سلام دوستان این تاپیک برای آموزش نقد زده شده
عنوان رمان: خب دوستان عنوان منظور همون اسمه مثلا شما با دیدن اسم اون رمان یاد چه چیزی میوفتید؟ آیا با رمان و ژانرش متابقت داره یا نه خب باید بگم برای مثال اسم رمان گلی در خیابان خب شما با خوندن این اسم چه حسی بهتون دست داد من فکر کردم یه گل که توی خیابون له شده! این درسته و ایرادی نداره حالا سئوال اینجاست که آیا این اسم با ژانرش مطابقت داره یا نه اگه داشت مینویسید اگر هم نداشت مینویسید مثلا ژانر ترسناک به این رمان نمیخوره و باید تصحیح بشه
ژانر: ژانر اصلا چیه؟ خب بعضی ها به اشتباه مینویسن کلکلی یا هم خونه ای و... اما اینا آیا ژانر؟ خیر اینها زیرمجموعه ای از ژانرها هستند که نصفی از اینها به
عاشقانه، اجتماعی، کمدی(طنز)، ترسنک، رازآلود و... تقسیم میشن
نکته ی بعدی که باید بگم اینه که آیا ژانر با رمان مرتبط هست یا نه اگر نبود ژانر مرتبط با رمان رو پیشنهاد میدید تا نویسنده ویرایش کنه
خلاصه: خلاصه خب کاری میکنه که خواننده دلش بخواد که این رمان رو بخونه یا نه اگر خلاصه درست نوشته نشده باشه کسی جذب اون رمان نمیشه حتی اگه سطح قلمش خیلی خوب باشه
پس خلاصه خیلی مهمه
مقدمه: مقدمه رو خب خیلی ها هستند که حس میکنند که اگه نباشه مهم نیست ولی در اشتباهند چون بعد از خلاصه مقدمه مورد دیدن قرار میگیره بنابراین باید بگم که
مقدمه رو از نظر رمان، ژانر، علائم نگارشی و... برسی میکنید
آغاز: خب همون طور که اسم رمان، مقدمه و خلاصه مهمه آغاز رمان هم به اندازه ای مهمه باید بگم که آغاز در واقع مثل چیزی میمونه که خیلی خوب باید شروع بشه مثلا آغاز کافه نویسندگان به این صورته:
به میلاد خاک برسر نگاه کردم، واقعا خاک توی سرش !
شما این آغاز رو بیشتر دوست دارید یا این آغاز رو
دستانم رو روی صورتم گذاشتم بدنم دوباره گرم شده بود، لرز داشتم؛ اون چیزی که دیدم واقعی بود؟
خب باید بگم معلومه شما آغاز شما دوم رو بیشتر دوست داشتید، چرا؟ چون که مشتاق شدید ادامه اش رو بخونید ولی آیا برای آغاز شماره ی یک هم به همین گونه علاقه داشتید؟ باید بگم نه چون زمانی که میگفت"اون چیزی که دیدم واقعی بود" در اون قسمت ذهن خواننده میره به سمت سئوال که میگه خب چی دیده؟ چرا فکر میکنه واقعی نبوده؟ پس ببینید چقدر آغاز میتونه روی خواننده تاثیر بزاره!
سیر: سیر داستان تاحالا شنیدید؟ شاید بعضی ها شنیده باشید و بدونید چه معنی میده، معنی این رو میده که اصل داستان، هیجانات، ترسها، احساسات و... چجوری بوده خب باید بگم که سیر مهم ترین اصل توی رمانه یعنی نویسنده چقدر تلاش کرده که سیر داستانش از دید دیگران همون طور باشه که خودش میخواد
شخصیت پردازی: خب رسیدیم به بخش شخصیت پردازی شخصیت پردازی یا همون شخصیت کسانی هستند که ما توی رمان، داستان و... زنده شون کردیم، مثلا سارا دختری عجول، سخت کوش و پرکاره و این رو توی رمان زمانی که میخونیم میتونیم تشخیص بدیم. پس هرچیزی تشخیص دادیم رو مینویسیم اگه مثلا دختری باشه که مانند خیلی از رمانها سختی کشیده باشه باید بنویسید شخصیت به این دلیل تکراری بود و...
توصیفات به چهار دسته تقسیم میشن:
توصیف مکان: مکان رو چجوری بیان کرده، تونستید تصورش کنید
توصیف حالات : حالات مانند مشت کردن دستان، گزیدن ل*ب از استرس، زمانی که پاهاشون توان نداره دستشون رو به دیوار میگیرن
به اینها میگن توصیف حالات
توصیف احساسات: احساسات قوی بود؟ میتونستید غم و شادی رو حس کنید؟ مینویسید
توصیف چهره: مثلا شخصیت رو خیلی زوم نکرده باشه رو چهره هاشون و اول بسم ال... نگفته باشه همه رو بیرون
یا اگه گفته قوی بوده و توی ذهنتون مونده؟
دیالوگ و مونولوگها:
ارتباط و تعادل برقرار بود؟ اگه بود مینویسید و اگه نبود هم مینویسید که تصحیح کنه
زاویه ی دیدو زاویه دید یعنی مثلا اول شخص، دوم شخص و... بوده و شما تونستید حسش کنید
مثلا توی رمان از اول شخص و سوم شخص استفاده شده بود و شما تونسته بودید به راحتی حسش کنید مینویسید :)
باور پذیری:
خب باید راجب این بگم که همه میتونید حسش کنید مثلا اگه رمان ایرانی نوشته شده نیاد فرهنگ غربی رو واردش کنه
و حرمت محرم و نامحرم رو حفظ کنه یارو نیاد جلوی دختره با حوله بیاد آغو*ش گرفت و بوسیدن گونه و... زمانی که نامحرمن
خب کمی باورپذیری رو پایین میاره :|
غلطهای نگارشی و اعلائم:
علائم رو رعایت کرده؟ غلطهای نگارشی چی؟
اینها رو غلطش رو با رنگ قرمز و درستش رو با رنگ سبز مینویسید تا متوجه بشه
ایده:
خب خیلی ها از رمان ها رو دیدیم که ازدواج اجباری، خودک*شی، مرگ و...
با همون داستان قدیمی توش موج میزنه
ایده رو اگه قدیمی بود بنویسید و جایی که به نظرتون نوش کرده بود هم بنویسید
ولی اگه واقعا کلا رمانه خیلی قدیمیه بنویسید تا درستش کنه :|
دوستان این آموزش بود ولی آموزش اصلی رو توی گفت و گوی خصوصی زده میشه پس نگران نباشید
اگه درست یادنگرفتید البته من سعی کردم خیلی ساده توضیح بدم :)
عنوان رمان: خب دوستان عنوان منظور همون اسمه مثلا شما با دیدن اسم اون رمان یاد چه چیزی میوفتید؟ آیا با رمان و ژانرش متابقت داره یا نه خب باید بگم برای مثال اسم رمان گلی در خیابان خب شما با خوندن این اسم چه حسی بهتون دست داد من فکر کردم یه گل که توی خیابون له شده! این درسته و ایرادی نداره حالا سئوال اینجاست که آیا این اسم با ژانرش مطابقت داره یا نه اگه داشت مینویسید اگر هم نداشت مینویسید مثلا ژانر ترسناک به این رمان نمیخوره و باید تصحیح بشه
ژانر: ژانر اصلا چیه؟ خب بعضی ها به اشتباه مینویسن کلکلی یا هم خونه ای و... اما اینا آیا ژانر؟ خیر اینها زیرمجموعه ای از ژانرها هستند که نصفی از اینها به
عاشقانه، اجتماعی، کمدی(طنز)، ترسنک، رازآلود و... تقسیم میشن
نکته ی بعدی که باید بگم اینه که آیا ژانر با رمان مرتبط هست یا نه اگر نبود ژانر مرتبط با رمان رو پیشنهاد میدید تا نویسنده ویرایش کنه
خلاصه: خلاصه خب کاری میکنه که خواننده دلش بخواد که این رمان رو بخونه یا نه اگر خلاصه درست نوشته نشده باشه کسی جذب اون رمان نمیشه حتی اگه سطح قلمش خیلی خوب باشه
پس خلاصه خیلی مهمه
مقدمه: مقدمه رو خب خیلی ها هستند که حس میکنند که اگه نباشه مهم نیست ولی در اشتباهند چون بعد از خلاصه مقدمه مورد دیدن قرار میگیره بنابراین باید بگم که
مقدمه رو از نظر رمان، ژانر، علائم نگارشی و... برسی میکنید
آغاز: خب همون طور که اسم رمان، مقدمه و خلاصه مهمه آغاز رمان هم به اندازه ای مهمه باید بگم که آغاز در واقع مثل چیزی میمونه که خیلی خوب باید شروع بشه مثلا آغاز کافه نویسندگان به این صورته:
به میلاد خاک برسر نگاه کردم، واقعا خاک توی سرش !
شما این آغاز رو بیشتر دوست دارید یا این آغاز رو
دستانم رو روی صورتم گذاشتم بدنم دوباره گرم شده بود، لرز داشتم؛ اون چیزی که دیدم واقعی بود؟
خب باید بگم معلومه شما آغاز شما دوم رو بیشتر دوست داشتید، چرا؟ چون که مشتاق شدید ادامه اش رو بخونید ولی آیا برای آغاز شماره ی یک هم به همین گونه علاقه داشتید؟ باید بگم نه چون زمانی که میگفت"اون چیزی که دیدم واقعی بود" در اون قسمت ذهن خواننده میره به سمت سئوال که میگه خب چی دیده؟ چرا فکر میکنه واقعی نبوده؟ پس ببینید چقدر آغاز میتونه روی خواننده تاثیر بزاره!
سیر: سیر داستان تاحالا شنیدید؟ شاید بعضی ها شنیده باشید و بدونید چه معنی میده، معنی این رو میده که اصل داستان، هیجانات، ترسها، احساسات و... چجوری بوده خب باید بگم که سیر مهم ترین اصل توی رمانه یعنی نویسنده چقدر تلاش کرده که سیر داستانش از دید دیگران همون طور باشه که خودش میخواد
شخصیت پردازی: خب رسیدیم به بخش شخصیت پردازی شخصیت پردازی یا همون شخصیت کسانی هستند که ما توی رمان، داستان و... زنده شون کردیم، مثلا سارا دختری عجول، سخت کوش و پرکاره و این رو توی رمان زمانی که میخونیم میتونیم تشخیص بدیم. پس هرچیزی تشخیص دادیم رو مینویسیم اگه مثلا دختری باشه که مانند خیلی از رمانها سختی کشیده باشه باید بنویسید شخصیت به این دلیل تکراری بود و...
توصیفات به چهار دسته تقسیم میشن:
توصیف مکان: مکان رو چجوری بیان کرده، تونستید تصورش کنید
توصیف حالات : حالات مانند مشت کردن دستان، گزیدن ل*ب از استرس، زمانی که پاهاشون توان نداره دستشون رو به دیوار میگیرن
به اینها میگن توصیف حالات
توصیف احساسات: احساسات قوی بود؟ میتونستید غم و شادی رو حس کنید؟ مینویسید
توصیف چهره: مثلا شخصیت رو خیلی زوم نکرده باشه رو چهره هاشون و اول بسم ال... نگفته باشه همه رو بیرون
یا اگه گفته قوی بوده و توی ذهنتون مونده؟
دیالوگ و مونولوگها:
ارتباط و تعادل برقرار بود؟ اگه بود مینویسید و اگه نبود هم مینویسید که تصحیح کنه
زاویه ی دیدو زاویه دید یعنی مثلا اول شخص، دوم شخص و... بوده و شما تونستید حسش کنید
مثلا توی رمان از اول شخص و سوم شخص استفاده شده بود و شما تونسته بودید به راحتی حسش کنید مینویسید :)
باور پذیری:
خب باید راجب این بگم که همه میتونید حسش کنید مثلا اگه رمان ایرانی نوشته شده نیاد فرهنگ غربی رو واردش کنه
و حرمت محرم و نامحرم رو حفظ کنه یارو نیاد جلوی دختره با حوله بیاد آغو*ش گرفت و بوسیدن گونه و... زمانی که نامحرمن
خب کمی باورپذیری رو پایین میاره :|
غلطهای نگارشی و اعلائم:
علائم رو رعایت کرده؟ غلطهای نگارشی چی؟
اینها رو غلطش رو با رنگ قرمز و درستش رو با رنگ سبز مینویسید تا متوجه بشه
ایده:
خب خیلی ها از رمان ها رو دیدیم که ازدواج اجباری، خودک*شی، مرگ و...
با همون داستان قدیمی توش موج میزنه

ایده رو اگه قدیمی بود بنویسید و جایی که به نظرتون نوش کرده بود هم بنویسید
ولی اگه واقعا کلا رمانه خیلی قدیمیه بنویسید تا درستش کنه :|
دوستان این آموزش بود ولی آموزش اصلی رو توی گفت و گوی خصوصی زده میشه پس نگران نباشید
اگه درست یادنگرفتید البته من سعی کردم خیلی ساده توضیح بدم :)
آخرین ویرایش توسط مدیر: