اتمام یافته دکلمه می‌تراود مهتاب | کتایون

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
به نام ایزد منان
مشاهده فایل‌پیوست 34967
نام دلنوشته : می‌تراود مهتاب
نام دلنویس : کتایون
ژانر: درام، عاشقانه.
ناظر و منتقد : @shadab
ویراستار: @yasaman.Bahadory
مقدمه :
می‌تراود مهتاب.
می‌درخشد شب‌تاب.
مانده پای آبله از راه دراز،
بر دَمِ دهکده مردی تنها،
کوله بارش بردوش،
دست او بر در، می‌گوید با خود:
غم این خفتهی چند.
خواب در چشم ترم می‌شکند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مشاهده فایل‌پیوست 24408

نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب "انجمن کافه نویسندگان" برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.


قوانین تایپ دلنوشته در انجمن کافه نویسندگان


شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.

درخواست جلد برای دلنوشته

پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.

درخواست نقد

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.

درخواست تگ برای دلنوشته



همچنین پس از ارسال ۲۰ پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود...

اعلام اتمام آثار ادبی


اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود...

درخواست انتقال به متروکه



13422_ad05f9f7e9b0261da9d2dad1014c7c49.gif



کادر مدیریت ادبیات انجمن کافه نویسندگان


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پایان من پایان تو، پایان همه‌ی درد هاست، در قلبم بمب اتم دنیای من مثل هیروشیماست... .
هر کس زنگ زد من خانه نیستم، رهی راست میگفت مِی در گلوی مدعی خون شده است. بی رویا، بی هدف... من به تنهایی عادت دارم.
تو کجایی تو کجایی؟ شاملو راست می‌گفت در گستره‌ی ناپاک این جهان تو کجایی؟ بی حال، بی رمق می‌روم تا گم شوم به یاد آخرین پرنده‌ی مهاجر... می‌روم تا پایانی برای شروع‌ها باشم، اما تو زندگی را فریاد بزن، فریاد بزن.
از قلب تو تا قلب من راهی نیست... شطرنج بهترین بازی زندگی توست، من همان سرباز، تو همان پادشاهی که راه فراری نداشت، کیش و مات.
دیگر قلبم نه سلطنت می‌خواهد نه جمهوری، سرزمین قلب تو دموکرات‌ترین کشور دنیاست.
عشق را در تو خلاصه کردم، تو که دم از عشق می‌زدی، نزدیک‌تر بیا.
دریای پر تلاطم، باد سرد در بیابان، بیا عاشق شو که دیگر حرفی نمانده در دلم... پایان من پایان تو هم بود.
داغ بودیم و نمی‌فهمیدیم شاعری که همیشه از کوچه رد می‌شد، گریه می‌کرد.
خیابان از تنهایی دق کرد، بمب اتم در قلبم، دنیای من مثل هیروشیماست... .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین