K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #1 انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان [ در کدام کهکشان ...؟ ] آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #2 [ ازم چشماتو میدزدی ... ] آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #3 [ غم از دل برود، چون "تو" بیایی ! ] آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #4 مث هر حادثه ای نه سیاه بود نه سفید اما این علاقه رو چجوری میشه ندید؟ آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #5 دست که می بردی به کوله بار سفر دخیل می بستم به دستگیره در دخیل می بستم به جاده های عبوث دخیل می بستم به آخرین اتوبوس آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
دست که می بردی به کوله بار سفر دخیل می بستم به دستگیره در دخیل می بستم به جاده های عبوث دخیل می بستم به آخرین اتوبوس
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #6 تو برگشتی تا من خدا رو ببخشم . . . آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #7 واسه همین جداییتو کسی جدی نمیگیره! آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #8 دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #9 •| راستش زور من خسته به طوفان نرسید! |• آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,844 امتیازها امتیازها 483 سکه 118 1/18/24 #10 جنس نگاه تو غریب و مبهمه ترس جدا شدن میون ما کمه کنارمی ولی دوری یه عالمه بی حرکت شدی ... مثل مجسمه ... آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
جنس نگاه تو غریب و مبهمه ترس جدا شدن میون ما کمه کنارمی ولی دوری یه عالمه بی حرکت شدی ... مثل مجسمه ...
