تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر □■ خودکشی ناخواسته ■□

  • شروع کننده موضوع Kallinu
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 710
  • پاسخ ها 41
انجمن کافه نویسندگان

عشـق
قصــه‌ای بـود که مادربــزرگ شـب‌هـای زمستـــان برایـــم می‌بافــت
یکـی از رو، دو تا از زیر
بالاپوشـی که هیـچ‌گاه گرمــم نکـــرد !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

شاد باش، نه یک روز بلکه هزاران سال
بگذار آوازه شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند
آنانکه بر سر غمگین کردنت شر*ط بندی کرده اند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

هـرگز تـو هـم مــانـنــد مـــن آزار دیــدی؟
یــار خــودت را از خــودت بــیــزار دیـــدی؟

آیــا تـو هـم هــر پــرده ای را تا گشودی
از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟

اصـلا بـبـیـنـم تـا بـه حـالا صـخــره بودی؟
از زیـــر امــــواج آســـمـان را تـــار دیدی؟

نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟
از «آتـنــا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟

در پـشـت دیـوار ِحیاطـی شعـر خوانـدی؟
دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟

آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک
خواب کسی را روز و شب بـیـدار دیدی؟

رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیـمـار بـودی مثل ِمن ؟ بیمار دیــدی؟

حقــــا که بـا مـن فــرق داری ــ لا اقـل تـو
او را که می خواهی خودت یک بـار دیدی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

هم، خنده ام و بین مجانین همه گیرم
هم با غم و اندوه مراعات و نظيرم
یک ثانیه هم نیست که فکر تو نباشم
بین دل و این خواستن یکسره گیرم
من پنجه ی گرگم تو درخشیدن ماهی
من راه ندارم به تو باید بپذیرم
در باور من نيست تو را داشته باشم
با ياد تو هم قانعم از بس كه فقيرم
وصل تو اگر موجب عادت به تو باشد
ترجيح من اين است كه دلتنگ بميرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا