تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

❉ دفتر تمرین منتقد | Ar.rahimi ❉

  • شروع کننده موضوع تاسیـان
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 134
  • پاسخ ها 6
وضعیت
موضوع بسته شده است.
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
2,560
6,445
193
بسم‌روح‌القلم
61519_2c74eae6bfab5541e5c93d87ce284ac5.jpg



به دفتر تمرین منتقد @Ar.rahimi خوش آمدید.
منتقد ارجمند زین پس تمرینات مرتبط با کارگاه آموزش نقد‌نویسی را در این تاپیک ارسال کنید؛ تا توسط مدیر تالار نقد بررسی شود.

از ارسال هرگونه اسپم و پست نامربوطه بپرهیزید!

پس از پایان آموزش‌های نقد، تاپیک قفل خواهد شد.


مدیریت تالار نقد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
559
4
103
??????
عنوان رمان:

•°|سیانور|°•
سیانور نوعی سم و ماده ی کشنده است.
از هر نظر که نگاه کنیم کلیشه‌ای است و نویسنده فقط بخاطر اینکه منباب سلیقه‌اش بوده انتخاب کرده است.
نامی تکراری که نام یک فیلم سینمایی‌ام بوده است.
به‌طور کل می‌توانست نامی زیباتر پیدا کند که کلیشه‌ای نباشد.

•°|عروس نسیان|°•
به معنای عروس فراموش شده است که نمی‌توان فهمید که چه قضیه و داستانی پشت این نام بوده.
ولی از نظر کلی جذابیت زیادی ندارد و واژه "عروس" تکراری است.
کلیشه ای که اینجا هست داخل واژه عروس معلومه ولی نسیان واژه کم‌تر استفاده شده‌ای هست که ترکیب یک کلمه کلیشه ای و غیر کلیشه ای به طور کامل رمان را برهم می‌ریزد.

•°|قم*ار اطلس|°•
قم*ار نوعی بازی شرط‌بندی است و اطلس نام نوعی پارچه است.
قم*ار اطلس واژه ای گیج کننده است که در نگاه اول چیز خاصی مشخص نیست.
"قم*ار اطلس" به نظر شخص بنده چیز جالبی نیست و این نوع ترکیب کلمه جذاب نیست.
قم*ار اطلس در اصل اگر بررسی کنیم متوجه می‌شویم که تقریبا معنایی ندارد بازی یا شر*ط بندی سر پارچه یا؟... .

•°|سیاره سیه|°•
در اولین نگاه هم میتوان تشخیص داد ژانر تخیلی است و به نظر من به موجودات فضایی برمی‌گردد.
نام زیباست و ترکیب کلمه زیبایی دارد البته برای هر ژانری مناسب نیست.
اما زیباست با اینکه ریشه هایی از کلیشه را داراست.
 
آخرین ویرایش:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
559
4
103
??????
مقدمه رمان:

•°|مقدمه اول|°•

مقدمه اول ژانر و شروع خوبی داشت و به دل می‌نشست.
اما این در نگاه اول بود و با چند بار خوانش متوجه می‌شدیم که یک جا که نه چند جای کار مشکل دارد.
اما کلمه ها خوب چیده نشده بود اگر کمی دقت هم جایگزین سلیقه می‌شد، مقدمه عالی از آب در می‌آمد.

•°|مقدمه دوم|°•

سطح ‌کیفی مقدمه که به دلیل اینکه خود خواننده ننوشته بود، متوسط بود.
سایز و شروع مقدمه زیبا بود.
با ذکر منبع ایرادی ندارد که از چه کسی می‌نویسیم.
سطر یعنی دو الی سه خط به اندازه مطلوب خود رسیده بود.
 
آخرین ویرایش:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
559
4
103
??????
خلاصه رمان:

•°|خلاصه اول|°•

نقص هایی مشاهده می‌شد که خیلی ساده با سه یا دو بار خواندن نمایان می‌شد.
نویسنده سعی در برطرف کردن این موارد نکرده بود:

۱. اندازه مناسب را دارا نبود.
۲. ابهامات حد مطلوبی نداشت.
۳. متوجه کلمات بی‌پایان بعد چندبار خواندن می‌شویم.

•°|خلاصه دوم|°•

زیبا بود و جالب و البته قوت قلم نویسنده را نشان می‌داد.
به دلیل پیرنگ در نگاه اول می‌توان طرح داستانی را فهمید و از این نظر ممکن است خواننده پشیمان شود.
خلاصه حس کنجکاوی را در خواننده جان نمی‌داد.
 
آخرین ویرایش:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
559
4
103
??????
°|زاویه دید|°•

رمان اویژه رمان زیباییست و خوش قلمی محدثه‌جان رو نشون می‌ده.
اما اینجا ی مشکلی بود داخل رمان "آویژه" که چرخش زاویه‌دید خیلی باعث گیج شدن‌ خواننده می‌شد، حداقل باید بعد هر چرخش راهنمایی می‌رسوندید که کی بود که داشت تعریف می‌کرد.
ولی بیشتر خود شخصیت تعریفش‌رو می‌کرد.
البته اینا داخل پارت های اولیه بود و من هنوز کاملش رو نخوندم تا ببینم مشکال برطرف شده یا نه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
559
4
103
??????
•°|زمان روایت|°•

انحصار تولا رمانی بود که مدام ما را در گذشته و حال جا‌به جا می‌کرد.
هر‌گاه که ما تازه با شخصیت‌های قدیم یا جدید ارتباط می‌گرفتیم، ما را به زمان دیگری منتقل می‌کرد.
این نوع نوشتن سردرگمی و گیجی به بار می‌آورد، اگر این موضوع یا ویرایش شود، رمان جذاب‌تری از انحصار تولا خواهیم دید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
559
4
103
??????
•°|شخصیت‌پردازی رمان آویژه|°•

آویژه: شخصیت اصلی ما "آویژه" زندگی پر فراز و نشیبی دارد ولی ناامید نیست و تلاش می‌کند.
زمان او را شکننده می‌سازد و این هیچ آسیبی به کیفیت مداوا کردن بیمارانش نمی‌رساند.
آویژه شخصیتیست که هیچ‌گاه شکست نمی‌خورد و برای اهدافش تلاش می‌کند.

برسام: برسام مردی بود که در رمان متوجه بیماری قلبی‌اش ‌شدیم.
برسام دو گانگی شخصیت داشت و گاهی خوشحال و گاهی زود جوش و اعصبی بود.
نویسنده برسام را طوری توصیف کرده که خواننده دل‌زده نشود.
شخصیت را به کلی روی میز باز‌نکرده و ما هرچه جلوتر می‌رویم با یکی از ویژگی های برسام رو‌به رو می‌شویم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا