حوالی شب عید بود و در منزل، خانهتکانی داشتیم، فرزند خردسالم (پنجساله) از چند پلۀ یک نردبان دوسویه بالا رفته بود. من برای همۀ اهل منزل شربت درست کردم و به دست هرکدام لیوانی دادم. به این کوچولو هم که در پلههای اواسط نردبان، نیمهترسان، نیمهلرزان ایستاده بود، یک لیوان دادم، گفتم: برو بالا. بلافاصله گفت: از این بالاتر؟ منظور من این بود که لیوان شربت را برو بالا یعنی بخور، او تصور کرده بود که میگویم از پلههای نردبان برو بالا.