[Black_wolf] دوره دوم کارگاه دلنوشته نویسی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Lidiya
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
مشاهده فایل‌پیوست 33675
با سلام

کاربر گرامی @Black_wolf
با شرکت در کارگاه آموزش دلنوشته نویسی می بایست تمرینات محوله به خود را در این تاپیک قرار دهید.

_ مدرس @Gisow Aramis _
_ دوره ی آموزشی زمستان 99 _

❄لطفا از ارسال هرزنامه خودداری کنید❄

با پایان دوره تاپیک بسته خواهد شد.

°|با تشکر، مدیریت تالار ادبیات|°
 
آخرین ویرایش:
تمرین!

درمیان باتلاقی پر تلاطم، که هر بار مصمم تر، درحال غرق کردن تو، در افکاری سیاه و غبارآلود است و تنها دلی مانند آیینه میتواند تو را محو روشناییِ وجودِ بی‌ثبات و خوش ذوقت کند!

دلی روشن که غبار تمام این خیال هایِ واهیِ به او رسیدن را از عقلِ بی خردت میشوید. عقلی که هیچگاه حس سردرگمی های بین سیاه و سفید را درک نخواهد کرد. هیچگاه نخواهد فهمید که تو نیازی به اندیشه نداری. تو تنها نیازمندِ خیالی روشن و امیدی تا ابد فروزان هستی که تا قیامت به پای خواسته قلب تپنده و بی‌تاب ات بایستی!

قطعا دلِ بیقرارم تاوان این انتظار را به بهایی سنگین می‌پردازد؛ اما خیالِ دل‌انگیزت، انگیزه‌ای وصف ناشدنی برای قلب بی‌تار و پودم است.

99/11/27
 
آخرین ویرایش:
مشاهده فایل‌پیوست 40830


تمرین!


دلتنگم، فرقی نمیکند کجا باشم در همهمه و اجتماع عام یا در دنیای منزوی و رامی که خود ساخته ام... .
در طبیعتی خرم و عطرآگین یا قله قاف!
هر جا که باشم؛ یاد و خاطراتت بدجور مرا در باتلاق احساسم می بلعد.
در باتلاقی عمیق در انتهای قلبی غم دیده... .
دیگر فرقی ندارد که جسم هایمان به هم نزدیک باشد یا نه.
اما این را میدانم که قلب هایمان بدجور باهم در آمیخته اند!
همانند طنابی که گره کور به آن زده باشند...
گره قلبم بدجور کور ست، نه با دست باز میشود نه با شمشیر بریده.
اما شاید این گره روزی در اعماق قلب شکسته ام آنقدر در تاریکی وجود جا خشک کند که دیگر نه نیاز به دستی برای باز کردن دارد! نه نیاز به شمشیری برنده برای دریده شدن!

99/11/29

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین