انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متون و دلنوشته ❤سوال های ِ بی جواب ❤

خنده‌هات فقط برای من بود؟
چشمک زدنت برای من بود؟
فقط تنفرت برای من بود نامرد، کاش عشقت برای قلبم بود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از عشقم چی یاد گرفتی؟
من‌که از عشقت فقط خیا*نت یاد گرفتم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به چه قیمتی عاشقم بودی؟
به قیمت یک فریاد؟
با فریادم تو رفتی اما ای‌کاش می‌ماندی و عاشقم می‌کردی.
ای کاش!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
داشتی از کنارم مثل همیشه رد می‌شدی اما با این تفاوت که دیگه مال من نبودی.
مال چه کسی شدی؟
لعنت به قلبم که عاشقت شد.
نفرین‌ تو راه قلبم را بست؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پس چرا دنیا ازدحام تنهایان است؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قول داده بودی
باران که بارید
دستهایم را می گیری
چه شد
دستهایت جای خالی نداشت؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خالـ ے ام
حرفـ ے نیست
حرفم این است . . .خالـ ے چطور این قـבر בَرב مـ ے کند!؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باور کن
وقتی می گویم : " دوستت دارم "
خودم پرواز می کنم ،
تــــــو چگونه می توانی
این همه بی تفاوت باشی ......؟؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏راستی
آرزو کُنَمَت ،
برآورده شدن بلدی؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چگونه
به گل سرخی که
در دستانم
منتظر توست
بگویم :
رفته ای ؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آینه ؛ تو از شکستن چه میدانی
که شکسته شدنم را
اینطور به رخم میکشی ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و من بی تو
چگونه نگیرد دلم ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به که...
مشغول شدی
این همه یادت رفتم...؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رفتنت
نتیجه ای را که می خواستی داشت ؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نمیدانم مشکل از کجاست ؟؟
از صبر یا کاسه ؟
این روزها زیاد لبریز میشود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاش زندگی دکمه ی آف داشت !
نه حوصله ی مرور خاطره دارم...
نه حوصله ی اتفاقی جدید...
خواب...
دلم یک خواب عمیق میخواهد
بدون ترس...بدون اضطراب...بدون فکر!
بدون تکرار این سوال
که آخرش چه می شود؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کجای جهان دورتر است ؟!
آنجا که تویی ؟
یا اینجا که منم ...؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاش زندگی دکمه ی آف داشت !
نه حوصله ی مرور خاطره دارم...
نه حوصله ی اتفاقی جدید...
خواب...
دلم یک خواب عمیق میخواهد
بدون ترس...بدون اضطراب...بدون فکر!
بدون تکرار این سوال
که آخرش چه می شود؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مرا کجا رها کرده ای ؟... ،
که پیدا نمیشوم ؛
بی تو...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو به من بگو
مرا کجای خیال بی خیالت نشانده ای ؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

بالا