با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
«لیگ عدالت تاریک»، انیمیشنی بود که در واقع زمینهساز دو انیمیشن برتر دی سی در این لیست یعنی «کنستانتین: شهر شیاطین» و «لیگ عدالت تاریک: جنگ آپوکالیپس» شد؛ در حقیقت، بدون وجود لیگ عدالت تاریک، ساخت آنها ممکن نبود، زیرا اولین گزینهمان اسپینآف و دیگری دنبالهی این انیمیشن بهشمار میآیند.
داستان از جایی شروع میشود که تهدیدی فراطبیعی زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد و مردم بهخاطر این تهدید فکر میکنند افرادی که در کنار آنها هستند اهریمنانی خونخوارند و در این میان حتی برای بچهها و نوزادان هم استثنا قائل نیستند. این شروعِ کوبنده، دلیل کلمهی «تاریک» را شرح داد و آغازی بود بر مشکلات جدیدی که لیگ عدالت تابهحال با آنها مواجه نشده است. با وجود مخالفت اعضای لیگ مبنی بر دخیل بودنِ ماوراءالطبیعه در این امر، بتمن که خود در رأس مخالفان قرار دارد، پس از دیدن رویاهایی مجاب میشود تا به دیدن دوست قدیمی خود یعنی «زاتانا» شعبدهباز و جادوگر معروف شهر برود. در کنار زاتانا، «بوستون برند» ملقب به ددمن (Deadman) نیز در انیمیشن حضور دارد که باعثوبانی توهمات عجیب بتمن بوده و ادعا میکند که میداند مشکل چیست و چگونه میتوان آن را برطرف کرد. در نهایت تصمیم میگیرند تا سراغ جادوگر جذاب و بدنام دی سی یعنی «جان کنستانتین» و خانهی اسرار که هماکنون او میزبانش است بروند تا بتوانند ریشهی مشکل را پیدا کنند.
حضور بتمن به عنوان یک شخصیت کلیدی (و نه محوری) این امکان را برای انیمیشن ایجاد کرد تا برخلاف منبع اقتباسش، وجود نام «لیگ عدالت» را بیشتر توجیه کند و در ادامه، اضافه شدن زاتانا و جان کنستانتین در قالب شخصیتهای محوری در کنار شخصیتپردازی و صداگذاری جذابی که داشتند، راه را برای حضورشان در آثار آیندهی دی سی فراهم کرد. در کنار آنها، حضور شخصیتهایی مثل ددمن، «سوامپ ثینگ» و «اتریگان» در یک انیمیشن جمعوجور و ۷۵ دقیقهای، چالشی بود که سازندگان به خوبی از پس آن برآمدند و توانستند انیمیشن بزرگسالی را تحویل دهند که اصلاً خشک نیست و لحظات خندهدار و درام مناسب مخصوصِ خودش را دارد. به قولی شاید لیگ عدالت نتوانست در انیمیشنهای اختصاصی خود موفق ظاهر شود، اما توانست در نسخهی تاریکش حسابی بدرخشد.
۱۵ – لیگ عدالت: خدایان و هیولاها (Justice League: Gods and Monsters)
سال انتشار: ۲۰۱۵
کارگردان: سم لیو
صداپیشگان: بنجامین برَت، مایکل سی هال، تامارا تیلور، …
ایدهی دنیاهای موازی و نسخههای متفاوت از شخصیتها، همیشه در داستانهای دی سی کامیکس مطرح بوده است. این بار انیمیشن «لیگ عدالت: خدایان و هیولاها» نسخهای بسیار متفاوت از شخصیتهای دی سی ارائه میکند. سوپرمن از لحاظ بیولوژیکی فرزند ژنرال زاد (Zod) است و پس از فرود آمدن به زمین توسط یک زوج مکزیکی پیدا شده و «هرنان گوئرا» نام میگیرد؛ واندرومن، «بکا»، نوهی فرمانروای سیارهی نیو جنسیس (های فادر) است. از همه جالبتر، بتمن، یک زیستشناس به نام کرک لنگسترام (همان Man-Bat معروف) است که در گذشته آزمایشی بر روی خود انجام داده و او را به یک خونآشام تبدیل کرده است. لیگ عدالت جدید از این سه شخص تشکیل شده که کارهای خشونتآمیز و قدرت زیاد آنها، انتقاد مردم و خصومت دولت را در پی داشته است. از طرفی هم یک برنامهی مخفی به نام Fair Play برای متوقف کردن لیگ عدالت از سوی دولت در حال توسعه است؛ اما از طرفی دیگر، سه روبات نابودگر که هر کدام ویژگیهای یکی از اعضای لیگ عدالت را دارند، دانشمندان پروژهی Fair Play از جمله «ویکتور فرایز»، «ری پالمر» و «سایلاس استون» را به قتل میرسانند. به همین خاطر، لیگ عدالت از چند جهت با مشکل مواجه میشود…
این انیمیشن جذاب تا حدودی قابل پیشبینی نیست و پیچیدگیهای خاصی دارد؛ چونکه تنها شباهت آن به لیگ عدالت معروف، وجود کاراکترهایی ملقب به سوپرمن، واندرومن و بتمن است
«لیگ عدالت: جبهه جدید» از انیمیشنهای خاص یونیورس دی سی به حساب میآید. چونکه رنگ و بوی عصر طلایی کمیک بوک را در بر دارد. روایتی قدیمی از تولد و شکلگیری لیگ عدالت در دهه پنجاه میلادی؛ این انیمیشن مستقیماً از کمیک بوکی با همین نام اثر داروین کوک اقتباس شده و از نظر دیزاین و طراحی نیز همانند دیگر انیمیشنهای مستقل دی سی، به منبع اقتباس خود شباهت زیادی دارد. داستان از جایی شروع میشود که یک موجود غیرعادی و تهدیدآمیز وارد ماجرا شده و قصد نابودی بشر را دارد و پیروان افراطیای نیز پیدا کرده است. هرکدام از قهرمانان نیز بهنحوی درگیرِ این قضیه میشوند و پس از آن، عصر اتحاد فراانسانها فرا میرسد.
در این اثر تقریباً شاهد نسخههای اولیهی کاراکترهای درجه یک دی سی و همچنین ادای احترام به داستانها و شخصیتپردازی آنان در عصر طلایی کمیک هستیم. دیدنِ مدل اولیه و کلاسیک این شخصیتها در قالب یک انیمیشنِ نسبتاً جدید و با یک داستان تازه، میتواند جذاب و دلنشین باشد. از شخصیتهای حاضر در این انیمیشن، علاوهبر هفت عضو اصلی لیگ عدالت، میتوان به گرین ارو، شزم، آدام استرنج، متامورفو و بلک هاک نیز اشاره کرد.
سال انتشار: ۲۰۰۷
کارگردانان: بروس تیم، لارن مونتگومری، برندن ویِتی
صداپیشگان: آدام بالدوین، ان هِک، جیمز مارسترز، …
نخستین عنوان در دنیای انیمیشنی دی سی، بعد از اتمام سریال انیمیشنی محبوب Justice League Unlimited ساخته شد و حال و هوا و سبک مشابهی با آن سریال داشت. این انیمیشن، اقتباسی فشرده از دو داستان «مرگ سوپرمن» و «بازگشت سوپرمن» میباشد. در این انیمیشن، موجودی بیگانه و بسیار قدرتمند به نام دومزدی (Doomsday) که با حفاری کارگران «لکس کورپ» از زیر زمین پیدا شده، به شهر متروپلیس هجوم آورده است و هر چیزی را که سر راهش باشد نابود میکند؛ اما ناگزیر با سوپرمن روبرو میشود و نبرد هولناک و مخربی صورت میگیرد که سرانجام به مرگ سوپرمن ختم میشود. البته این تنها بخشی از داستان است؛ چونکه لکس لوثر (Lex Luthor) بهوسیلهی خون سوپرمن که در صحنهی مبارزه از او بهجا مانده بود، کلون سوپرمن را میسازد و او را بهعنوان سوپرمن اصلی جا میزند تا بدین وسیله به اهداف پلیدی که در سر دارد برسد.
جالب است بدانید که این انیمیشن با فروش ۱۲.۵ میلیون دلار، رکورد بیشترین فروش را در میان انیمیشنهای بلند دی سی در اختیار دارد. داستان جذاب، شخصیت خبیث عالی، اکشن تماشایی، و صداپیشگی و موسیقی خوب، ویژگیهایی است که باعث شده این انیمیشن از محبوبیت خاصی در میان هواداران برخوردار باشد.
باز هم شاهد دنیاهای موازی هستیم، و این بار اقتباسی از داستانهای مربوط به زمین سه (Earth-Three) و لیگ عدالت آمریکا: زمین ۲ (JLA: Earth 2)؛ در یک دنیای موازی، لکس لوثر رهبر لیگ عدالت است، اما تمام اعضای لیگ بهدست یک گروه شرور به نام سندیکای جنایت (Crime Syndicate) نابود شدهاند و تنها او باقی مانده است.
اعضای سندیکای جنایت: اولترامن، آولمن، سوپروُمن، پاور رینگ و جانی کوئیک هستند که هر کدام بهنوعی نسخهی خبیثی از اعضای لیگ عدالت در یک دنیای موازیاند و آنقدر قدرت دارند که هیچکسی توانایی مقابله با آنها را ندارد. بنابراین لکس لوثر به دنیایی دیگر فرار میکند و به سراغ لیگ عدالت دنیای اصلی (Earth-Prime) میرود تا از آنها برای نجات دادن دنیای خود کمک بگیرد. در ادامهی داستان، آولمن رد لوثر را میزند ولی چون از ماهیت جهانهای موازی و تاثیری که زمین اصلی بر روی جهانهای موازی (از جمله جهان خودش) گذاشته آگاه است، به یک پوچگرا تبدیل شده و جهان خود را صرفاً بازیچهی مالتیورس میداند و اکنون بهدنبال راهی برای نابودی کل دنیاهاست.
بخش اعظم این انیمیشن روی صحنههای اکشن تمرکز دارد، اما پیچشهای بسیار جالبی در اوایل و اواخر آن صورت میگیرد. همچنین، خصوصیات کاراکترها در دنیای موازی و دیدنِ نسخهی قهرمانِ لکس لوثر و جوکر و نسخهی شرور سوپرمن و بتمن بسیار جالب و هیجانانگیز است.
انیمیشن «کنستانتین: شهر شیاطین» را میتوان بهترین اثر اقتباس شده از داستانهای جان کنستانتین، این جادوگر جذاب و بریتانیاییِ دنیای دی سی، برشمرد. عنوان این انیمیشن در واقع کنایهای به شهر لس آنجلس میباشد که به شهر فرشتگان (City of Angels) معروف است و بخش اعظم داستان نیز در این شهر جریان دارد. این انیمیشن ۹۰ دقیقهای با سکانسی کابوسوار از تاریکترین روزهای زندگی جان کنستانتین آغاز میشود و شما را مجاب میکند تا بدون تردید به تماشای آن بنشینید. در این اثر شاهد داستانپردازی و شخصیتپردازی درست و مناسبی هستیم.
همانطور که اکثر هواداران دنیای کمیک میدانند، جان کنستانتین در امور ماوراءالطبیعه و جادوی سیاه، دستی بر آتش دارد و سالهاست که با تاریکی و موجودات اهریمنی سر و کار داشته و در این زمینه از تجربهی زیادی برخوردار است؛ بنابراین نام او در میان شیاطین و اهریمنان آشناست. به این ترتیب، اهریمنی بهنام برول، از خانوادهی دوست صمیمی جان یعنی چَس چندلر بهعنوان طعمه استفاده میکند تا او را بهسمت خود بکشاند و از تواناییهای خاص او برای پیشبرد اهداف پلید خود استفاده کند. ضمناً در این انیمیشن شاهد روایت پیشینهی جان کنستانتین و حادثهی «نیوکاسل» در لابهلای داستان هستیم، و از قضا این اهریمن، با گذشتهی تلخ و سیاهِ کنستانتین ارتباط تنگاتنگی دارد و جان قصد دارد با غلبه بر آن، از سنگینی بار خطاهای گذشتهی خود بکاهد. میتوان گفت که این اثر هرآنچه که از انیمیشن اختصاصی کنستانتین انتظار میرود را داراست و هواداران دی سی و طرفداران این شخصیت را مأیوس نمیکند.
همانطور که میدانید، کاراکتر واندرومن از شخصیتهای محوری دنیای دی سی است و انیمیشن اختصاصی آن نیز یکی از اولین انیمیشنهای بلند دی سی بوده و در انیمیشنهای مختلف لیگ عدالت هم حضور ثابت داشته است. این انیمیشن از لحاظ داستان به فیلم سینمایی «واندرومن (۲۰۱۷)» تا حدودی شباهت دارد.
در ابتدا شاهد پیشینهی آمازونها هستیم. هنگامی که هیپولیتا، فرماندهی زنان آمازون در پایان یک جنگ خونین قصد کشتن آریس (پسر زئوس و خدای جنگ) را داشت، زئوس مخالفت میکند و از او میخواهد تا دست نگه دارد و سپس دستبندهای مخصوصی را به دستان آریس میبندد تا او دیگر نتواند نیروهای جنگ را آزاد کند، دستبندهایی که تنها بهدست دیگر خدایان المپیوس میتوانستند باز شوند.
سپس آمازونها، آریس را برای سالیان سال در جزیرهی تمیسکیرا که هرا (همسر زئوس) بهعنوان خانهی جدیدشان به آنها هدیه کرده بود، زندانی کردند؛ اما بعدها یکی از آمازونها دلباختهی آریس میشود و او را آزاد میکند. سپس آریس، پیش عموی خود یعنی هادس (خدای جهان مردگان) میرود تا او دستبندهایش را باز کند و در عوض، آریس علیه بشریت جنگی بهراه بیاندازد تا در نتیجه میلیونها نفر کشته شوند و به جهان مردگان بپیوندند. از طرف دیگر، دایانا (دختر ملکه هیپولیتا) از طریق خلبانی به نام استیو ترِوِر که بهطور اتفاقی به جزیرهی تمیسکیرا سقوط کرده است، از وقوع جنگی مطلع میشود و برای شکست دادن آریس، مجبور است تمیسکیرا را ترک کند.
انیمیشن «واندرومن (۲۰۰۹)» با تم اساطیری-ابرقهرمانی و داستان حماسی و شخصیتپردازی جذابی که داشت، برای هواداران این شخصیت بسیار لذ*تبخش است و در قالب انیمیشن، بهترین اقتباس ممکن از خاستگاه زن شگفتانگیز میباشد.
۹ – سوپرمن/بتمن: دشمنان ملت (Superman\Batman: Public Enemies)
سال انتشار: ۲۰۰۹
کارگردان: سم لیو
صداپیشگان: کوین کانروی، تیم دلی، کلنسی براون، …
«سوپرمن/بتمن: دشمنان ملت» برگرفته از نخستین داستان مجموعه کمیک مشترک سوپرمن و بتمن است و از لحاظ بصری نیز به طراحی این کمیک شباهت دارد. داستان در مورد خصومت رئیسجمهور لکس لوثر با دو قهرمان بزرگ، یعنی سوپرمن و بتمن میباشد؛ لکس لوثر که حالا بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شده، قصد دارد که از قدرت و نفوذ خود برای از میان برداشتن بتمن و سوپرمن استفاده کند. به همین دلیل عدهی زیادی از ابرشرورها و حتی ابرقهرمانها را وادار میکند تا این دو نفر را از بین ببرند. به این ترتیب، سوپرمن و بتمن با یک تهدید شخصی مواجه میشوند و ما شاهد هجوم بیوقفهی افرادی نظیر متالو، سالومون گراندی، بین، کاپیتان اتم، شزم، هاکمن و… بهسوی این دو قهرمان هستیم؛ بنابراین آنها باید راهی برای برملا کردن نقشههای پلید لکس لوثر پیدا کنند.
این انیمیشن را میتوان یکی از سرگرمکنندهترین انیمیشنهای دی سی دانست. شخصیت خبیث عالی، مبارزات و صحنههای اکشن فوقالعاده، و از همه مهمتر وجود هیجان و سرگرمی در سراسر داستان، از نقاط قوت این اثر هستند و این ویژگیها سبب شدهاند که با فروش نزدیک به ۱۱ میلیون دلار، سومین انیمیشن پرفروش دی سی و یکی از جذابترینها باشد.
سال انتشار: ۲۰۱۰
کارگردان: لارن مونتگومری
صداپیشگان: کوین کانروی، تیم دلی، سوزان آیزنبرگ، سامر گلو، آندره براور، …
داستان سوپرگرل از کریپتون (The Supergirl from Krypton) از مجموعه کمیک مشترک سوپرمن و بتمن، در سال ۲۰۱۰ به صورت انیمیشن درآمد. داستان خلاقانهای که گاتهام، متروپلیس، تمیسکیرا، و آپاکالیپس را درگیر میکند و کشمکشهای جذابی را به نمایش میگذارد. همچنین طراحی دوست داشتنی این انیمیشن براساس طراحی اوریجینال آن (با طراحی مایکل ترنر) انجام شده است. این انیمیشن غیر از حضور سوپرمن و بتمن، بر روی سوپرگرل نیز تمرکز دارد و بهنوعی میتوان حضور سوپرگرل را محور اصلی آن دانست. پس از اینکه یک موشک کریپتونی در آبهای شهر گاتهام سقوط میکند، بتمن و سوپرمن از راه میرسند و سرنشینِ آن که به داخل شهر فرار کرده بود را پیدا میکنند. سپس او را به غار خفاشیِ بتمن میبرند و در آنجا متوجه میشوند که او کسی نیست جز دختر عموی سوپرمن یعنی «کارا زور-ال». سوپرمن برای مدتی از کارا مراقبت میکند تا اینکه واندرومن او را به جزیرهی تمیسکیرا میبرد تا توسط زنان آمازون پرورش داده شود و بتواند از قدرتهایی که در زمین بدست آورده است، به شیوه درستی بهره ببرد. در این میان، دارکساید (Darkseid) که از وجود سوپرگرل مطلع شده است، قصد دارد که او را به آپوکالیپس ببرد و به یکی از یاران خود تبدیل کند. بنابراین سوپرگرل از جزیره تمیسکیرا ربوده شده و به آپوکالیپس برده میشود و همانطور که انتظار میرود، سوپرمن، بتمن و واندرومن برای نجات او دستبهکار میشوند.
انیمیشن «سوپرمن/بتمن: آخرالزمان» یک ماجراجویی بزرگ میباشد و هر چیزی که برای لذ*ت و سرگرمی لازم است را دارد؛ شوخیهای مناسب در کنار داستانی جذاب، و طراحی بصری چشمنواز که از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است و اکشنی به نمایش میگذارد که تابهحال در انیمیشنهای ابرقهرمانی آن دوران، نظیرش را ندیده بودیم و حتی در حال حاضر هم در میان انیمیشنها پیشرو میباشد.
در نگاه اول شاید عنوان این انیمیشن تعجبآور باشد؛ زیرا لیگ عدالت تاریک که از شخصیتهای دنیای جادویی دی سی تشکیل شده است، با سیارهی آپوکالیپس و حاکم آن یعنی دارکساید (که دشمن شماره یک لیگ عدالتِ اصلی است) هیچ سنخیتی ندارد. البته در اولین سکانسها، این ابهام برطرف میشود؛ زیرا شاهد هستیم که زاتانا و جان کنستانتین با لیگ عدالت در ارتباط هستند و همکاری دارند. به عبارت دیگر، در میانشان را*بطهای دوستانه برقرار است. سوپرمن و لیگ عدالت پس از اینکه چندبار بهطور مستقیم و غیرمستقیم با حملات دارکساید و خطر تهدیدآمیز او برای سیاره زمین مواجه شدهاند، تصمیم میگیرند که کار این دشمن بیرحم را در خانهی خودش تمام کنند. بدین ترتیب، آنها با تمام قوا عازم سیارهی آپوکالیپس میشوند تا شاهد جنگ تمام عیاری باشیم که تنها پای یک شخص یا یک گروه خاص را وسط نمیکشد بلکه تمام جهان دی سی را دربر میگیرد.
سازندگانِ این انیمیشن، داستانی پر از تلخیها، سیاهیها و البته شگفتیها خلق میکنند؛ چراکه در طول این حماسه شاهد مرگها، نابودیها، و تغییر و تحولات فراوانی هستیم. این انیمیشن آخرین اثر از یونیورس مشترک انیمیشنهای بلند دی سی است که با تناقض فلشپوینت آغاز شد و با جنگ آپوکالیپس به اوج خود رسید و کار این یونیورس را به پایان رساند؛ اما میتوان گفت که پایان آن به گونهای است که دست سازندگان را برای ریبوت و شروعی دوباره باز گذاشته است.
«لیگ عدالت تاریک: جنگ آپوکالیپس» اگرچه بیعیبونقص نیست، اما جزء جسورانهترین و تماشاییترین انیمیشنهای دی سی است و از تمام ظرفیتهایی که در آثار قبلی وجود دارد به بهترین نحو، نهایت استفاده را میکند.