پایان نقدوبررسی نقد اپیزود گوشت فاسد| حورا کاربر انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان


•|• بسم الله الرحمن الرحیم •|•




باعرض سلام.

باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده‌ی عزیز.

لازم به ذکر است که:

√ پس از نقد، روی اپیزود شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!

√ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی‌ نداشته باشید.

√ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.

√ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.

لینک اپیزود:




موفق باشید

? تیم مدیریت تالـار ادبیات ?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

دِلکَـــــش

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,375
پسندها
پسندها
3,826
امتیازها
امتیازها
328
سکه
53
نون والقلم و مایسطرون
*موضوع و ایده

ایده خاص و هنوز گنگ است. شادی، غم، امید همگی در یک متن جا شده اند پس میتوان ایده را بیان احساسات نامید. انسانی مرده پس از اتمام جنگ حالا دارد زندگی را مینویسد. ایده بسیار خوب و خاص است. ژانر هم ژانر خوبیست که کمتر به آن پرداخته می شود.

*نام اثر

گوشت فاسد اسمی غیر کلیشه ای و پرمعناست. برداشت اول من از این اسم، متنی سرشار از تراژدی بود که بعد از ادغام با ژانر فلسفی باعث عمیق تر شدن اسم شد. گوشت فاسد نشان از زندگی های مرده ای را دارد که تاریخ انقصایشان به پایان رسیده است و دیگر حرفی برای گفتن ندارند. انزجار شخص اول داستان در ابتدای اپیزود، مسئله ای مهم را نشان میدهد؛ مرده هایی که زندگی میکنند و مرده ای که زنده است.

*جلد اثر

جلد اثر با نام اثر همخوانی داشت، پیچیدگی فلسفی سبک نقاشی هم در ساختن پیش زمینه ای مناسب برای اپیزود تاثیر بسزایی داشت.

*لحن نویسنده

لحن نویسنده نیمه گفتاری بود. یا زنگی زنگ یا رومی روم. در لحن گفتاری نیازی به بیان کامل افعال نیست. کاملا گفتاری نوشتن و یا حتی داشتن قلم خاصی برای اینکار بهتر است. این را فراموش نکنید که حتی با نوشتاری نوشتن هم میتوان حس را منتقل کرد.

*ساختمان نوشته

من مشکلی در بیان و نگارش کلمات جملات ندیدم. توصیفات کم ولی کافی بودند. توضیحات متوسط بود. اگر در آغاز ماجرا کمی بیشتر توضيحات وجود داشت، گیجی کمتری ایجاد می شد. البته در نوشتن گاهی اوقات گیجی خواننده برای در دست گرفتن اوضاع لازم است ولی به نظرم اینجا نیازی به این حجم از هل دادن در داستان نبود.

*علائم نگارشی

بحث "،" در متن های کوتاه و احساسی بیشتر مطرح است. در متون فلسفی کلمات ذهن را به بازی میگیرند و علائم اهمیتی شبیه ژانر احساسی و علمی را ندارند. مشکل خاصی در علائم ندیدم جز یک یا دو مورد کمبود "؛" .

*هدف و کاربرد محتوا

بیان مسئله ای گه شما روی آن مانور داده اید نیاز به کمی تامل بیشتر دارد. خواننده ها همیشه دنبال کنندگان انلاین نیستند که یکجا کل متن را نخوانند. کمی در بیان مسائل عجول بودید و این باعث مبهوتی ذهنی خواهد بود که توان هضم این حجم از فلسفیات را ندارند. با آرامش بیشتری مسائل را بیان کنید. خشمگینی و غم مرده چیزیست که در لحظه باید حس شود ولی من حالا بعد از یک ساعت تازه به این موضوع پی بردم. اگر آن پرانتز های کمکی نبود حتی نمیفهمیدم پایان پارت آخر مرده غمگین است.
در بیان موضوعات موفق ولی در عمق دادن به آن ها در ذهن خواننده نمره ی ۶ از ۱۰ را می گیرید.

*نکات کلیدی

کمی بیشتر روی انتقال احساسات از طریق متن کار کنید.
در بیان مسائل اصلی عجله نکنید



موفق باشید?

نویسنده: @حورا
منتقد: @MRyWM
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین