تبعیت آنها از مردان، نابرابری جنسیتی را ارتقا میدهد. نظریهپردازان فمینیست ادعا میکنند که اگرچه زنان بهطور معمول کسانی هستند که کودکان را به دینداران تبدیل میکنند، اما بهطور سنتی قدرتهای بسیار کمی در ادیان داشتهاند.
معنا و هدف دادن به زندگی
درک بسیاری از مسائل در زندگی دشوار است. حتی در عصر بسیار علمی امروز، بسیاری از جنبههای مرگ و زندگی یک راز باقی ماندهاست و ایمان و اعتقادات مذهبی به بسیاری از مردم کمک میکند تا چیزهایی که علم نمیتواند پاسخگو باشد را درک کنند.
نابرابری و تعارض
دین میتواند نابرابری اجتماعی و تعارض اجتماعی را نیز تقویت و ارتقا دهد. این دیدگاه تا حدی از کارل مارکس الهام گرفته شدهاست، او گفت که دین «افیون تودهها» است (مارکس، ۱۹۶۴). منظور او این بود که دین مانند مواد مخ*در، مردم را از شرایط موجود خوشحال میکند. بسیاری از مردم بر این باورند که اگر رنج خود را تحمل کنند، در آخرت پاداش خواهند گرفت. دیدگاههای مذهبی آنها باعث میشود طبقه سرمایهدار را در فقر خود سرزنش نکنند و در نتیجه قیام نکنند. مارکس گفتهاست، به این دلایل، دین فقرا را به پذیرش سرنوشت خود سوق میدهد و به حفظ سیستم موجود نابرابری اجتماعی کمک میکند.
برانگیختن مردم جهت تغییرات مثبت اجتماعی
دین چند دهه پیش در توسعه جنبش حقوق مدنی جنوب آمریکا نقش اساسی داشت. اعتقادات مذهبی مارتین لوتر کینگ و دیگر فعالان حقوق مدنی را برانگیخت تا جان خود را برای جداسازی مناطق جنوبی به خطر بیندازند. کلیساهای سیاهپوست در جنوب نیز به عنوان محیطی عمل میکردند که در آن جنبش حقوق مدنی جلساتی برگزار میکرد، اعضای جدید را جذب میکرد و پول جمعآوری میکرد.
بهزیستی روانی و جسمی بیشتر
ایمان و عمل دینی میتواند با ایجاد آسایش برای افراد در مواقع ناراحتی و افزایش تعامل اجتماعی آنها با دیگران در مکانهای عبادت، بهزیستی روانی را افزایش دهد. بسیاری از مطالعات نشان میدهند که افراد در هر سنی، نه فقط افراد مسن، اگر متدین باشند از زندگی خود شادتر و راضیتر هستند. ظاهراً دینداری سلامت جسمانی بهتری را نیز ارتقا میدهد و برخی مطالعات حتی نشان میدهند که افراد مذهبی تمایل بیشتری به زندگی نسبت به افرادی که مذهبی نیستند، دارند.
تقویت وحدت و ثبات اجتماعی
این یکی از مهمترین بینشهای امیل دورکیم بود. دین ثبات اجتماعی را حداقل از دو جهت تقویت میکند. اول، باورهای مشترکی را به مردم ارائه میدهد و بنابراین عامل مهمی در اجتماعی شدن است. دوم، عمل مشترک به دین، مانند عبادتگاهها، افراد را از نظر جسمی دور هم جمع میکند، ارتباطات و سایر تعاملات اجتماعی آنها را تسهیل میکند و در نتیجه پیوندهای اجتماعی آنها را تقویت میکند.
آخرین ویرایش: