[به تو می اندیشم...]

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
نه دیگر محال است تو را از دست بدهم ، قید همه را به خاطر تو میزنم
قلبم را تا ابد به تو میدهم ، تو تنها مال منی ، این را به همه نشان میدهم.

مگر میشود بی تو بود ، آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم.

وقتی که بودنم بسته به بودن تو است ، این لحظه هم منتظر آمدن تو است.

لحظه ای که بوی عطر تو می آید از آنجایی که میبینمت تا آنجایی که به انتظارت نشسته ام.

چیزی دیگر نمانده تا رسیدن به آرزوها ، تا رسیدن به تویی که همیشه آرزوی زندگی ام بوده ای...

هر که می آید به سراغم ، سراغ تو را از آن میگیرم.

هر که مرا نگاه میکند ، با نگاهم به دنبال تو میگردم ...

و من چگونه به دیگران بگویم عا شق کسی دیگرم...
 
آخرین ویرایش:
شاید در ظاهر کیلومترها فاصله بین من و توست

اما هر بار دلتنگت می شوم دستانم را که روی قلبم میگذارم

آرام آرام تپیدنت را احساس میکنم؛

چه ساده تمام زندگیم شده ای

و چه زیبا فاصله ها را در هم کوبیده ای و در کنارم هستی.

تا همیشه در من جاری باش ...
 
آخرین ویرایش:
خدایا به او بفهمان که چقدر دوستش دارم

به او بفهمان که بدون او زندگیم پوچ و بی معنی است

خدایا به او بفهمان که وقتی در کنارم نیست چقدر دلم برایش

بی طاقتی میکند

به او بفهمان که اینقدر مرا عذاب ندهد

خدایا به او بفهمان که من هم مانند او غرور دارم

و گاهی این غرور مسخره مرا از او دور میکند

خدایا به او بفهمان تنها آرزویم او ورسیدن به اوست

خدایا به او بفهمان که نیازمندش هستم

به او بفهمان که خواهانش هستم

حتی اگر از روح لطیفش از چشم سیاهش

از جسم مغرورش دور باشم

حتی اگر در کنارم نباشد

حتی اگر مثل همیشه با غرور و بی رحمی مرا ترک کند

باز هم خواهانش هستم

و خواهم بود

((به او بفهمان))
 
آخرین ویرایش:
صدایت را می شنیدم
پر از عشق

حتی در خوابهایم

ای کاش دور نبودی

تا فراقت اینقدر سخت نبود

ای کاش ساده بود

دیدن تو هر روز

اما سخت است گذراندن این لحظات

ندیدنت

تمنای در آغو*ش گرفتنت

تمنای تکیه کردن بر شانه هایت

تمنای نوازش کردن موهایم با دستهای مردانه ات

تقدیر من بود تو را یافتم

و سرنوشت من است با تو بودن

پس به انتظارت می مانم عشق من...
 
آخرین ویرایش:
من تو را نفس می کشم ...

هرگاه کنارم نیستی ،

تو را نفس می کشم !!!

گویی ، تو پراکنده ای ،

در تمام هوای خانۀ من ...

درست مثل عطر بهار نارنج .

و من ،

حتی در نبود تو ،

سرمست می شوم .

از عطر وجودت !!!

آری ...

تو پرا کنده ای در هوای خانۀ من .

و من تو را ،

در هر لحظه نفس می کشم ...
 
آخرین ویرایش:
هر چه دورتر می شوی ،
من ؛

عاشق تر می شوم !!!

و هر چه نزدیک تر می آیی ،

بی تاب تر می شوم !!!



گویی ، عاشق که باشی

دور یا نزدیک ،

فرقی ندارد ...

حتی اندک یادِ تو هم ،

کافیست

برای بی تاب بودن ...
 
آخرین ویرایش:
دست نیافتنی ها تا ابد دوست داشتنی اند...
نمیدانم چرا وقتی دلم هوایت میکند ،
نفس کشیدن فراموشم میشود ،
انگار دلم تاب هوای دیگری را ندارد
نمیدانم چرا بین این همه آدم پیله کردم به تو ! شاید فقط با تو پروانه میشوم !...
 
آخرین ویرایش:
هـــر کس هـــر جـــا که دلش مـــی خواهــــد ، بایستـــــد !

امّـــا مـــــن ...

به کســی اجــازه اینکــه به جــای تـــــو در قلب من بنشیند را نخواهـــــم داد ...

قلـــــــــــــب مــــــــن،فقــــــــط جـــــای توســــــــت ...
 
آخرین ویرایش:
یک اعتراف!

من حتی سردیهاتو بیشتر از محبت و عشق یکی دیگه دوست دارم...

تو باش و هر چه خواهی کن فقط باش..
 
آخرین ویرایش:
ﺩﻟﻢ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ . .

ﭼﻘﺪﺭ ﺍﻣﺸﺐ ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ ﺭﺍ. . .

ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﻣﯽ پﯿﭽﺪ. . .

و ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ :

"ﺟﺎﻧﻢ ﻣﺮﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩﯼ !؟"

ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ . . .

ﺻﺪﺍﯾﻢ کن . . .

وبازهم سه نقطه های بی پایان من . . .
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین